گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

ورزش ، کوهنوردی و افسردگی

ورزش، کوهنوردی و افسردگی:

انجمن پزشکی کوهستان ایران: ورزش برای سلامتی جسم و روح ضروری است. ورزش موجب تخلیه احساسات منفی مانند عصبانیت، ناامیدی و کج‌خلقی می‌شود. این کار با تحریک تولید واسطه های شیمیایی عصبی مانند نوراپی نفرین انجام می‌شود و به بیرون آمدن شما از افسردگی کمک می‌کند. فعالیت فیزیکی باید جزیی از درمان افسردگی باشد و حتی اگر به تنهایی استفاده شود نتایج شگفت‌انگیزی دارد.

مطالعات نشان می‌دهند که دویدن آهسته (جاگینگ) به مدت 30دقیقه و سه بار در هفته می تواند به اندازه‌ی روان‌درمانی برای درمان افسردگی موثر باشد. در یک مطالعه در سپتامبر سال 2000 محققان دانشگاه دوک دریافتند که ورزش به اندازه‌ی داروهایی که برای درمان و جلوگیری از عود افسردگی به کار می روند موثر است و به کار بردن همزمان ورزش و دارو اثرات بهتری دارد. همچنین ورزش عامل موثری در جلوگیری از بازگشت بیماری است. بیماران در این مطالعه از بیماری افسردگی اساسی (major depressive disorder) رنج می‌بردند. در این بررسی 156 داوطلب در یک دوره‌ی 4ماهه مورد بررسی قرار گرفتند. ورزشی که انجام می شد شامل پیاده‌روی تند، دوچرخه سواری یا دویدن آهسته (جاگینگ) به مدت 30دقیقه همراه با 10دقیقه گرم کردن و 5دقیقه نرمش برای سرد کردن بدن بود که سه بار در هفته انجام می شد.                                               

در یک مطالعه‌ی معروف در دانشگاه ویسکانسین نیز مشخص شد که ورزش عامل موثری در پیشگیری از عود افسردگی است در حالیکه نیمی از بیمارانی که تنها با دارو درمان شده بودند پس از یک سال دچار عود بیماری شدند و برای درمان مجدد مراجعه کردند.

مطالعات دیگر نیز نشان می‌دهند که در ابتدا به نظر می‌رسد درمانها مشابه هستند اما پس از درمان کامل میزان عود در افرادی که از ورزش و مدیتیشن استفاده می‌کنند کمتر از افرادی است که با روان درمانی درمان شده‌اند.

احتمالاً در مورد افرادی که مدت زمان زیادی به بیماری مبتلا بوده‌اند ورزش به تنهایی نمی‌تواند کار زیادی انجام دهد. همچنین در افرادی که در دوره‌ی حمله حاد و افسردگی شدید به سر می‌برند ورزش زیاد کمک کننده نیست. به طور کلی ورزش برای افرادی که دچار افسردگی با شدت متوسط هستند کمک بیشتری می کند.  از این آزمایشات این نتیجه به دست می آید که ورزش به اندازه‌ی درمان استاندارد دارویی در درمان افسردگی تاثیر گذار است. قبل از انجام ورزش باید از وضعیت سلامت جسمی خود آگاه باشید.  اگر قبلا ورزش نمی‌کرده اید باید این کار را آهسته و کم کم شروع کنید. گرم‌کردن بدن قبل از شروع ورزش مهم است. هر نوع ورزشی مفید است  ولی  ورزشهای پر جنب و جوش و هوازی بهتر هستند.  پیاده روی تند،  دوچرخه‌سواری یا دویدن آهسته (جاگینگ) ورزشهای ساده و موثری هستند.  به تدریج می‌توانید شدت و مدت فعالیت را افزایش دهید.  در صورتی که احساس منگی یا درد غیر معمول ایجاد شد،  ورزش را قطع کرده و با پزشک مشورت کنید.

تاثیر اقتصاد بر کوهنوردی

یادداشت ارسالی شهرام رحیمیان/ در کوهنوردی یک اصل کلیدی و حیاتی داریم و آن هم این است که اگر در صد متری قله بودید - یعنی در صد متری موفقیت - و دیدید که شرایط برای صعود مساعد نیست، باید که صرف نظر کنید و برگردید، باید. 

حال عوامل متعدد مختلفی ممکن است که باعث گردند تا این اصل حیاتی زیر پا گذاشته شود که عدم برخورداری از آموزشهای قبلی لازم، عدم هدایت صحیح از سوی سرپرست، عدم تخمین صحیح میزان مساعد بودن شرایط یا مخاطره آمیز بودن وضعیت پیش روی، وجود هرگونه اجبار یا الزام به پیش رفتن مانند قول یا تضامینی که به اسپانسرها داده شده است، تاثیر نامطلوب شرایط فیزیکی مانند فشار یا دما بر مغز انسان که منجر به کاهش دقت تصمیم گیری های صحیح گردد، از جمله مثال های قابل ذکر هستند و البته همچنان محتمل است که علت اخذ چنین تصمیمی سایر گزینه هایی باشد که در این مختصر به آنها اشاره ای نگردید. یکی از عواملی که باعث تمایل انسان به نادیده گرفتن این اصل حیاتی می گردد، تاثیرات اقتصادی است.

فرض کنید که ارزش ریال سی و پنج هزار برابر کمتر از دلار به عنوان نرخ ارز مرجع و بین المللی باشد. در این صورت اگر بر فرض یک باشگاه امریکایی امید داشته باشد که در صورت صرف نظر کردن از صعود به قله به علت وجود یا حدوث شرایط بد، شانس تکرار برنامه در 1 سال آینده و آتی را خواهد داشت، یک باشگاه ایرانی باید این شانس را 35000 سال دیگر برای خود در نظر گیرد. در این ساده اندیشی منطقی، ما تاثیر عوامل متعدد بسیاری را در نظر نگرفتیم. فرض کنید که با لحاظ سایر عوامل که در فرض مساله نادیده گرفته شدند و از جمله همت و غیرت و اراده و تلاش ایرانی ها، و این که دیگر بر روی اسپانسر و تامین کننده مالی حساب باز نکنند و از طریق فروش ملک و ماشین شخصی و اخذ یک یا دو سری وام، منابع لازم را شخصا تامین نمایند، و نیز سایر عوامل فنی یا انسانی یا مالی، این تاثیر هزار برابر کاهش یابد و باشگاه ایرانی در مقایسه با باشگاه امریکایی - که درآمد و هزینه کرد دلاری دارد - این شانس حضور و صعود مجدد را برای نه 35 هزار سال دیگر که تنها برای 35 سال دیگر برای خود در نظر گیرد. در این صورت و با تمام اغماضی که در نظر گرفتیم باز هم عدد 35 سال - که شباهت دارد به 35 سال آرزوی مدیر یک باشگاه ایرانی برای صعود به یکی از هشت هزار متری ها - آن چنان عدد بزرگ و غیر معقولی است که صعود کننده ایرانی را به شدت تحت فشار روحی و ذهنی قرار می دهد تا در صورتی که در نزدیکی قله هشت هزار متری قرار دارد، در صورت بروز اولین نشانه های نامطلوب از وضعیت هوا یا تیم، همچنان تعصب به خرج داده و دست از تلاش نکشد.

بدیهی است که در این صورت تیم با احتمال بروز حوادث ناگوارتری نسبت به تیم های مشابه خارجی امریکایی یا اروپایی مواجه خواهد شد. این تفاوت در تصمیم گیری که تفاوت در نرخ حوادث را به دنبال خواهد داشت - با فرض اینکه کوهنوردان ایرانی از حیث فنی چیزی کمتر از اروپاییان و امریکاییان نباشند که در بسیاری از موارد نیز نبوده اند و بلکه برتر هم بوده اند - به شدت متاثر از بی ارزشی پول ملی است، پولی که آن چنان هزینه های یک صعود را سنگین و تکرار آن را دشوار یا دست نیافتنی می نماید که کوهنوردان را جهت استمرار صعود در شرایط نامطلوب تحت فشار شدید روحی قرار می دهد.

مثلا هزینه یا جریمه 90 دلاری هر تکرار صعود در صورت عدم موفقیت در زمان مقرر طبق مجوز و هماهنگی های قبلی با کشور پاکستان، اصلا هزینه با اهمیتی برای یک شهروند امریکایی محسوب نمی شود و وی می تواند با قدری صرفه جویی در خوردن پیتزا در زمان بازگشت از صعود، هزینه جدید ایجاد شده را جبران نماید ولی شهروند ایرانی ناچار است تا در لحظات تصمیم گیری این هزینه را مثلا پس از گذشت سه روز از زمان مقرر، در عدد 3 و سپس عدد 35000 ضرب نماید و این عدد را با جمع کل اعداد قبلی که بالغ بر چندین میلیارد ریال شده است جمع نماید.

بدیهی است که فشار روحی ناشی از این تحمیل هزینه جدید به فرد یا باشگاه متبوعش و اینکه تکرار این موفقیت - که هم اکنون و پس از چند دهه - تنها در چند متری آن قرار دارد و در صورت عدم موفقیت هم، به چند دهه بعد موکول خواهد شد، بار اندکی نیست و ممکن است که ذهن خسته کوهنورد تاب تجزیه و تحلیل صحیح آن را همچنان که شما در این لحظه از آن برخوردارید، نداشته باشد و دست به اخذ تصمیمی بگیرد که نتیجه اش با آن نتیجه مطلوبی که انتظار می رفت در مغایرت باشد.

این چنین است که اقتصاد بر کوهنوردی نیز تاثیر گذار است و این چنین است که تصمیم گیران کلان اقتصادی کشور نیز که تصمیماتی نه از سر دانش کارشناسی شده که از روی سلیقه شخصی یا بر اساس رویه ی اخذ تصمیم غیر منطقی - مانند تمایل مکرر به عدم بهره گیری از خرد جمعی و اصرار بر خودرایی - اتخاذ می کنند، در گناه بروز حوادث نامطلوب کوهستان سهیم هستند، گناهی که در نزد خداوند متعال حتی با توبه نیز قابلیت بخشایش ندارد و به نوعی حق الناس محسوب می شود.