گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

آبشار شوی ( تله زنگ )

  

   سفر امروز ما به استان خوزستان و نزدیکی‌های شهر دزفول است. جایی که از آن دیدن می‌کنیم آبشار تله​زنگ یا همان آبشار شوی است؛ یکی از زیبا‌ترین آبشار‌های ایران که حدود 80 متر ارتفاع و 70 متر هم عرض دارد.

  
برای رسیدن به آبشار دو راه ریلی و جاده ماشین​رو وجود دارد. مسیر ریلی، ایستگاه تله زنگ در مسیر دورود به اندیمشک است. اگر مبدأ حرکت شما تهران باشد و با قطار قصد طی مسیر را داشته باشید، باید قطار عادی تهران- اهواز را سوار شوید. ایستگاه تله زنگ سه ساعت پس از ایستگاه دورود خواهد بود. اما مسیر ماشین​رو از شهر دزفول شروع می‌شود.

این مسیر از سمت منطقه سردشت دزفول و پیر چل به آبشار منتهی می‌شود. باید از دزفول به سمت منطقه شهیون بروید. در5 کیلومتری منطقه‌ای به نان پیر یا گوشه، مسیری ماشین​رو وجود دارد که تا نزدیکی آبشار می‌رود. از محل توقف خودرو تا خود آبشار 2 ساعت کوهنوردی و پیاده‌روی ساده منتظر شما خواهد بود. به تازگی از جاده دزفول به روستای پامنار تا پشت آبشار ۳۵ کیلومتر جاده خاکی باز شده است که با یک ساعت پیاده‌روی به آبشار می‌رسند.


آبشار شوی فوق‌العاده زیباست اما آنچه این سفر را برای شما دلپذیرتر و به یادماندنی‌تر می‌کند سختی و مشکلات راه است. اگر قصد سفر به آبشار را دارید پیشاپیش خود را برای یک سفر چندروزه با مسائل شیرین و تلخ پیش‌بینی نشده آمده کنید.اگر با قطار می‌خواهید خود رابه آبشار برسانید بد نیست که بدانید قطار قبل از رسیدن به تله زنگ در ایستگاه‌‌های متعددی توقف می‌کند. مهم‌ترین آنها ایستگاه‌‌های بیشه، سپیددشت، چم سنگر، کشور، تنگ هفت و تنگ پنج است.

این مسیر خصوصاً در فصل بهار فوق‌العاده زیباست. وقتی به سمت جنوب می‌روید، ارتفاعات معروف اشترانکوه را در سمت چپ خود خواهید دید. تونل‌‌های طویل و متعدد از خصوصیات دیگر این مسیر است. توصیه می‌شود مقدار زیادی از وقت خود را در کنار پنجره قطار بگذرانید. برای آنهایی که این مسیر را در روز طی نکرده‌اند، طبیعت زیبا و پرصلابت زاگرس به یاد ماندنی است.

قطار در کنار رودخانه خروشان سزار به جنوب می‌رود. سزار هرچه بیشتر می‌رود پرآب‌تر و سهمگین‌تر می‌شود؛ چراکه از هر دره، چشمه، رودخانه یا آبشاری به سزار افزوده می‌شود.معمولاً قطار‌های عادی ساعت 1:30 صبح به ایستگاه تله زنگ می‌رسند. بنابراین بهتر است شب را در مسجدی که در کنار ایستگاه راه آهن است سپری کنید.


بهترین زمان حرکت به سمت آبشار هم یکی دو ساعت قبل از طلوع خورشید است. چون با توجه به گرمای منطقه، بخشی از مسیر را به دور از تابش اشعه خورشید طی خواهید کرد.برای رسیدن به آبشار 4 تا 5 ساعت در راه خواهید بود. مسیر از سمت راست ایستگاه شروع می‌شود. ادامه مسیر در مجاور یک رودخانه به روستایی با دو خانوار منتهی می‌شود. بعد از این روستا، روستای سرسبز شوی قرار دارد. قبل از رسیدن به روستا لازم است از عرض رودخانه عبور کنید.

در مواقع کم​آبی به راحتی می‌شود از رودخانه عبور کرد. هنگام پر آبی لازم است به آب بزنید. به خاطر داشته باشید هرچه به تنگه نزدیکتر شوید امکان عبور از رودخانه کمتر و خطرات آن بیشتر خواهد شد.اگر هوا رو به تاریکی می‌رود، می‌توانید شب را در منزل یکی از روستائیان سپری کنید. از روستای شوی امتداد جوی آب را در پیش گیرید تا به تنگه برسید.

بخش خطرناک سفر در این منطقه است که جهت تسهیل در عبور و مرور بخشی از کوه را سیم بکسل بسته‌اند تا جهت حمایت از آن استفاده کنید. از این مکان حدود یک ساعت و نیم تا آبشار فاصله است. هنگامی که به روستای شوی رسیدید، نیازی به عبور از رودخانه و نهایتاً سیم بکسل نیست. می‌توانید مسیر خود را ادامه داده و از کوه سربه فلک کشیده مقابلتان صعود کنید

این سربالایی راه شما را از نظر مسافت دور خواهد کرد اما مسیری است که عشایر برای جابه‌جایی احشام خود از آن استفاده می‌کنند. بنابراین خطر آن بسیار کمتر است. نکته‌ای که می‌بایست به آن دقت کرد این است که در مجاورت آبشار معمولاً رطوبت آبشار باعث اذیت افراد می​شود و در کنار رودخانه نیز می‌بایست فاصله در حدی باشد که صدای آب خیلی آزاردهنده نباشد.آبشار تله زنگ به علت واقع شدن در ابتدای استان خوزستان از آب و هوای گرم برخوردار است.

از این رو بهترین زمان بازدید از آن 15 اسفند تا اواخر فروردین است. بعد از این مدت فصل گرمای منطقه فرا می‌رسد.اما به خود آبشار که بخواهیم بپردازیم باید گفت پوشش گیاهی اطراف آبشار مشتمل بر درختان بید، انجیر، مو،زبان گنجشک، افرا، کیکم و بلوط است. تله زنگ از سطح دریا حدود 450 متر ارتفاع دارد. اما ارتفاع بالای آبشار 846 متر است. نام کوهی که آبشار از فراز آن به پائین می‌ریزد، چورویک است. البته برخی به اشتباه آن را چهل و یک تلفظ می‌کنند.


در پائین بخش عمودی آبشار، آب به‌صورت پله پله تا کف رودخانه جریان دارد. این بخش پوشیده از خزه است. برای رسیدن به زیر آبشار لازم است دو بار از عرض رودخانه عبور کنید. اگر وقت کافی دارید، برای دقایقی هم شده به زیر آبشار بروید. لذتِ رسیدن به زیر آبشار، صدای مهیب آبی که از بالای سر روی شما می‌ریزد، وزش باد و مناظر زیبای روبه‌رو دریچه جدیدی از لذت طبیعت گردی را به روی شما باز خواهد کرد. برای این کار حتماً با افراد باتجربه همراه شوید.

حدود 40 دقیقه بالاتر از آبشار اول، آبشار دیگری قرار دارد که به آبشار دوم شوی معروف است. میزان آب این آبشار نیز بسیار متغیر است. نزدیک این آبشار حوضچه‌‌های متعددی برای آب​تنی وجود دارد. در کنار آبشار دوم (در مواقع کم آبی) جا برای اطراق وجود دارد.

زنگ خطر

زنگ خطر جدی برای مسئولان؛

مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌ها با تأیید مشاهده ذرات نمک در هوای شهرهای اطراف ارومیه از روز جمعه گفت: مدیریت آبهای سطحی به سمت دریاچه و زمین‌های اطراف سریع‌ترین راهکار جلوگیری از بروز بادهای نمکی است.

محسن سلیمانی روزبهانی با تأیید مشاهده ذرات نمک در هوای شهرهای اطراف ارومیه از روز جمعه گفت: در سفری که روز جمعه به اطراف دریاچه ارومیه داشتم از نزدیک شاهد وزش بادهای شدید و وجود ذرات نمک به همراه گرد و خاک در هوای این منطقه بودم.

به گفته وی، البته این نمک از زمین‌های اطراف دریاچه برخواسته بود و از نمک‌های بستر دریاچه که همچنان کریستاله هستند ناشی نشده است.

مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌ها با بیان اینکه به هر حال فرقی نمی‌کند منشأ ذرات نمکی کجا باشد اظهار داشت: این بادهای نمکی زنگ خطری است که مسئولان باید هر چه سریعتر آن را شنیده و اقدامات لازم را پیش از آنکه انواع بیماری و ضرر و زیان‌های اقتصادی متوجه مردم این مناطق شود آغاز کنند.

مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌ها در پاسخ به اینکه به جز راهکارهای بلند مدت و میان مدتی که در کارگروه احیا دریاچه ارومیه تصویب شده در حال حاضر سریع‌ترین راه حل برای برون رفت از این بحران چیست تصریح کرد: البته هر راه حل کوتاه مدتی حکم مسکن برای این معضل دارد و در نهایت بی فایده است و بهتر است مسئولان به فکر درمان بحران دریاچه ارومیه باشند و از مرحله حرف وارد عمل شوند.

سلیمانی افزود: با این حال سریع‌ترین راه حل ممکن و گام اولیه در حال حاضر مدیریت آب‌های سطحی و هدایت آنها به سمت دریاچه و زمین‌های اطراف است که لازمه آن در ابتدا لایروبی زهکش‌های منتهی به دریاچه ارومیه است.

پاییز زیبا

من و یک پاییز و یک مهر در جاده ای پر پیچ و خم از برگ های نم پاییزی ، کمی مه و کمی بوی آتش، خدا را احساس می‌کنم …

   

































جزیره جدید

تصاویر جدید ؛

به دنبال زلزله ای به قدرت 7.7 درجه در مقیاس ریشتر که در هفته گذشته بلوچستان پاکستان را تکان داد و لرزه های آن حتی تا دهلی پایتخت هندوستان هم احساس شد. یک تغییر عجیب در ساختار ژئولوژی در منطقه ساحلی ایالت بلوچستان به وجود آورد که همه را به شگفتی واداشت . جزیره ای که در پی زمین لرزه سر از دریا بر آورده است . در پی این زمین لرزه که به نظر می رسد پوسته های زمین در این ناحیه را به حرکت درآورده باعث سر بر آوردن جزیره جدیدی از آب در ساحل غربی شهر تاریخی و بندری گوادر در ایالت بلوچستان پاکستان شده است.
















کاربردی ترین کوله‌پشتی دنیا

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، کوله پشتی ها در چند سال اخیر پیشرفت بسیاری داشته اند و از حالت ساده و مدرسه ای خارج شده و ابزارهای مختلفی به آن ها متصل شده است اما این پیشرفت متوقف نشده و هر روز شرکت های مختلف کیف های جدیدی را وارد بازار می کنند.

شرکت "SOOT" به تازگی کوله پشتی الکترونیکی را تولید کرده است که از جهات بسیاری به عنوان کاربردی ترین کوله دنیا شناخته می شود. این کیف از سه بخش تشکیل شده است که می توان آن ها را به دلخواه در کنار یکدیگر قرار داد و کیفی جدید ساخت.


بخش های مختلف این کیف از کوچکترین قسمت که بیشتر به عنوان محل قرار گیری دوربین استفاده میشود به بخش بزرگ آن دارای حجم های 10، 15 و24 لیتری است که همه آن ها با محافظ های مختلف پوشیده شده است.

نکته مهم در مورد این کوله پشتی قرار گرفتن یک باتری خاص 10000Ah درون آن است که باعث می شود دیگر نیاز به پریز برای شارژ گوشی خود در سفر نداشته باشید زیرا این کوله پشتی می تواند بدون شارژ شدن سه روز نقش یک منبع برق را برای شما ایفا کند. این کوله پشتی های کاربردی این روزها در راه بازار هستند ولی قیمت آن ها مشخص نشده است.







مرگ غم انگیز تالابها

مرگ تدریجی دریاچه ها و تالاب‌ها هم اکنون به یک موضوع جدی کشور تبدیل شده است.
مرگ تدریجی دریاچه ها و تالاب‌ها هم اکنون به یک موضوع جدی کشور تبدیل شده و محو شدن دریاچه های هامون، کافتر، بختگان، مهارلو، طشک و برخی دیگر از تالابها از نقشه ایران و همچنین قرار گرفتن دریاچه ارومیه در آستانه نابودی کامل، پای مجلس را نیز به بحران خشکی دریاچه ها باز کرد. مسئولان می گویند آثار مخرب زیست محیطی و وقوع طوفان‌های نمکی و گرد و غبار و از بین رفتن کشاورزی از مهم ترین آثار زیان‌بار خشک شدن دریاچه های کشور است.
 
دریاچه هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه است. این دریاچه از 3 دریاچه کوچک تشکیل شده که در زمان وفور آب به هم متصل می‌شوند و دریاچه هامون را به عنوان بزرگترین پهنه آب های شیرین سیستان را تشکیل می‌دهند.
 
وجود این دریاچه نقش اساسی در زندگی مردم منطقه سیستان و بلوچستان داشته و علاوه بر اثرات مثبت طبیعی، اقتصادی و اجتماعی آن، در دین زرتشت نیز تقدس خاصی دارد. در دشت سیستان یک سری فرورفتگی ها و چاله‌های طبیعی وجود دارد که در ماه‌ های مختلف به دریاچه، باتلاق و نیزار تبدیل می‌شود و به 3 قسمت سابوری، پوزک و هامون تقسیم می‌شود.
 
وسعت کل هامون‌ها در زمان پرآبی 5660 کیلومتر مربع است که از این مقدار 3820 کیلومتر مربع متعلق به ایران است. با این اوصاف، دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن مشکلاتی را برای کل سیستم به وجود آورد./





صعود نهایی جباریان به ماناسلو

شروع صعود نهایی ماناسلو:


manaslu_route


مسیر صعود ماناسلو

انجمن پزشکی کوهستان ایران: به نقل از روابط عمومی گروه کوهنوردی همت شمیران آقای مهدی جباریان صبح امروز (یکشنبه ۷ مهر ۹۲) طی تماس تلفنی کوتاهی اعلام کردند قصد دارند صعود نهایی خود را شروع نمایند. چهارشنبه گذشته قصد داشتند آخرین هم هوایی خود را انجام دهند.

ظاهرا مشکلی در تامین برق کمپ اصلی ایجاد شده و ایشان برای برقراری تماس محدودیت دارند. به امید خدا تماس بعدی ایشان حاکی از سلامتی و صعود موفق ایشان خواهد بود.

آرزوی سلامتی و صعود و فرودی ایمن و موفق برای ایشان داریم.

روز شمار برنامه صعود قله ماناسلو بدین ترتیب جمع آوری شده است. خاطر نشان می کنم اطلاعاتی مانند ارتفاع و نام روستاهای مسیر از گزارش سرکار خانم پروانه کاظمی برداشت شده است. ضمنا از روزهای چهارم تا هفتم برنامه که راهپیمایی به سمت کمپ اصلی بوده اطلاعات دقیقی از آقای جباریان نداشتیم اما با توجه به مشابهت همزمانی طی این مسیر توسط ایشان و خانم کاظمی و همچنین گزارشهای مشابه، این اطلاعات درج شده است و همچنین درمورد روزهای شانزدهم تا هجدهم برنامه که تصمیم به هم هوایی آخر داشتند.

به امید خدا بعد از صعود موفق و بازگشت سلامت ایشان در صورتی که این روزشمار مغایرتی با برنامه اجرا شده ایشان داشته باشد در گزارش نهایی اصلاح خواهد شد.

روز شمار ماناسلو – مهدی جباریان
روز اولچهارشنبه۹۲٫۶٫۲۰پرواز از تهران به دوحه – دوحه به کاتماندو
روز دومپنج شنبه۹۲٫۶٫۲۱استقرار در کاتماندو
روز سومجمعه۹۲٫۶٫۲۲حرکت به سمت آراگات- شب مانی در آراگات (۴۹۰متر)
روز چهارمشنبه۹۲٫۶٫۲۳آغاز راهپیمایی- شب مانی در خورسانی باری (۷۳۰ متر)
روز پنجمیکشنبه۹۲٫۶٫۲۴روز دوم راهپیمایی- شب مانی در ماچاکولا (۹۰۰متر)
روز ششمدو شنبه۹۲٫۶٫۲۵روز سوم راهپیمایی- شب مانی در جاگات(۱۳۳۰متر)
روز هفتمسه شنبه۹۲٫۶٫۲۶روز چهارم راهپیمایی- شب مانی در دنگ (۱۸۸۰ متر)
روز هشتمچهارشنبه۹۲٫۶٫۲۷روز پنجم راهپیمایی- شب مانی در نامرونگ (۲۶۰۰ متر)
روز نهمپنج شنبه۹۲٫۶٫۲۸روز ششم راهپیمایی- شب مانی در ساماگون (۳۵۰۰ متر)
روز دهمجمعه۹۲٫۶٫۲۹ورود به کمپ اصلی (۴۸۷۰ متر)
روز یازدهمشنبه۹۲٫۶٫۳۰صعود به کمپ یک (۵۷۵۰ متر)
روز دوازدهمیکشنبه۹۲٫۶٫۳۱استراحت در کمپ اصلی
روز سیزدهمدوشنبه۹۲٫۷٫۰۱صعود به کمپ دو (۶۳۰۰ متر) و شب مانی
روز چهاردهمسه شنبه۹۲٫۷٫۰۲برگشت به کمپ اصلی
روز پانزدهمچهارشنبه۹۲٫۷٫۰۳استراحت در کمپ اصلی
روز شانزدهمپنج شنبه۹۲٫۷٫۰۴تکمیل هم هوایی
روز هفدهمجمعه۹۲٫۷٫۰۵تکمیل هم هوایی
روز هجدهمشنبه۹۲٫۷٫۰۶تکمیل هم هوایی
روز نوزدهمیکشنبه۹۲٫۷٫۰۷اعلام شروع صعود نهایی

manaslu-jabarian92


سقوط بالگرد در منطقه اورست

سقوط یک بالگرد در منطقه‌ی «اورست»!

انجمن پزشکی کوهستان ایران: پلیس نپال از سقوط یک بالگرد هنگام فرود در منطقه‌ی اطراف کوه «اورست» و زخمی شدن هر چهار سرنشین آن خبر داد.


این بالگرد که متعلق به یک شرکت محلی بود هنگام فرود آمدن در فرودگاه «لوکلا» به فنس های اطراف فرودگاه برخورد کرد.


به گزارش آسوشیتدپرس، این بالگرد سپس سقوط کرد و آتش گرفت اما همه چهار سرنشین آن که همه نپالی هستند توانستند به موقع بگریزند. یکی از این افراد به شدت زخمی شده است و با بالگرد امداد برای درمان به کاتماندو منتقل شده است.

شاهنامه آخرش خوش است

بر افراد تیز بین و دوراندیش پوشیده نیست که عجله و شتابزدگی هرگز به نتیجه نمی رسد و عجول و شتابزده چون اسب تیزتک یکروز با سر سقوط خواهد کرد . به همین جهت در قضاوت عجله نمی کنند و عامل را به دست زمان می سپارند زیرا به خوبی می دانند که: شاهنامه آخرش خوش است.
این عبارت مثلی در بدو امر برای هر محقق کنجکاوی ایجاد شبهه می کند که مگر کتاب شاهنامه در آخرش چه دارد و چه نقاظ ضعفی در این شاهکار ادبی جهان یافت می شود که از آن به صورت ضرب المثل استفاده می کنند؟

شاهنامه فردوسی کتاب ارزنده ای است که هر ایرانی پاک نژاد آن را به خوبی می شناسد. کتاب شاهنامه چه از نظر کمیت و چه به لحاظ کیفیت از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می رود.حکیم ابوالقاسم فردوسی با نظم و تدوین شاهنامه اساس ادب و ملیت ایران را پی ریزی کرد و اسامی تمام بزرگان و نامداران دوران باستانی را در جریده روزگار ثبت کرده است چنان که خود گوید:
چون عیسی من این مردگان را تمام

سراسر همه زنده کردم به نام

اگر شاهنامه با تحمل رنج سی ساله دهقان زاده طوس به وجود نمی آمد بی گمان تمام آثار و معالم تاریخی اسلاف و نیاکان ما دستخوش سیل حوادث می شد و بعید نبود که ما نیز اکنون مانند ملل آفریقای شمالی و بعضی از کشورهای خاورمیانه به لسان عربی متکلم می بودیم و لغات و کلمات شیرین پارسی را جز در کتابخانه ها و لابلای کتب قدیمه  اگر با آن آب تعصب و جهالت شسته نشده باشد- نمی توانستیم بیابیم.

ولی متاسفانه اختلاف عقیده مذهبی و نژادی فردوسی و سلطان محمود غزنوی و سعایت ساعیان و حاسدان و تنگ نظران موجب نقض عهد گردید و درهم به جای دینار داد.

اما ریشه تاریخی ضرب المثل بالا از آن سرچشمه گرفته است که نقل شده فردوسی پس از سرودن هجانامه مورد بحث موفق گردید یک نسخه از هجانامه را به وسیله دوستان و طرفدارانی که در دستگاه سلطنت محمود غزنوی داشت مخفیانه به آخر شاهنامه موجود در کتابخانه سلطنتی الحاق و اضافه نماید و همین عمل موجب شده است بعد ها که از شاهنامه کتابخانه سلطنتی به وسیله نساخان و خطا طان به منظور تکثیر و توزیع نسخه ها بر می داشته اند قهرا آن هجانامه آخر شاهنامه را هم می نوشته اند.با این توصیف اجمالی که صحت و سقم آن بر عهده راویان اخبار است.

 سابقا هر کس شاهنامه مطالعه می کرد چون مکرر به مدح و ستایش از سلطان محمود غزنوی برخورد می کرد به گمان خود همت و جوانمردانی سلطان را که مشوق فردوسی در تنظیم شاهنامه گردیده است از جان و دل می ستود و بر آن همه عشق و علاقه به تاریخ و ادب ایران آفرین می گفت! بی خبر از آنکه شاهنامه آخرش خوش است زیرا وقتی که به آخر شاهنامه می رسید و منظومه هجاییه را در آخر شاهنامه قرائت می کرد تازه متوجه می شد که محمود غزنوی نسبت به سلطان ادب و ملیت ایران تا چه اندازه ناجوانمردی و ناسپاسی کرده است.

به همین جهت هر کس در ازمنه گذشته به قرائت شاهنامه می پرداخت قبلا به او متذکر می شدند تا زمانی که کتاب را به پایان نرسانده باشد و در قضاوت نسبت به سلطان محمود غزنوی عجله نکند زیرا شاهنامه آخرش خوش است یعنی در آخر شاهنامه است که فردوسی محمود غزنوی راه به خواننده کتاب می شناساند و با این قصیده هجاییه حق ناسپاسی و رفتار توهین آمیز را در کف دستش می گذارد.بی فایده نیست دانسته شود که فردوسی برای سرودن شصت هزار بیت شاهنامه نه هزار واژه به کار برده که فقط چهار صد و نود تای آن عربی است. واقعه زیر را نیز به عنوان حسن ختام این مقاله نقل می کند:شاه عباس امر کرد کتاب شاهنامه فردوسی را بنویسند. سه هزار تومان وجه نقد داد که بعد از اتمام، باقی را که شصت هزار تومان باشد سطری یک تومان بدهد.
میر سه هزار بیت از شاهنامه نوشته فرستاد و وجه را مطالبه کرد . شاه متغیر شده گفت:" من نخواستم با تو معامله سلطان محمود غزنوی را که به فردوسی نمود، بنمایم."میر عماد هم سه هزار بیت را که نوشته بود سطری یک تومان صفحه به صفحه فروخت و سه هزار تومان شاه را رد کرد. بیچاره فردوسی که خود در فلاکت و بینوایی مرد ولی خطاط هر بیت او یک تومان  لابد به تسعیر زمان قاجاریه نه صفویه- می گرفت! فاعتبروایااولی الابصار.راستی، کنت دو گوبینو می نویسد" در پایان عمر شنیدن یکی از همین اشعار از دهان کودکی در بازار باعث مرگ فردوسی شد. " آیا حقیقت دارد؟

پاکسازی پس از 68 سال

برای اولین بار پس از 68 سال:
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه از پاکسازی عمیق ترین غار عمودی جهان توسط گروهی از غار نوردان خبرداد.
تورج همتی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران گفت: غارنوردانی از کمیته غارنوردی استان کرمانشاه واعضای انجمن غارنوردی ایران وانجمن هیلو پاکسازی اثرطبیعی ملی غار پراو را  از 4مهرماه سال جاری  آغاز کرده اند که تا هشت روز ادامه دارد.
 
وی با بیان این مطلب که برای اولین بار است که پس از 68سال از کشف این غار  پاکسازی می شود افزود:غار پراو  در سال 1950توسط کاوشگران کشف شد که در زمان خود بزرگترین غار جهان اعلام شد وامروز نیز به عنوان طولانی ترین غار آبی آسیا و عمیق ترین غار عمودی جهان برشمرده می شود ومتاسفانه در طول تاریخ هیچ گونه عملیات پاکسازی روی آن انجام نشده است.

 مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه در ادامه تصریح کرد:نکته جالب این جاست که به دلیل اینکه دمای این غار بین 4تا11درجه ثابت است مواد باقی مانده تجزیه نمی شوند وطبق گفته غارنوردان حتی اجساد غارنوردان و وسایلی که همراهشان داشتند  نیز همچنان سالم باقی مانده است.

وی ادامه داد:همچنین به کمک جمعی از اعضای انجمن غارنوردان ایران وکانون کوه گشت و طبیعت گردی سیروان ومحیطبانان یگان حفاظت استان طی مراسمی  اثر طبیعی ملی غار قوری قلعه از وجود زباله ها پاکسازی شد.

تورج همتی افزود: ما ضمن تلاش در جهت انجام دو وظیفه سازمانی خود یعنی حفاظت از غارها و اطلاع رسانی برای شناخت آنها و جلب مشارکت عموم مردم و ذی نفعان در این عرصه ارزشمند ، به دغدغه های دوستداران محیط ز یست در خصوص وضعیت نا بسامان غارها از نظر زباله و آلودگی ها و خسارت ناشی ازناآگاهی برخی استفاده کنندگان، توجه جدی داریم وتلاش ها رامضاعف می کنیم. همچنین مخدوش نمودن ساختار غارها و آسیب و وارد آوردن صدمه به آنها در حقیقت برداشتن و از بین بردن اسناد تاریخی و میراثهای طبیعی است، زیرا غیر قابل جایگزین هستند و ما جایگزینی برای آنها نداریم./

دالان بهشت

این تصاویر زیبا از خیابانهایی پوشیده از درخت های بی نظیر و رنگارنگ هستند که مانند این است که به دالانی از شهر پریان و یا حتی به بهشت ختم می شوند .
















مسیر جدید در دره نانگا

 04 - Kapura topo 1,triangle marks Alam's col and bivy site

زوج پرتغالی ، دانیلا تشیرا و پائولو روکسو که در سال 1388 با سخن پراکنی خود مبنی بر ریختن زباله در شیب یخی توسط ایرانی ها (تیم سراب و هیئت استان تهران در گاشربروم 2)  ، نام آشنای ایرانی ها هستند ، مسیر جدیدی روی قله کاپورا (6544 متر) در دره نانگا پاکستان ایجاد کردند. نام مسیر، Never ending dreams " رویاهای بی پایان" ( M4) 1300 متر شیب یخی 60 درجه ای در تیغه جنوب غربی کاپورای جنوبی به ارتفاع 6350 متر است .

این زوج که سالهاست به اتفاق کوه نوردی می کنند بی هیچ هدف خاصی وارد دره نانگا می شوند اما پس از دیدن کاپورای جنوبی ، دریافتند که شیب سمت چپ قله می تواند هدف آنها باشد، آنها در باره این تلاش اینگونه گفته اند: " کاپورای جنوبی قله ای است زیبا با تیغه ای شگفت انگیز که تمامی مسیرهای آن به قله ختم می شود و این تیغه نیز به رویای ما تبدیل شد ، خطی که به نظر می رسید بدون خطرات آشکار مانند ستون یخی ، دامنه های مستعد بهمن یا سقوط سنگ باشد. بعد از هم هوایی از 25 تا 27 آگوست  شرایط جوی بد را تجربه کردیم و در 5 سپتامبر با اطلاع از پیش بینی شرایط صاف و روشن  حداقل تا 11 سپتامبر تصمیم خود را گرفتیم . دو روز بعد شروعی سبکبار از ستونی که نام آن را با اقتباس از نام پسر آشپز "علم" نامیدیم کار خود را آغاز کردیم ، سطح یخ در 500 متر نخست خوب بود ، کراکس مسیر در 5 طول تراورس روی لایه نازک و شکننده برفی بود که سطح صخره را پوشانده بود که حاصل آن پیشروی توأم با تنش روی سطحی ترکیبی بود. بعد از 18 ساعت تلاش ساعت 6 صبح به قله رسیدیم و مسیر 1300 متری خود را به پایان رساندیم. نخستین بار است که این قله از سمت دره نانگا صعود می شود  ، اولین بار در سال 2004 استیو هاوس ، مارکو پریزلج ، دوگ چابوت ، بروس میلد واستیو سونسون پای بر این قله گذاشتند.

On the south summit of Kapura

رودخانه پنج رنگ

رودخانه ای در سرانیا کلمبیا وجود دارد که اهالی منطقه، آن را رودخانه ی کریستال پنج رنگ می نامند. رودخانه ی کریستال پنج رنگ از بخش جنوب رشته کوههای ماکارنا نشآت می گیرد، و تا محل تلاقی اش با رود گوایمبرو امتداد می یابد. در این رودخانه می توان پنج رنگ را مشاهده کرد: زرد، آبی، سبز، سیاه و قرمز. تمام این رنگ ها، مواد زائد تولید شده توسط تعداد فراوانی جلبک هستند. در هر فصل، بعضی رنگ ها نسبت به بقیه، جلوه ی بیشتری پیدا می کنند.














































بیماری های غار

بیماریهایی که می توانند در یک غار شما را تهدید کنند! 

انجمن پزشکی کوهستان ایران: مجله وایرد در طبقه بندی جدید خود به معرفی تمام اتفاقات ناگواری که ماجراجویان را در جریان یک اکتشاف و یا بازدید در یک غار تهدید می کنند پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی که برای اکتشاف و یا یک گردش ماجراجویانه به غار می روید به این وسایل نیاز دارید: چراغ، طناب، ابزار غارنوردی، آب و غذا به اندازه کافی.

در جریان کاوش در یک غار خطرات بسیاری می تواند شما را تهدید کند. در این راستا، مجله وایرد فهرستی از این خطرات را تهیه کرده است که بسیار قطورتر از لیست وسایل مورد نیاز برای سفر به نظر می رسد.

علاوه بر خطر سقوط، سُر خوردن، شکستگی اندامهای بدن و هجوم خفاشها، خطر حمله ارگانیسمهای میکروسکوپی ساکن غارها که می توانند عامل انتقال بیماریهای مهلکی باشند بیش از همه خودنمایی می کند.
"ریکارود پریرا اخریا"، استاد بیماریهای عفونی در دانشگاه فدرال ریو دو ژانیرو توضیح داد: "افراد در تمام دنیا برای کشف طبیعت و اکولوژی شروع به اکتشاف غارها می کنند، فکر می کنم کار خوبی باشد اما با خطرات بسیاری همراه است."
این خطرات نه تنها بازدیدکنندگان علاقه مند بلکه غارشناسان و معدنچیان را از طریق فضولات حیوانات، تماس با آب آلوده و گازگرفتگی تهدید می کند.
هرچند با وجود تمام این تهدیدات، همیشه کسانی هستند که این خطرات را می پذیرند و به اکتشاف غارها دست می زنند.
"ماتیو کانز" از انجمن ملی غارشناسی نیز گفت: "غارشناسی به شما اجازه می دهد که شگفت انگیزترین چیزها را ببنید. آبهای زیرزمینی، اشکال مختلف گچی و ... . هیجان انگیز است که بدانی به جایی رسیده ای که هرگز کسی به آن نرسیده است."

خطراتی که غارشناسان را تهدید می کند:


هیستوپلاسموزیز (Histoplasmosis):

 

زمانی با عنوان "بیماری غار" شناخته می شد. هیستوپلاسموزیز یک عفونت ریوی در اثر آلودگی به قارچ Histoplasma capsulatum است. این قارچ، خفاشها و پرندگان را آلوده می کند و سپس از راه فضولات این حیوانات دفع می شود. انسان در تماس مستقیم با این فضولات و یا استنشاق آنها می تواند به این قارچ آلوده شود.
این بیماری که تنها در موارد نادری مهلک است در حدود 10 روز به طول می انجامد. افراد مبتلا علائم مشابه آنفلوآنزا و یا سل را دارند. به طوریکه تا قبل از 1930 این بیماری با سل اشتباه گرفته می شد. هیستوپلاسموزیز یکی از شایع ترین بیماریهایی است که غارشناسان را تهدید می کند.

 

 

هاری (Rabies):

 

این یکی از خطرناک ترین بیماریها برای کسانی است که در غارها زندگی کار می کنند. درصورتیکه این بیماری فوراً و بلافاصله درمان نشود می تواند منجر به تشنج، کما و مرگ شود.
ویروس هاری در رطوبت غارها پیدا می شود. رطوبت، شرایطی ایده آل برای تکثیر و زندگی طولانی این ویروس است.
متخصصان در این خصوص اظهار داشتند: "زمانی که با صدها هزار خفاشی مواجهید که در یک محیط گرم و مرطوب داخل غار، فعالیتهای روزانه خود را انجام می دهند باید بدانید که ویروس هاری هم در معرض شما قرار دارد. به ویژه که این ویروس می تواند تا مدتها در فضولات این حیوانات باقی بماند."
درحقیقت، بر پایه اطلاعات مرکز کنترل بیماری آمریکا خفاشها بزرگترین مسئولان انتقال آلودگی هستند. به طوریکه این پستانداران پرنده، یکی از چهار حیوان عامل انتقال هاری بشمار می روند.
این بیماری از طریق گازگرفتگی و یا چنگ انداختن منتقل می شود. افرادی که به طور مرتب به غارها می روند باید نسبت به این ویروس واکسینه شوند

تب خونریزی دهنده ماربورگ (Marburg Hemorrhagic Fever):

 

ویروس ماربورگ که از خانواده ویروس ابولا است سبب بروز تب خونریزی دهنده کشنده ای می شود. به نظر می رسد که عامل انتقال این ویروس، خفاش میوه خوار آفریقایی باشد. باوجود این، بسیاری از پستانداران دیگر نیز می توانند این ویروس را منتقل کنند.
پس از حدود یک هفته نهفتگی، ویروس ماربورگ موجب تب و دردهای عضلانی می شود. در مراحل پیشرفته تر، بیماری در 25 تا 90 درصد از موارد منجر با مرگ بیمار پایان می یابد. بین سالهای 1998 تا 2000 در جمهوری دمکراتیک کنگو 128 نفر در اثر این عفونت جان باختند که بیشتر آنها معدنچیان یک معدن طلا بودند.


لپتوسپیروزیز (تب 7 روزه) (Leptospirosis):

 

معدنچیان و غارشناسان نواحی گرمسیری می توانند در تماس با آب آلوده به فضولات خفاشها و موشهای صحرایی به این بیماری مبتلا شوند. این بیماری که سبب سردرد، تب و دردهای عضلانی می شود با مصرف آنتی بیوتیک قابل درمان است. هرچند بهترین راه برای دوری جستن از تب 7 روزه این است که از نوشیدن آب در غارها اجتناب کنیم، چکمه های لاستیکی بپوشیم، ماسک و دستکش داشته باشیم و به محض مشاهده زخمهای سطحی فوراً آنها را ضدعفونی کنیم.

تب راجعه (Relapsing Fever):

 این تب به ویژه در خاورمیانه و آسیای مرکزی شایع است اما در آمریکا، آمریکای جنوبی و آفریقا نیز دیده می شود. این آلودگی در اثر عفونت به باکتری که در بدن ککهای ساکن مکانهای مرطوب و تاریک غارها زندگی می کند منتقل می شود.
این بیماری با تب، دردهای عضلانی، سردرد و معده درد آغاز می شود و زمانی که به نظر می رسد بیمار درمان شده است دوباره باز می گردد. این بیماری، با ترکیبی از داروهای مختلف درمان می شود.
برای اجتناب از آلودگی بهتر است که از ککها دور شوید و اگر آنها را دیدید بدون اینکه نابودشان کنید محترمانه از کنارشان رد شوید. 

 - انجمن پزشکی کوهستان ایران - http://www.irancaves.com

درختان 20 میلیون ساله

این تصاویر مربوط به جزیره ای دور افتاده است که گیاهان آن قدمت 20 میلیون ساله دارند ، این جزیره در اقیانوس هند واقع شده است که یک سوم از گونه های موجود در این جزیره بومی هستند و هیچ کجای زمین دیده نمی شوند . گیاهان و درختان این جزیره تکامل یافته هستند و در هر آب و هوایی مقاومت دارند .
















لغو تحریم های زیست محیطی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در ادامه روند لغو تحریم ها علیه ایران، آمریکا تحریم خدمات و تجهیزات زیست محیطی را لغو کرد.

به گزارش خبرگزاری رسا، با مجوز جدید خزانه‌داری آمریکا؛ امکان ارائه برخی از خدمات در حمایت از فعالیت‌های زیست‌محیطی غیر دولتی در ایران فراهم شده است. در ماه‌های اخیر اثرات منفی تحریم‌ها بر محیط زیست ایران نگرانی‌های متفاوتی را برانگیخته است.

در بند یک مجوز جدید وزارت خزانه‌داری آمریکا آمده است که فعالیت‌های بشردوستانه برای رفع نیازهای اساسی مردم ایران شامل ارائه خدمات و تجهیزات در پیوند با سلامت و بهداشت، موضوع‌های مربوط به کودکان بی‌سرپرست، ارائه خدمات امدادی مرتبط با بلایای طبیعی، توزیع اقلام اهدایی از جمله مواد غذایی، پوشاک و دارو با نیت کاهش رنج و درد انسانی و نیز آموزش کمکی مرتبط با هر نوع فعالیت‌های پیشرو در موضوع‌های فوق نیز مجاز خواهد بود. به موجب این دستور آمریکا بخشی از تحریم‌های ایران در فعالیت‌های زیست‌محیطی غیردولتی را نیز لغو کرده است.

مجوز جدید دولت آمریکا تا حدودی از مشکلات مربوط به حفاظت از محیط زیست در ایران می‌کاهد و به خصوص در زمینه مقابله با آلودگی هوا و ریزگرد‌ها می‌تواند موثر باشد.

چند مرده حلاجی

به گفته علامه دهخدا در امثال و حکم عبارت چند مرده حلاج بودن کنایه از انجام دادن کاری است که در حدود توانایی چند مرد باشد و شاید تشبیه به عمل چند مرد حلاج باشد که یک تن آن را انجام دهد .
هرگاه کسی بر سر لاف زنی و خودستایی برآید از باب تعریض وکنایه در جوابش میگویند :" ببینیم چند مرده حلاجی " و یا به اصطلاح دیگر :" باید دید چند مرده حلاجی " یعنی باید دید که در انجام کار تا چه اندازه موفق خواهی بود .

به گفته علامه دهخدا در امثال و حکم عبارت چند مرده حلاج بودن کنایه از انجام دادن کاری است که در حدود توانایی چند مرد باشد و شاید تشبیه به عمل چند مرد حلاج باشد که یک تن آن را انجام دهد .

ولی به جهاتی که ذیلاً خواهد آمد مدلل می گردد که این حلا ج آن پنبه زن کوچه و بازار نیست بلکه ناظر بر حسین بن منصور حلاج است که به غلط او را در افواه عامه و حتی در ادبیات ایران به نام منصور حلاج می خوانند و منصوروار! بر سردارش میکنند . در حالی که منصور پدرش بود که در خوزستان با شغل حلاجی و پنبه زنی روزگار میگذرانید و امرار معاش میکرد .

حسین بن منصور حلاج ، از نامیترین عارفان وارسته ایران است که به سال 244 هجری در ولایت طور ازتوابع بیضای فارس متولد شد . پدرش به کار حلاجی و پنبه فروشی در خوزستان می زیست.

حلاج در دوازده سالگی قرآن کریم را از بر کرد و درشهر به کسب علوم و کمالات پرداخت . سپس به بصره رفت ودر مدرسه حسن بصری رموز تصوف را آموخت و از دست عمروبن عثمان مکی خرقه پوشید و رفته رفته در سلک بزرگان عرفا و صوفیه عصر و زمان خود نظیر جنید بغدادی درآمد.

حلاج در طول مدت عمرش بین بغداد و بصره و اهواز و خراسان در حرکت بود و با صوفیان قشری وظاهربین به مخالفت برمی خاست . روی هم رفته بیست و دوبار مراسم حج به عمل آورد که برای باردوم از بغداد با چهار صد مرید به زیارت مکه شتافته بود .

افوال و گفته های اهل علم درباره حلاج مختلف است : گروهی وی را ازاولیا پندارند و پاره ای خارق هادات و کرامات به وی نسبت می دهند . جمعی کاهن وکذاب و شعبده بازش شمارند و بعضی به خدایی او قایل شده به کلماتش استناد می کنند .

حلاج تا آخرین لحظات زندگی بر حقانیت عقیده و آرمان خودش پایدار ماند ومعراج مردان را بر سر دار می دانست .

باری ، سرانجام به حلاج بهتان بستند که شعبده باز است و کفر می گوید و در شورش بغداد که به سال 296 هجری روی داد متهمش کردند .

پس ازچندی حامد بن عباس وزیر خلیفه به دستیاری و فتوای ابوعمر حمادی محمدبن یوسف قاضی بغداد حکم قتلش را ازمقتدر خلیفه عباسی گرفتند و روز سه شنبه 24 ماه ذیقعده از سال 309 هجری در بغدا به فجیعترین وضعی بر دارش کردند ، به این ترتیب که نخست دو دستش را بریدند ، حلاج خنده ای بزد . گفتند :" خنده چیست ؟"

 گفت :" دست از آدمی بسته جدا کردن آسان است ." پس دو دست بریده خون آلود بر روی در مالید و روی در مالید و روی ساعد راخون آلود کرد . گفتند :" چرا کردی ؟" گفت :" خون بسیار از من رفت . دانم که رویم زرد شده باشد شما پندارید که زردی من از ترس است . خون بر روی مالیدم تا در چشم شما سرخ روی باشم گه گلگونه مردان ، خون ایشان است ."

آن گاه چشمهایش برکندند که قیامتی از خلق برخاست ودر این میان شورشیان چندین ساختمان و دکان را به آتش کشیدند و سر به طغیان برداشتند . پس زبانش را بریدند و در شامگاه که سرش را بریدند حلاج در میان سربریدن تبسمی کرد وجان داد . سپیده دم همان شب پیکرش را به آتش کشیدند و خاکسترش را به دجله ریختند .

تاثیر حلاج بر فرهنگ و ادبیات ایران به قدری چشمگیر و عمیق بود که کمتر کتاب نظم و نثری را می توان یافت که از حلاج به اقتضای مقام ومقال یاد نشده باشد . در زمینه فرهنگ عامیانه نیز تاثیر حلاج به خوبی مشهود و محسوس است چنان که امروزه وقتی از پایداری واستقامت کسی سخن می گویند گفته می شود : چند مرده حلاجی ؟ یعنی : ببینیم تا بدانیم تاب و توان تو چند است .