زوج پرتغالی ، دانیلا تشیرا و پائولو روکسو که در سال 1388 با سخن پراکنی خود مبنی بر ریختن زباله در شیب یخی توسط ایرانی ها (تیم سراب و هیئت استان تهران در گاشربروم 2) ، نام آشنای ایرانی ها هستند ، مسیر جدیدی روی قله کاپورا (6544 متر) در دره نانگا پاکستان ایجاد کردند. نام مسیر، Never ending dreams " رویاهای بی پایان" ( M4) 1300 متر شیب یخی 60 درجه ای در تیغه جنوب غربی کاپورای جنوبی به ارتفاع 6350 متر است .
این زوج که سالهاست به اتفاق کوه نوردی می کنند بی هیچ هدف خاصی وارد دره نانگا می شوند اما پس از دیدن کاپورای جنوبی ، دریافتند که شیب سمت چپ قله می تواند هدف آنها باشد، آنها در باره این تلاش اینگونه گفته اند: " کاپورای جنوبی قله ای است زیبا با تیغه ای شگفت انگیز که تمامی مسیرهای آن به قله ختم می شود و این تیغه نیز به رویای ما تبدیل شد ، خطی که به نظر می رسید بدون خطرات آشکار مانند ستون یخی ، دامنه های مستعد بهمن یا سقوط سنگ باشد. بعد از هم هوایی از 25 تا 27 آگوست شرایط جوی بد را تجربه کردیم و در 5 سپتامبر با اطلاع از پیش بینی شرایط صاف و روشن حداقل تا 11 سپتامبر تصمیم خود را گرفتیم . دو روز بعد شروعی سبکبار از ستونی که نام آن را با اقتباس از نام پسر آشپز "علم" نامیدیم کار خود را آغاز کردیم ، سطح یخ در 500 متر نخست خوب بود ، کراکس مسیر در 5 طول تراورس روی لایه نازک و شکننده برفی بود که سطح صخره را پوشانده بود که حاصل آن پیشروی توأم با تنش روی سطحی ترکیبی بود. بعد از 18 ساعت تلاش ساعت 6 صبح به قله رسیدیم و مسیر 1300 متری خود را به پایان رساندیم. نخستین بار است که این قله از سمت دره نانگا صعود می شود ، اولین بار در سال 2004 استیو هاوس ، مارکو پریزلج ، دوگ چابوت ، بروس میلد واستیو سونسون پای بر این قله گذاشتند.
بیماریهایی که می توانند در یک غار شما را تهدید کنند!
انجمن پزشکی کوهستان ایران: مجله وایرد در طبقه بندی جدید خود به معرفی تمام اتفاقات ناگواری که ماجراجویان را در جریان یک اکتشاف و یا بازدید در یک غار تهدید می کنند پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی که برای اکتشاف و یا یک گردش ماجراجویانه به غار می روید به این وسایل نیاز دارید: چراغ، طناب، ابزار غارنوردی، آب و غذا به اندازه کافی.
در جریان کاوش در یک غار خطرات بسیاری می تواند شما را تهدید کند. در این راستا، مجله وایرد فهرستی از این خطرات را تهیه کرده است که بسیار قطورتر از لیست وسایل مورد نیاز برای سفر به نظر می رسد.
علاوه بر خطر سقوط، سُر خوردن، شکستگی اندامهای بدن و هجوم خفاشها، خطر حمله ارگانیسمهای میکروسکوپی ساکن غارها که می توانند عامل انتقال بیماریهای مهلکی باشند بیش از همه خودنمایی می کند.
"ریکارود پریرا اخریا"، استاد بیماریهای عفونی در دانشگاه فدرال ریو دو ژانیرو توضیح داد: "افراد در تمام دنیا برای کشف طبیعت و اکولوژی شروع به اکتشاف غارها می کنند، فکر می کنم کار خوبی باشد اما با خطرات بسیاری همراه است."
این خطرات نه تنها بازدیدکنندگان علاقه مند بلکه غارشناسان و معدنچیان را از طریق فضولات حیوانات، تماس با آب آلوده و گازگرفتگی تهدید می کند.
هرچند با وجود تمام این تهدیدات، همیشه کسانی هستند که این خطرات را می پذیرند و به اکتشاف غارها دست می زنند.
"ماتیو کانز" از انجمن ملی غارشناسی نیز گفت: "غارشناسی به شما اجازه می دهد که شگفت انگیزترین چیزها را ببنید. آبهای زیرزمینی، اشکال مختلف گچی و ... . هیجان انگیز است که بدانی به جایی رسیده ای که هرگز کسی به آن نرسیده است."
خطراتی که غارشناسان را تهدید می کند:
هیستوپلاسموزیز (Histoplasmosis):
زمانی با عنوان "بیماری غار" شناخته می شد. هیستوپلاسموزیز یک عفونت ریوی در اثر آلودگی به قارچ Histoplasma capsulatum است. این قارچ، خفاشها و پرندگان را آلوده می کند و سپس از راه فضولات این حیوانات دفع می شود. انسان در تماس مستقیم با این فضولات و یا استنشاق آنها می تواند به این قارچ آلوده شود.
این بیماری که تنها در موارد نادری مهلک است در حدود 10 روز به طول می انجامد. افراد مبتلا علائم مشابه آنفلوآنزا و یا سل را دارند. به طوریکه تا قبل از 1930 این بیماری با سل اشتباه گرفته می شد. هیستوپلاسموزیز یکی از شایع ترین بیماریهایی است که غارشناسان را تهدید می کند.
هاری (Rabies):
این یکی از خطرناک ترین بیماریها برای کسانی است که در غارها زندگی کار می کنند. درصورتیکه این بیماری فوراً و بلافاصله درمان نشود می تواند منجر به تشنج، کما و مرگ شود.
ویروس هاری در رطوبت غارها پیدا می شود. رطوبت، شرایطی ایده آل برای تکثیر و زندگی طولانی این ویروس است.
متخصصان در این خصوص اظهار داشتند: "زمانی که با صدها هزار خفاشی مواجهید که در یک محیط گرم و مرطوب داخل غار، فعالیتهای روزانه خود را انجام می دهند باید بدانید که ویروس هاری هم در معرض شما قرار دارد. به ویژه که این ویروس می تواند تا مدتها در فضولات این حیوانات باقی بماند."
درحقیقت، بر پایه اطلاعات مرکز کنترل بیماری آمریکا خفاشها بزرگترین مسئولان انتقال آلودگی هستند. به طوریکه این پستانداران پرنده، یکی از چهار حیوان عامل انتقال هاری بشمار می روند.
این بیماری از طریق گازگرفتگی و یا چنگ انداختن منتقل می شود. افرادی که به طور مرتب به غارها می روند باید نسبت به این ویروس واکسینه شوند
تب خونریزی دهنده ماربورگ (Marburg Hemorrhagic Fever):
ویروس ماربورگ که از خانواده ویروس ابولا است سبب بروز تب خونریزی دهنده کشنده ای می شود. به نظر می رسد که عامل انتقال این ویروس، خفاش میوه خوار آفریقایی باشد. باوجود این، بسیاری از پستانداران دیگر نیز می توانند این ویروس را منتقل کنند.
پس از حدود یک هفته نهفتگی، ویروس ماربورگ موجب تب و دردهای عضلانی می شود. در مراحل پیشرفته تر، بیماری در 25 تا 90 درصد از موارد منجر با مرگ بیمار پایان می یابد. بین سالهای 1998 تا 2000 در جمهوری دمکراتیک کنگو 128 نفر در اثر این عفونت جان باختند که بیشتر آنها معدنچیان یک معدن طلا بودند.
لپتوسپیروزیز (تب 7 روزه) (Leptospirosis):
معدنچیان و غارشناسان نواحی گرمسیری می توانند در تماس با آب آلوده به فضولات خفاشها و موشهای صحرایی به این بیماری مبتلا شوند. این بیماری که سبب سردرد، تب و دردهای عضلانی می شود با مصرف آنتی بیوتیک قابل درمان است. هرچند بهترین راه برای دوری جستن از تب 7 روزه این است که از نوشیدن آب در غارها اجتناب کنیم، چکمه های لاستیکی بپوشیم، ماسک و دستکش داشته باشیم و به محض مشاهده زخمهای سطحی فوراً آنها را ضدعفونی کنیم.
تب راجعه (Relapsing Fever):
این تب به ویژه در خاورمیانه و آسیای مرکزی شایع است اما در آمریکا، آمریکای جنوبی و آفریقا نیز دیده می شود. این آلودگی در اثر عفونت به باکتری که در بدن ککهای ساکن مکانهای مرطوب و تاریک غارها زندگی می کند منتقل می شود.
این بیماری با تب، دردهای عضلانی، سردرد و معده درد آغاز می شود و زمانی که به نظر می رسد بیمار درمان شده است دوباره باز می گردد. این بیماری، با ترکیبی از داروهای مختلف درمان می شود.
برای اجتناب از آلودگی بهتر است که از ککها دور شوید و اگر آنها را دیدید بدون اینکه نابودشان کنید محترمانه از کنارشان رد شوید.
- انجمن پزشکی کوهستان ایران - http://www.irancaves.com
مرگ کوهنورد به دلیل عارضه قلبی در «کلکچال»!
انجمن پزشکی کوهستان ایران: متأسفانه حدود ساعت 7 صبح روز جمعه ۵ مهر ماه(در حین گزارش آقای پیرایرانی خبرنگار برنامه صدای کوهستان) ، مردی حدوداً پنجاه ساله(که احتمالا از تیمهای نظامی جهت صعود به تپه نورالشهدا به منطقه عزیمت نموده بود) به دلیل عارضهی قلبی در ارتفاعات «کلکچال» (ایستگاه یک) فوت میکند.
بنا بر این گزارش، متوفی وزن بالایی داشته و دقایقی قبل از حمله قلبی قرص زیرزبانی نیز مصرف کرده است. با این وجود آنچه مورد انتقاد قرار گرفته، وضعیت نامناسب اعزام و باتأخیر گروه امداد و نجات عنوان شده که در حدود ۵۰ دقیقه برای رسیدن به موقعیت فرد حادثه دیده زمان برده است! ... این درحالیست که حداکثر زمان لازم برای رسیدن به فرد مذکور پس از اطلاعرسانی، حداکثر ۱۵ الی ۲۰ دقیقه برآورد شده که در صورت حضور به موقع امدادگران و اقدامات لازم، ضریب زنده ماندن و نجات این فرد ( به رغم عدم ملاحظات شخصی) بسیار افزایش مییافت.
این گزارش همچنین از عدم همراه داشتن تجهیزات لازم و اولیهی امدادی توسط امدادگران در حد حتی یک «گوشی پزشکی» برای بررسی ضربان قلب حکایت دارد!
پی نوشت: متن ذیل را جناب آقای دکتر سپهری برایمان ارسال کرده اند که جا دارد توضیحاتی در این مورد بدنبال آن ارائه گردد:
همنوردان گرامی، لطفا با کلیک نمودن بر روی برنامه مورد نظر
مهدی پیرحیاتی*: گفته شده کبوترخانه های منحصر به فرد اصفهان، به دلیل مصالح به کار رفته در آنها و ساختار مدور و دیوارهای پر از حفره، به عنوان نخستین ساختمان های ضد زلزله جهان شناخته می شوند.
در بناهای مسکونی و سنتی اصفهان، در روزگار صفویه، معمولاکبوترخانه های متعددی ساخته می شد تا به قول یکی از مستشرقانی که در زمان شاه سلطان حسین از اصفهان دیدن کرده، به صاحب خانه «آبرو» دهد.
انگلبرت کمپفر، طبیب، محقق و سیاح آلمانی درباره وجود برج های کبوتر در خانه های مسکونی پایتخت آن روز ایران می نویسد: «باید از چهار برج کبوترخانه یاد کرد که معمار در چهار گوشه زمین بنا کرده است.
اینها را به شکل برج قلعه ها و از خشت خام ساخته اند. سقف آن دارای سوراخ های متعدد برای کبوترهاست و کنگره یی نیز برای آن ساخته اند. در داخل آن هزارها لانه ردیف هم دیده می شود که کبوتران در آنها قرار می گیرند.
به کبوتران نیز کسی صدمه نمی رساند. اما اغلب این برج های مخصوص کبوتر را از آن جهت می سازند که به خانه آبرو و حیثیتی بدهند. زیرا این کبوترخانه ها از سایر بناها مرتفع تر است و از دور نگاه بیگانگان را به خود جلب می کند.»ولی کبوترخانه های بزرگ، معمولادر مزارع ساخته می شد تا به مزارع صیفی و خربزه، کودرسانی کند. تاریخ شناسان معماری می گویند کبوترخانه از قرن چهارم هجری در ایران ساخته می شده است: البته بدیهی است که ساخت این بناها پیش از قرن چهارم هجری هم رواج داشته است، اما اسناد و شواهد موجود به 1100 تا 1200سال پیش باز می گردد.
سفرنامه ابن بطوطه، قدیمی ترین سفرنامه یی است که در آن از کبوترخانه های اصفهان نام برده شده: «... آن روز را نیز از وسط باغ ها، آب ها و دیه های زیبا که برج های کبوتر زیادی در آنها دیده می شود، به سیر خود ادامه دادیم و پسین روز به شهر اصفهان رسیدیم...»شاردن نیز در سفرنامه خود چنین می گوید: «... من عقیده دارم که ایران مملکتی است که بهترین کبوترخانه های جهان در آنجا ساخته می شود. این کفترخان های عظیم شش بار بزرگ تر از بزرگ ترین پرورشگاه های ما هستند.
اینها را از آجر بنا می کنند و رویش گچ و آهک می کشند و در تمام سطوح داخلی دیواره بنا از بالاتا پایین سوراخ هایی احداث می کنند تا کبوتران درآنها آشیانه کنند. همه کسانی که مایل به داشتن کبوترخانه باشند، به استثنای سکنه یی که متدین به مذهب رسمی کشور نیستند، می توانند آن را بسازند و در این مورد هیچ شرط انحصاری و امتیازی وجود ندارد و فقط مالیات کود می پردازند. در حوالی اصفهان بیش از سه هزار کبوترخانه می شمارند و تمامی اینها چنانکه من دیده ام، برای تحصیل کود ساخته شده اند، نه برای پرورش و تغذیه کبوتران...»
این ها گفته شد تا بهانه ای باشد برای اشاره به این نکته که بزرگترین کبوتر خانه جهان در حال تخریب کامل است:
از میان کوچه هایی که با پلاستیک گلخانه یی پوشیده شده تا پای بزرگ ترین برج های کبوترخانه جهان، راهی نیست. درست بعد از کیلومتر 7 مسیر اتوبانی اصفهان به شهرکرد، در روستایی از توابع بخش پیربکران شهرستان فلاورجان، برج هایی قرار گرفته اند که بیش از 400 سال قدمت دارند.
این برج ها به اندازه یی معروفند که روستای مجاور آنها را به نام «چهار برج» می شناسند. برج اصلی (مادر) در میان زمین های کشاورزی ساخته شده. در زمینی به مساحت 250 متر مربع و ارتفاع بیش از 20 متر، آن هم در سه طبقه. حفره یی، در قسمت شمالی این برج، رو به صخره های سیاه شاهکوه، ساخته اند تا بشود از آن وارد برج اصلی شد.
درون برج، محوطه یی خالی است. با پنج ستون بسیار عظیم کاهگلی و تمام دیوارها از کف تا سقف، از حجره های کوچک 20 در 30 سانتی متری پوشیده شده، حجره هایی برای زندگی کبوتران. در مرکز طبقه همکف این برج، نور آفتاب از چند حفره کوچک سقف، به درون می تابد و به کنگره های فراوان و حجره های بی شمار فضای داخلی برج، جلوه یی افسانه یی می دهد.
انگار در قلب سازه یی از سرزمین مریخی ها وارد شده ایم، سازه یی از خشت خام. راه پله یی تند و تیز، راه به طبقه دوم برج دارد. طبقه یی با همان ستون ها، همان حجره ها و همان دیوارهای عظیمی که طبقه اول را با ارتفاعی بیش از 8 متر از سایر طبقات، جدا کرده است. در طبقه دوم، روشنایی بیشتر است و حجره ها کمتر، زیرا بخشی از دیواره سمت شمال غرب، به خاطر مرمت با آجر قزاقی، خالی از حجره های کبوتر شده، ولی راه پله یی که به طبقه سوم می رود، آنچنان شیب تند و خاک لغزنده یی دارد که پیداست سال ها دست مرمت به آن نرسیده.
طبقه سوم، از دو طبقه پایین تر، روشن تر است و آفتاب و نسیم از حفره دیوارها، به درون می آیند. حالامی توان از این بالا، 100 هزار حجره کبوتر را دید که در بزرگ ترین مجموعه کبوترخانه یی جهان، با خاک رس و خشت خام، ساخته شده اند. از این طبقه است که می توان به بام برج درآمد. بالای بام، در سه سو دور نمای مزارع و گلخانه های کشت صیفی، دیده می شود و در سمت شمال نیز جاده اصلی روستاهای منطقه کشیده شده که از کوهپایه سیاه کوه می گذرد.
ولی پنجاه قدم آن سوتر، نیمه ویران شده برج کبوترخانه کوچک تری، چشم انداز را مانند تفی بر صورت تازه تراشیده یی، می خراشد. این برج، بر اثر باران سیل آسا، از میان به دو نیم شد و فرو ریخت. نیمه فرو ریخته، پایین برج، هنوز رها شده و نیمه ایستاده، به اندازه یی لرزان است که به گفته حاج جعفر اسحاقی، کشاورزی که در زمین های اطراف، صیفی می کارد، هنوز هیچ کس جرات نمی کند از پای آن رد شود یا موتوسیکلتش را آنجا در سایه بگذارد.
داریم با دستان خودمان هویت و فرهنگ و پیشینه تاریخی خودمان را از بین می بریم.
کشورهای عربی کماکان به دلیل نداشتن فرهنگ و تمدن،منتظر بهانه ای هستند تا آثار سرزمین پارس را به تاراج برده و مانند بادگیر آنها را به سرزمین خود نسبت دهند.مطمئن باشید تا چند وقتی دیگر کبوتر خانه ها هم به دلیل سهل انگاری مردم و مسئولین توسط یک کشور دیگر ثبت خواهند شد.
خبر صعودها و تلاش های موفق امسال در هیمالیا:
انجمن پزشکی کوهستان ایران: در کنار خبر خوشحال کننده صعود عظیم قیچی ساز برقله چوایو که بازتاب گسترده ای در وب سایت ها و وبلاگ های حوزه کوهستان داشته، خبرهای دیگری نیز از هیمالیا در خصوص صعودهای موفق به ثبت رسیده در قلل چو آیو، ماناسلو و شیشاپانگما ارسال گردیده که به اختصار به این صعودها می پردازیم:
چو آیو (۸،۲۰۱ متر)
امروز خبر صعود عظیم به چو آیو در حالی ارسال گردید که دیروز چند صعود در این قله به ثبت رسیده بود. طبق گزارش سایت اکس وب، آدریان بالینگر (Adrian Ballinger) از آمریکا، سرگی بارانوف (Sergey Baranov) از روسیه به همراه دو شرپای نپالی اولین کوه نوردانی بودند که موفق به صعود چو آیو در فصل ۲۰۱۳ شدند. این دو کوه نورد با اسکی فرود آمده و به کمپ دو رسیده بودند. فعلا از تعداد دقیق کوه نوردانی که امروز و فردا راهی قله شده اند خبری در دست نیست.
شیشاپانگما (۸،۰۱۳ متر)
دو کوه نورد بریتانیایی به نام های ریچ امرسن (Rich Emerson) و دیو اثرینگتن (Dave Etherington) که اولین کوه نوردانی بودند که راهی قله شیشاپانگما شده بودند از فاصله ۴۵۰ متری قله مجبور به بازگشت شدند. این دو کوه نورد در حال حاضر در بیس کمپ پیشرفته بوده و معلوم نیست که آیا دست به تلاش دیگری خواهند زد یا نه.
تنها کوه نوردی که تا به حال موفق به صعود این قله شده یک بانوی کوه نورد مجارستانی به نام Lestak Erzsebet می باشد که دیروز موفق به صعود شیشاپانگما گردیده است. جزئیات این صعود هنوز ارسال نشده است.
ماناسلو (۸،۱۵۶ متر)
تعداد کوهنوردانی که به نظر میرسید دیروز اقدام به صعود قله ماناسلو کنند حدود ۶۰ نفر تخمین زده می شود و به نظر اکثر این کوه نوردان موفق به صعود این قله شده اند. همانطور که طبق گزارش سایت Himalayan Experience تعداد ۲۹ نفر از کوه نوردان و شرپاهای آنها دیروز صبح موفق به صعود ماناسلو گردیده اند.
در بین صعود کنند گان دیروز آلن آرنیت (Alan Arnette) و تونچ فیندیک (Tunç Findik) نیز قرار دارند. لازم به ذکر است که ماناسلو دهمین قله هشت هزار متری تونچ فیندیک از ترکیه می باشد که موفق به صعود آن شده است. او دیروز در یک هوای مه آلود و بارانی راهی بیس کمپ شده بود.
از صعود کنندگان دیروز می توان به سه کوه نورد اتریشی نیز اشاره کرد که تلاش خود را از کمپ ۲ به سوی قله آغاز کردند. مارکوس، کوه نورد اتریشی زود تر از دوستانش یعنی صبح به قله رسیده در حالی که دو همنورد دیگرش سپ و هانس بعد از ظهر موفق به صعود قله شده اند. طبق گزارش ارسالی هنگامی که دو همنورد مارکوس به کمپ سه بازگشته بودند او در نزدیکی بیس کمپ بوده است.
با تشکر از آلتای عزیز
حادثه در اشترانکوه و نجات کوهنورد اراکی:
انجمن پزشکی کوهستان ایران: به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد، حسین رضامرادی ظهر امروز در جمع خبرنگاران در خرمآباد گفت: سوم مهرماه با درخواست جمعیت هلال احمر استان مرکزی کادر امداد هوایی و تیم امداد کوهستان جمعیت هلال احمر لرستان عملیاتی را در ارتفاعات منطقه کوله جنو واقع در اشترانکوه آغاز کردند.
وی افزود: در پی صعود تیم 12 نفره کوه نوردان اراکی از روستای کمندان واقع در کوهپایه اشترانکوه متاسفانه یکی از اعضای این تیم در مسیر بازگشت دچار سانحه شده و با اعلام به مراکز امدادی، انتقال توسط بالگرد در دستور کار قرار گرفته و کوه نورد 24 ساله اراکی که از قسمت سر آسیب دیده بود، با انتقال به مراکز درمانی نجات یافت.
البروس که با واژه ایرانی البرز هم ریشه است نام قله ای است در کشور روسیه ، غرب رشته کوه قفقاز، شمال فلات ایران و نزدیک به کشور گرجستان ، به ارتفاع 5642 متر . امسال هشتمین صعود سرعتی به این قله برگزار شد که نتایج زیر را در بر داشت ،18 سپتامبر مرحله مقدماتی برگزار شد که تستی بود برای محک زدن توان نفراتی که برای حضور در این مسابقه دشوار اعلام آمادگی کرده بودند ، در این مرحله مسافت بین بوچکی تا پاستاخوآ طی شد. اصل برنامه در روز 20 سپتامبر از مسیر آزائو در ارتفاع 2400 متری در ساعت 6 صبح آغاز شد اما در حین اجرا از طریق بی سیم اطلاع دادند که شرایط جوی رو به وخامت است ، توفان ، برف سنگین ، باد شدید ، دید کم و برف تازه دلایلی بود که موجب توقف مسابقه شد. مارشال ارشد یا مسئول برگزاری مسابقه در کوتاهترین زمان بهترین تصمیم را گرفت و قرار شد روز بعد ارتفاع 5000 متری ، نقطه پایان مسابقه باشد که البته با شعار " در اروپا بالاتر از البروس مسابقه ای برگزارنمی شود" منافات داشت.
ویتالی و کیلیان
روز 21 سپتامبر ساعت 7 صبح مسابقه آغاز شد ساعت 30/9 پایان یافت ، رقابت اصلی بین کوهنورد سرعتی اهل کاتالان کیلیان جورنت که به خاطر رکورد صعود سرعتی به مونبلان و ماترهورن مشهور شده و ویتالی شکل ، قهرمان اسکای رانر(دونده ارتفاع) روسیه بود و نتیجه این رقابت همه را غافلگیر کرد ، هر دو با زمان دو ساعت و 37 دقیقه و 6 ثانیه به مقام اول رسیدند، میانگین سرعت آنها 16 متر(عمودی) در هر دقیقه بود در تشبیه آن روسها پیمایش یک ساختمان پنج طبقه را در این زمان مثال زده اند و به همین ترتیب 173 بار از ابتدا تا پایان ! رکورد آندرژی بارگیل و رکورد زنان نیزحفظ شد .
نتایج سال 2013 | رکورد فعلی مردان | رکورد فعلی زنان |
نفر اول مسیر آزائو : کیلیان جورنت (کاتالان) ویتالی شکل (روسیه) نفر اول مسیر قدیمی بوچکی : ولنتین ورگیلجاش نفر دوم : الکساندر پوپوف(روسیه) نفر سوم: تد ژیل (امریکا) | 1- آندرژی بارگیل (لهستان) با زمان 3 ساعت و 22 دقیقه و 37 ثانیه از مسیر آزائو ، سال 2009 2- آنتون بروشنکو(روسیه) با زمان 2 ساعت و 28 دقیقه و 2 ثانیه از مسیر بوچکی ، سال 2012 | ستلانا شاریپوا (قزاقستان) زمان 3 ساعت و 21 دقیقه و 29 ثانیه ، سال 2006 |
خطر عبور قطار از وسط زیستگاه گورخر ایرانی
ایرن: در حالیکه مقدمات کار برای عبور راه آهن از وسط منطقه حفاظت شده بهرام گور در نی ریز فارس به عنوان یکی از اصلی ترین زیستگاه گورخر ایرانی آماده شده بود محیط زیست برای اجرای پروژه هیچگونه مجوزی صادر نکرد تا این زیستگاه از نابودی در امان بماند.