گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

اسالم به خلخال

اسالم به خلخال جزو مسیر‌‌های کوهنوردی-گل​گشتی ایران است که در طول مسیر، انسان ضمن لذت از زیبایی‌​‌‌های طبیعی، مسیری با شیب نسبتاً ملایم را تجربه می کند. در این مسیر می‌توانید شاهد منطقه جنگلی، پوشش دشت و مرتع و اگر مانند ما کم شانس نباشید عبور از مه باشید.
زمان سفر ما تعطیلات تابستانی بود که با توجه به اطلاعات هواشناسی در منطقه اسالم و خلخال باید شاهد هوایی صاف و بدون ابر می‌​بودیم که خوشبختانه درست از آب درآمد. اگر یک روز دیرتر به قرارگاه​ در نظر گرفته شده می‌​رسیدیم مطمئناً دچار باران و مه غلیظی می​‌‌شدیم که در منطقه جنگلی اسالم جزو مخاطرات راهیابی در نظر گرفته می شود. حتماً به این نکته توجه داشته باشید که در این منطقه در هوای ابری حضور راهنمای محلی جزو الزامات برای طی مسیر است.

روز اول

صبح قبل از دوراهی اسالم به خلخال بیدار شدم و ضمن تذکر دوباره به راننده برای توقف در محل دوراهی به دیدن مناظر اطراف جاده پرداختم، حدود 6 صبح ابتدای دوراهی اسالم به خلخال که با یک پل روگذر از روی جاده مشخص است از اتوبوس پیاده شدیم و پس از هماهنگی با راهنما و برداشتن کوله​‌‌ها برای رسیدن به روستای تاکه​شون که ابتدای جاده قدیم خلخال است شروع به حرکت کردیم.

پس از گذر از محلی مخصوص پرورش ماهی و عبور از سمت راست رودخانه به چشمه آبی رسیدیم که محل مناسبی برای صرف صبحانه به نظر می‌​رسید. پس از صرف صبحانه وارد جنگل​‌‌های اسالم با انبوه درختانی شدیم که جلوی تابش هرگونه تلألو خورشید را می​​‌گرفت. سایه درختان تقریباً در تمام طول مسیر روز اول با ما بود و خنکای جنگل کمک فراوانی به طی مسیر و جلوگیری از گرما می​‌‌کرد. ساعت یک بعدازظهر به روستای دریابن که یکی از روستا‌‌های زیبا در طول مسیر است وارد شدیم.

 در مرکز این روستا مغازه​‌ای به نام سوپر شایان وجود دارد که می‌توان مایحتاج مورد نیاز را از آن تهیه کرد.ساعت 30/15 گروه شاداب از استراحت عصرگاهی مهیا برای ادامه مسیر بودند. پس از گذشتن از شرکت پرورش ماهی در انتهای روستای دریابن و یک ساعت و نیم پیاده​روی با شیبی تندتر از قبل، در ساعت 17 به روستای سوله​سه​ناو با ارتفاع 780 متر از سطح دریا و نمای زیبای آن و چشمه آب گوارایش در مرکز روستا وارد شدیم.

توقف در سوله​سه​ناو در حد تأمین آب برای ادامه مسیر بود و پس از آن با گذر از این روستا به منطقه​ای رسیدیم که در قسمت​‌‌هایی به دلیل وجود بافت ماسه​ای و خاک روان و شیب بیشتر نسبت به مسیر پیموده شده و نیز عدم وجود درخت در این محل​‌‌ها نیاز به احتیاط جهت گذر بود. می​توان از این قسمت به دلیل وجود شن‌های روان در شیب تند به عنوان مسیری کمی مشکل نام برد که البته در صورت تمایل نیز می‌توان با بالا رفتن از ارتفاع و گذر از یال از بروز هرگونه خطری دوری جسته و به عبارتی قسمت شن​‌‌‌های روان را دور زد.

ساعت 19 زمان ورود ما به معروف​‌‌ترین روستای مسیر با ارتفاع 1000 متر از سطح دریا بود؛ روستای ناو که اهالی آن آشناییدیرینه​ای با گروه‌‌های کوهنوردی داشته و با مشاهده آنها استقبال گرمی به عمل می​‌‌آورند. دیوار خانه​‌‌های روستای ناو که توسط اهالی عمدتاً برای اسکان شبانه گروه​‌‌ها به صورت اجاره​ای پیشنهادمی​‌شود بسیار زیبا و همچون خانه​‌‌های دیگر روستا‌‌های طول مسیر با دو رنگ قهوه​ای در پائین و سفید در بالا رنگ​آمیزی شده است.

با گردش در روستای ناو می توان کندو‌‌هایی که در تنه درختان ساخته شده را مشاهده کرد و البته اگر شانس یار باشد از شرکت پرورش ماهی که بالای روستا تأسیس شده ماهی تازه برای کباب تهیه کرد. برابر برنامه اسکان شبانه در روستای بالای روستای ناو درنظر گرفته شده بود اما به دلیل توصیه راهنما و نیز پیدا کردن محلی مناسب و صاف با فاصله یک کیلومتر در بالادست پرورش ماهی، گروه در این محل مشغول برپا کردن چادر شدند.

روستاییان منطقه ناو و روستا‌‌های اطراف عمدتاً به دامداری و باغداری مشغولند. بیشتر آنان قبل از زمستان به دلیل برودت هوا مجبور به ترک روستا و کوچ به مناطق با ارتفاع کمتر شده و فقط تعداد کمی از اهالی برای رسیدگی به باغ​‌‌های خود در روستا باقی می‌مانند. شبکه برق به این روستا‌‌ها رسیده اما جاده تردد روستاییان همان جاده خاکی قدیم خلخال است که در انتها به روستای دریابن رسیده و پس از آن به جاده جدید وصلمی​​شود.

 آب شرب تمام روستا‌‌ها از چشمه​‌‌های فراوان موجود در منطقه تأمین می‌شود و می‌​توان گفت کمبود آب در این منطقه وجود نداشته و در فواصل اندکچشمه​‌‌های گوارایی قابل مشاهده است که از دل کوه آبی زلال را در دسترس قرار میدهد. گویش عمده روستاییان تا روستای ناو تالشی بوده که در این روستا به افرادی با گویش آذری نیز برخورد می‌کنی اما عمدتاً ترکیبی از هر دو گویش را در محاورات روزمره استفاده می‌کنند.

روز دوم

باوجود بیدارباش ساعت 5 صبح و پیش​بینی لازم جهت جمع​آوری چادر‌‌ها و وسایل اما حرکت صبح کمی با تأخیر صورت گرفت. بعد از تمام تأخیر‌‌های ممکنه و برداشت آب از چشمه​ای که در ورودی روستا قرار داشت روستای ناو را به قصد ادامه مسیر ترک کرده و پس از گذشت از روی پلی که در بالادست رودخانه ناورود بود مجدداً به سمت راست رودخانه برگشته و پس از طی مسافت کوتاهی در حاشیه رودخانه به روستایی در بالادست روستای ناو و محل تلاقی و اتصال دو رودخانه با شماری خانه خالی از سکنه رسیدیم.

در این محل دو راه پیش روی ما قرار داشت که با اطلاعاتی که بعداً کسب کردیم متوجه شدیم هر دو راه به هم رسیده و کمی بالاتر با هم تلفیق می شوند؛ یکی عبور از یال میانی محل اتصال دو رودخانه و دیگری طی مسیر خاکی ماشین​رو که در سمت چپ رودخانه قرار داشت. پس از مشورت با گروه و راهنما و یکی از پیرمردان محلی که در محل حضور داشت تصمیم به گذر از مسیر سمت چپ رودخانه گرفتیم. مسیر در نظر گرفته شده با تمام اطلاعاتی که قبلاً کسب شده بود متفاوت بود. هیچ گروهی اطلاعات این مسیر را ثبت نکرده یا این که ما متوجه ثبت اطلاعاتی در این باره نشده بودیم.

 مسیر تا روستای ناو بالا با شیب نسبتاً تند و پوشش جنگلی زیبا و صدای رودخانه خروشان که درون دره​ای در پائین جاده خاکی محل عبور گروه در جریان بود پیموده شد. توقف ما در ناو بالا در حد برداشت آب و گفتمان کوتاهی با چند تن از اهالی طول کشید. دو مسیری که در این محل وجود داشت یکی ادامه جاده ناو بالا رو به جلو و مستقیم و رسیدن به روستای بیلی و پس از آن روستای خوجین و نهایتاً خلخال بود و دیگری که مسیر انتخابی ما بود، برگشت مقداری از مسیر یعنی تا دوراهی قبل از روستای ناو بالا که مسافتی حدود 1000متر بود و انتخاب راه سمت راست و صعود به ارتفاعی که ییلاق حد یا خره​خونی در آن قرار داشت. مسیر صعود کمی شیب تندتری از قبل داشت و گروه با پیمودن آن ساعت 10 به ییلاق بسیار زیبای خره​خونی رسیدند.

 منظره​ای زیبا که تمام گروه را به فکرشب مانی در این ارتفاع و لذت بردن از منظره زیبای آن با چشم​‌انداز مسیر و جنگل پیموده شده انداخته بود.پس از استراحتی 20دقیقه​ای و باوجود تمایل زیاد گروه به ماندن در ییلاق، به مسیر ادامه داده و با گذشتن از ییلاق زیبای خره​خونی و گذر از یال کوه مجدداً وارد پوشش جنگلی زیبا و انبوهی شدیم که راه خاکی موجود در میان آن راهنمای ما به سوی روستای کیاره بود.

کیاره روستایی است واقع در دره​ای بین چند کوه که چمنزار‌‌های موجود در دامنهکوه​ها، زیبایی دوچندانی را به آن بخشیده است. عمده فعالیت ساکنان کیاره با توجه به مرتع وسیعی که در اختیار دارند دامداری است. در چمنزار‌‌های اطراف که به عنوان ییلاق دامداران مورد استفاده قرار می‌گیرد خانه​‌‌‌هایی با فاصله از یکدیگر دیده می‌شود که گروه گروه و به صورت چندتایی، یکجا و اطراف یک چشمه قرار گرفته است. گله‌‌های گوسفندان در چمنزار مشغول چرا هستند و گاو‌‌ها نیز در این بین با سر و صدای خود خودنمایی می‌کنند، کمی دورتر هم می‌توان چند رأس اسب را دید که به دور از فضای اینطرف در آرامش خود مشغول استراحت و بازیگوشی‌‌​اند.

 ساعت20 / 15 پس از صرف ناهار و چای، گروه آماده حرکت برای ادامه مسیر و گذشتن از آخرین یال بودند که در ارتفاع حدود 2500متری از سطح دریا قرار داشت. شیب این منطقه برای صعود به یال تند بود اما با توجه به استراحت میانروزی گروه بدون اتلاف وقت و با دو توقف 5دقیقه ای ساعت 17 عکس یادگاری خود را بر فراز آخرین یال گرفته و به سوی اندبیل و خلخال راه فرود از یال را پیشرو داشتند. ساعت 19 زمان ورود به اندبیل، تفرجگاهی چسبیده به خلخال بود که به نوعی بشارت دهنده پایان سفر و آغاز راه برگشت ما بود.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.