در اکثر ورزشها یکی از اعضای بدن که زیر فشار زیادی است زانوی ورزشکار است . در ورزش کوهنوردی هم به علت پیاده روی طولانی و حمل کوله پشتی سنگین و عبور از مسیرهای با شیبهای تند به زانوی ورزشکار فشار زیادی وارد می آید ،پس در نتیجه یک کوهنورد برای اینکه بتواند فعالیت خود را به راحتی انجام دهد باید زانوی خو را تقویت کند و آنها را قوی کند، در زیر 20 حرکت را به شما توصیه میکنم که به راحتی میتوانید در منزل ویا در محیط کار به طور متوسط هفته ای سه یا چهار بار تکرار کنید :
1- بازی با گوی:
شیء
کوچک مانند تیله، مهره های درشت یا قطعات خانه سازی (مراقب لبه های تیز
باشید) و مانند آنها را بر روی زمین قرار دهید و یک لیوان کوچک نیز در
نزدیکی آنها بگذارید. تیله ها را با استفاده از انگشتان پا، یکی یکی داخل
لیوان بیاندازید. برای هر پا دو مرتبه این حرکت را با 10 مهره انجام دهید.
میتوانید برای لذت بردن بیشتر از این ورزش، با افراد خانواده مسابقه جمع
کردن مهره هم برگزار کنید.
2- محکم کردن زانو با حمایت پاشنه:
بنشینید
و پاهای خود را دراز کنید .جسمی (مانند حوله ای تا شده یا یک شیئ به
ارتفاع پنج سانتی متر )را زیر پاشنه خود قرار دهید ,عضلات ران را سفت کنید و
انگشتان را از مچ پا به سمت خود بکشید .تا ده بشمارید سپس عضلات را شل
کنید و این تمرین را حداقل دو بار در روز و هر بار ده مرتبه انجام دهید.
3- حرکت ضربدری:
پاهای
خود را به حالت ضربدری قرار داده و خم شوید و سعی کنید انگشتان پای خود را
لمس کنید. ۳۰ ـ ۱۵ ثانیه در همین وضعیت بمانید و بعد به حالت ایستاده باز
گردید. ۳ بار این حرکت را تکرار کرده و بعد جای پاهایتان را عوض کرده و
مجدد این کار را تکرار کنید.
4- تعادل لی لی:
بر
روی سطحی محکم (سطحی بدون فرش) قرار گرفته و بر روی یک پا بایستید، سعی
کنید تعادل خود را حفظ کنید. زمانی که توانستید به مدت یک دقیقه بر روی یک
پا بایستید، این حرکت را با چشمان بسته انجام دهید. در این حالت نیز مهارت
یافته و سپس آنرا بر روی سطحی نااستوار مانند یک ترامپولین کوچک، بلوکهایی
از جنس فوم یا صفحه های چرخدار انجام دهید.حفظ تعادل به تقویت مچ و کف پا
کمک کرده و برای تقویت پشت نیز بسیار مفید است.
5- کشش انگشتان:
یک
کش مخصوص ورزش یا حلقه ای که از کش محکم و عریض تهیه کرده اید را به پایه
یک میز یا تختخواب سنگین بیاندازید. روی زمین بنشینید و پایخود را به طور
کشیده در مقابل خود قرار داده و سر دیگر حلقه کش را به قسمت بالایی پای خود
بیاندازید. کش باید به طور صاف و کشیده قرار بگیرد. حالا انگشتان خود را
به سمت بدن خم کنید، ساق پا را مستقیم نگه دارید و تا جایی که مچ پا
میتواند انگشتان را به سمت داخل بکشید. آرام به حالت اولیه برگردید. این
حرکات را برای هر پا در دو ست 20 تایی انجام دهید.
6- محکم کردن زانو:
بنشینینید
و پاها را مقابل خود دراز کنید ,زانوی خود را هر چه محکم تر راست کنید ,آن
را به زمین فشار دهید و هم زمان پا را از مچ به سمت خود بکشید .زانو را تا
پنج شماره راست نگه دارید,سپس آن را کاملا شل کنید (سه بار در روز هر بار
10مرتبه) .
7-محکم کردن زانو در حالت ایستاده یا نشسته:
باید این تمرین را در فعالیت های روزمره خود بگنجانید .برای مثال هنگامی که برای
مدت طولانی نشسته اید به دفعات زانوی خود را راست کنید.
8-فشار منفی:
بر روی یک پله بایستید به طوری که پنجه پا بر روی پله قرار گرفته و پاشنه ها آزاد باشند.با هر دو پا بر روی پنجه بلند شوید تا عضله ساق کشیده شود.در همین حالت یکی از پاها را از روی پله بلند کرده و پاشنه پای دیگر را به سمت پایین بکشید. بلند کردن یک پا تا پایین کشیدن کامل پاشنه باید حداقل 10 ثانیه طول بکشد. این کار موجب تاثیر بیشتر حرکت و همچنین جلوگیری از ورم زردپی آشیل و کشیدگی بیش از حد آن خواهد شد.
9-بالا بردن پا در وضعیت کشیده:
بنشینید
و پاها را راست کنید .درحالیکه زانو را در وضعیت کشیده قفل کرده اید ,پای
آسیب دیده را بالا ببرید ,سپس تا نزدیکی زمین پایین بیاورید .این تمرین را
به صورت متوالی و سریع ده بار انجام دهید و سعی کنید به سی برسانید.
10- بالا بردن پا با وزنه:
بنشینید
و پاهای خود را راست کنید .وزنه ای روی مچ پا قراردهید ,پاها را در همان
حالت راست بودن بالا ببرید سپس به آرامی پایین بیاورید.برای شروع,وزنه
نباید از یک کیلوگرم بیشتر باشد وزنه را به تدریج سنگین تر کنید. مراقب
باشید که زانو در وضعیت کشیده باشد.تمرین را با 5بار شروع کنیدو به تدریج
به 5سری ده تایی برسانید.
11- ضربدری به کمک دیوار:
در
کنار دیوار به پهلو بایستید و یک دست را به دیوار تکیه دهید پایی را که
دورتر از دیوار قرار گرفته است از مقابل پای دیگر به حالت ضربدری عبور
دهید. دقت کنید که کف هر دو پای شما روی زمین قرار گیرند. مفصل ران خود را
به سمت دیوار خم کنید. ۱۵ ثانیه این کشش را حفظ کنید. پس از این که این
حرکت را ۳ بار تکرار کردید جای پاها را عوض کرده و حرکت را مجدد تکرار
نمایید.
12- چرخش زانو:
رو
به دیوار ایستاده و هر دو دست خود را همسطح چشمانتان روی دیوار قرار دهید.
یک پا را عقبتر قرار دهید و پاشنه آن را به زمین بچسبانید. پای عقبتر را
به سمت داخل بچرخانید و به آرامی به سمت دیوار خم شوید تا در پشت ران کشش
را احساس کنید. ۳۰ ـ ۱۵ ثانیه در همین حال بمانید. این حرکت را ۳ بار در هر
پا تکرار کنید.
13-چرخش مفصل ران:
بنشینید
و مفصل های پاهای خود را راست کنید.در حالی که زانو را در همان وضعیت
کشیده قفل کرده اید پا را بالا ببرید و دایره هایی را با پای خود در فضا
رسم کنید و آن را به سری های ده تایی برسانید این تمرین را با افزودن وزنه
به مچ پا انجام
دهید.
14-حرکت بازی اعداد:
بنشینید
و پاهای خود را راست کنید ,در حالی که زانو را صاف نگه داشته اید پا را
بالا ببرید و بدون توقف اعداد رادر فضا بنویسید.وقتی این تمرین برایتان
آسان شد,آن را با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهید.
15- بالا بردن پا در وضعیت نشسته:
بنشینید
و پاها را راست کنید .در حالی که زانو را در وضعیت کشیده قفل کرده اید پا
را بالا ببرید به صورت عرضی آن را به یک سو ببرید و به آرامی به سمت مرکز
برگردانید و آن گاه به نرمی پایین بیاورید.این حرکت را با هر پا 5 بار
تکرار کنید و به تدریج به سه سری ده تایی برسانید,سپس این تمرین را با
افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهید.
16-دور کردن مفصل ران:
به
پهلو بخوابید ,به نحوی که پای آسیب دیده بالا قرار گیرد .زانو را راست نگه
دارید و پا را از زانو بالا ببرید,تا سه بشمارید و سپس به آرامی پایین
بیاورید.با 5بار شروع کنید ,به تدریج تعداد تمرین را به سه سری ده تایی
برسانید و سپس با افزودن وزنه به مچ پا آن را ادامه دهید.
17-بالا بردن پا در وضعیت دمر:
روی
شکم بخوابید.زانو را راست نگه دارید و پا را از عقب کمی بالا ببرید. این
وضعیت را تا سه شماره حفظ کنید ,سپس به تدریج پا را پایین بیاورید .این
تمرین را باهرپا 5 بار انجام دهید,به تدریج آن را به سه سری ده تایی
برسانید و سپس با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهید .
18-حرکت اسکات:
در حالیکه پاها به اندازه عرض شانه باز هستنددست خود را به یک میز یا دیوار به حالت تکیه گاه قرار دهید.زانوها را به آهستگی خم کنید تنه را تا جائیکه را تقریبا موازی کف زمین قرار بگیرد پائین بیاورید،(مفاصل ران نباید پائین تر از زانوها باشد).
بدون قوس دادن به کمر پاها را صاف کنید و به وضعیت شروع برگردید.این حرکت را در سه ست ده تائی تکرار کنید.
19-راه رفتن با گام بلند(یورش)
در حالیکه پاها در کنار هم هستند و لگن به عقب متمایل شده است بایستید.
با پای درگیر یک گام به جلو بردارید ،زانوی جلو را خم کنیدو پا را روی زمین بگذارید،انگشتان به جلو اشاره میکنند.پشت باید صاف نگه داشته شودبا حرکت کشیدن پا به عقب که از پاشنه شروع میشود پای جلو را صاف کنید و به وضعیت شروع برگردید.
20- خم کردن زانوها در حالیکه پاها به خارج چرخیده اند:
در حالیکه پاها بیشتر از عرض شانه باز هستند بایستید،انگشتان به خارج چرخیده اند ودستها به طرفین باز شده اند.
پشت را راست و سر را صاف نگه دارید.زانوها را تا وضعیت نیمه اسکات خم کنید پاشنه ها را روی کف زمین نگه دارید.با فشار عضلات ران،به وضعیت ایستاده برگردید و مایل بودن لگن را در تمام طول حرکت حفظ کنید.روی انگشتان بلند شوید برای یک لحظه این حالت را نگه دارید سپس رها کنید.
کوهنوردی یکی از ورزشها یا از جمله تفریحات است. برای برخی نیز کوهنوردی به عنوان شغل اصلی یا بخش الزامی شغل اصلی است.کوهنوردی میتواند به صورت راهپیمایی، کوه روی، کوهپیمایی و صعود به قلل مختلف و یا صخرهنوردی انجام گیرد.
کشور ایران با داشتن کوه های سر به فلک کشیده از استعدادهای خدادادی برای ورزش کوهنوردی برخوردار است.
امروزه ورزش کوهنوردی به عنوان یک ورزش رسمی مورد توجه جوانان است اما هنگام کوهنوردی همیشه خطر در کمین است.
برای این که کوهنوردان و سایر اقشار مختلف مردم که برای استفاده از هوای پاک کوهستان به این مناطق عزیمت می کنند صعود خوب و موفق داشته باشند لازم است توصیه های ایمنی زیر را رعایت کنند:
1)به خاطر داشته باشید کوهنوردی با پیاده روی و تپه نوردی تفاوت داشته و صرفا یک تفریح نیست بلکه یک ورزش کاملا جدی و تکنیکی ولی توام با تفریح است.
2) وسایل و تجهیزات و البسه مناسب و استاندارد که متکی به سال ها تجربه عملی طراحی شده اند تهیه کنید و کاربرد صحیح و فنی آن ها را فرا گیرید.
3)هیچ گاه تنها اقدام به انجام این ورزش نکنید و همیشه به طور گروهی اقدام به کوهنوردی کنید کمتر کسی است که در زمان کوهنوردی به نحوی احتیاج به کمک پیدا نکند.
4) اصول کوهنوردی را از پایه فراگیرید و همیشه با راهنمایی و ارشاد یک مربی یا کوهنورد اقدام کنید.
برای صعود مؤثر به کوهها نیاز به ابزارهای متفاوتی است. البته در هر صعود بسته به نوع صعود، منطقه مورد نظر، زمان و فصل اجرای برنامه ممکن است ابزار و تجهیزات متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد. برخی از این وسایل کوهنوردی عبارتاند از:
*کفش مخصوص کوه
*کاپشن گورتکس
*کاپشن پلار
*کوله پشتی
*باتوم کوهنوردی
*دستکش
*کلاه مناسب فصل
*بادگیر
*جوراب کلفت
*کیسه خواب
*فلاسک چای
*بطری آب
*وسایل شخصی مانند قاشق و چنگال
*چراغ قوه
*عموماً برای کوهنوردی یا فتح قلهای به راهنما نیاز است.
فواید کوهنوردی
کوهنوردی فواید زیادی دارد که اکنون به چند مورد اشاره می شود:
1- تاثیر کوه نوردی در باز شدن مویرگهای بدن :
مویرگهای بدن در شرایط عادی و در موقع استراحت به مقدار 15% ظرفیت خودشان باز و فعال هستند ولی در حین کوه نوردی مویرگها 95% فعال می شوند ، چون اکسیژن و غذای مورد نیاز بدن از طریق مویرگها به نقاط مختلف بدن می رسد لذا با باز شدن و فعال تر شدن مویرگها ، مواد غذایی و اکسیژن با سرعت بیشترو کیفیت سودمند تر به مغز و عضلات و احشای داخلی بدن می رسد .
2- تاثیر کوه نوردی در جلوگیری از بیماریهای قند خون ( دیابت ):
در موقع کوه نوردی ، متابولیسم ( سوخت و ساز ) مواد شناور در خون مانند قند ، کلسترول ، پروتئین ها و اسید اوریک به بهترین وجه صورت می گیرد و در نتیجه سوخت و ساز کامل خون از ابتلا به بیماری قند نیز جلوگیری می کند .
3- تاثیر کوه نوردی در از بین رفتن چربی بدن :
در موقع فعالیت ورزشی و بخصوص در کوه نوردی ، کالری مورد نیاز بدن به 3 برابر افزایش پیدا می کند. بدن برای تامین کالری مورد نیاز خود به اجبار چربی های ذخیره شده را می سوزاند و به مصرف می رساند ، از طرفی در موقع فعالیت ورزشی ، انسان به شدت عرق می کند و مقداری از چربی های زیر پوست در اثر تعریق شسته و دفع می شوند .
4- تاثیر کوه نوردی در زیاد شدن میزان خون در عضلات :
در موقع کوه نوردی مقدار خون موجود در عضلات بدن 20 برابر افزایش پیدا می کند و پر خون شدن عضلات باعث می شود که غذای بیشتری به عضلات برسد و عضلات قوی تر بشوند .
رامی گاردس (Romi Garduce) کوهنورد، غواص و ماجراجو فیلیپینی است. رامی به بلندترین قله ها در هر قاره صعود کرده است ( هفت قله ، در هفت قاره جهان ). رامی تمامی صعودهایش را همزمان با حفظ شغل تمام وقتش در صنعت فناوری اطلاعات در سمت مدیریت پروژه انجام داده است و به این موضوع افتخار می کند. رامی گاردس کتابی تحت عنوان "برو بالا، سفر یک فیلیپینی به هفت قله" در سال 2013 میلادی به چاپ رساند. مطلبی که می خوانید برگرفته از وبلاگ شخصی رامی گاردس که توسط خدایار پرتوی از اعضای گروه کوهنوردان زرتشتی ایران ترجمه و برای خوانندگان به اشتراک گذاشته شده است.
غروب های بسیار، کوه های بی شمار، کشورها و
فرهنگ های گوناگون، لحظات ناامید کننده ، سعی و تلاش متعدد، پیروزی ها و
شادی ها، جستجو بی پایان من برای دیدن و نیز تجربه کردن تمام چیز هایی که
در دنیا وجود دارد.
کاوش در سرزمین خدایان نه تنها به زندگی من معنا
بخشید، بلکه به من درس هایی داد که در هیچ دانشگاهی قادر به یاد گرفتنش
نبودم، درس هایی که با خون دل یاد گرفتم.
یاد گیری مداوم در زندگی،
شخصیت آدم را بالا می برد و باعث می شود که بفهمیم واقعا چه کسی هستیم.
پیدا کردن خودمان کار ساده ای نیست که بشود در خانه یا سرکار انجامش داد؛
زمانی از پس این کار برخواهیم آمد که زندگی مان را در دستانمان بگیریم و با
آن بازی کنیم و ببینیم چند مرده حلاجیم. پیدا کردن خودمان زمانی اتفاق می
افتد که زندگی راحت و یکنواخت خوش را به خاطر تجربه کردن چیزهایی که می
توانند به ما آسیب برسانند به خطر بی اندازیم؛ اما همان چیزها، چیزهایی
هستند که باعث می شوند تا توانایی های پنهانمان آشکار شوند.
این درست
است که همه ما کوهنورد نیستیم و هر آدمی یک مسیری را در زندگی خویش دنبال
می کند. ولی درس های بالا رفتن از کوه چند اصول اساسی زندگی است، که همه ی
ما می توانیم از آنها استفاده کنیم. خیلی حیف میشود که این چیزهای کوچولو
گفته نشود. به خاطر اینکه اینها تنها میراثی است که ما کوهنوردان که می
توانیم از خودمان به جا بگذاریم. در ادامه به برخی از این درس ها اشاره
خواهم کرد...
مرزهایی که خودت را در آنها محدود کردی ، مرزهای واقعی نیستند ؛ تو می توانی آنها را بشکنی و فراتر از آنها بروی. محدودیت ها موانع ذهنی هستند که خودمان درستشان کرده ایم. یاد بگیر چطور با آنها مبارزه کنی و پیروز شوی، در مقابلِ وسوسه ی تسلیم شدن مقاومت کنید. حتی وقتی روزگار بر شما سخت می گیرد. این روحیه فراتر از "خواستن توانستنه "، این یک روحیه "خواستن توانستنه پایدار" است، یک دقیقه اضافه، یک ساعت بیشتر یا یک روز اضافی از تلاش وکوشش. اراده ی پولادین و پشتکار. قدرت درونی که فراتر از فقط یک آمادگی ذهنی است.
در صعودم به قله کلیمانجارو
(5.913 متر) درآفریقا، ارتفاع زدگی (AMS) مانع رسیدن من به قله می شد. از
پناهگاه (4.600 متر)، ضربان قلبم 50% بالاتر از حد نرمال بود. یک کار ساده
مثل جمع کردن کیسه خوابم باعث شد تا ضربان قلبم به شدت بالا برود و چند
متر بالا رفتن ضربان قلبم را تا تقریبا آخرین حدش بالا برد، تا جایی که
مجبور شدم بایستم و بالا بیاروم. همه چی دست به دست هم داده بود تا میدان
مبارزه را ترک کنم و به درد و رنجی که می کشیدم پایان دهم. ولی قدرتی به من
صبر داد، صبر به من استقامت داد و استقامت من را تا قله بالا برد. من
توانستم به مدت 9 ساعت صبرکنم...
افتخار صعود به قله، بهای زیادی دارد!
روی هدفت متمرکز بشو و به حرکت ادامه بده.
چیزی را انجام بدهید که بتوانید کنترلش کنید و شک به دلتان راه ندهید.
تردید و تمرکز دو نیروی مخالف هستند. اگر شک بکنید، تمرکزت را از دست خواهی
داد. تردیدها را از ذهنت پاک کن تا بتوانی صد در صد متمرکز بشوی. نگران
نباش و به شکست فکر نکن، "هر زمان که قرار باشه شکست بخوری می خوری." فعلا
بی خیال شکست ، فقط روی هدفت تمرکز کن!
ترس، نگرانی یا استرس موجب می
شوند که به توانایی های خودمان شک کنیم. یاد بگیر که ترس را کنترل کنی، یاد
بگیر که نگران نشی و استرس کنترل کنی. همه این کارها، در ذهن ما انجام می
شوند. بعضی وقتها گفتن "هرچی بخواد بشه، میشه" کمک بسیاری می کند (دقیقا
این کاری بود که من انجام دادم، وقتی برای اولین بار با چتر نجات پریدم!).
یادم
می آید اولین باری که سوار یک دوچرخه مخصوص کوه شدم، توی یک سر پایینی در
منتالبان (Montalban) بود. یک نمونه کامل؛ "سراپا تردید و بدون تمرکز." به
خاطر اینکه دفعه اولم بود اعتماد به نفس لازم را نداشتم تا بتوانم از شیب
بیام پایین (دوستانم ایستاده بودند ببینند چقدر سگ جون ام ). به همین
دلیل توی هر دست اندازی که می افتادم ، فکر کله پا شدن و افتادن توی ذهنم
می آمد. همه جور بلایی رو تصور کردم که سرم آمده ، تا یه دونه اش واقعا سرم
آمد. اونجا بود که این درس مهم را یاد گرفتم .
شک و تردید دوستان من نیستند و خوبی من را نمی خواهند!
در ارتفاعات ، معمولا اوضاع خرابه؛ سرده، باد می آید، طوفانیه؛ یه طوریه که دهن آدم سرویس میشه. اگه خیلی حساس باشی، زود میدون را خالی می کنی. یاد بگیرکه جلو طوفان بایستی. تمرکز کن بر روی هدفت، به حرکتت ادامه بده.
در
راه صعود به پناهگاه K2، قوی ترین همنوردم (رکورد دار دو مارتون 230
کیلومتر کویر) بعد از یک ساعت راه پیمایی توی برف و مه به خاطر نداشتن دید
دست از تلاش کشید. او می گفت برای صعود باید دید خوب از مسیرداشت. سه تا
ازما به بالا رفتن ادامه دادیم و به بوران خوردیم، اما آنقدر مصمم بودیم که
توانستیم به هدفمون برسیم. بعدش دوستم افسوس می خورد که همراه ما ادامه
نداده و ازما پرسید ما چرا توی مه شدید ادامه دادیم! بهش گفتیم توی زندگی
خیلی چیزهای هستش که نمیشه دیدشون. مثل هدفی برای رسیدن ، هدفی برای تجربه
کردن.
راه میان بری ندارد و نمیشود پیچوندش. اگر می خواهی حداکثر لذت را از زندگی ات ببری، باید بدنت رو فرم باشد. احتیاجی نیست که یک ورزشکار درجه یک بشوی، نمی خواهد نفر اول تو مسابقه ها باشی، فقط اندام بدنت را روی فرم نگه دار. سلامتی مهم ترین دارایی است که شما دارید و باید برای حفظش زمان بگذارید و پول خرجش کنید. نروی سرمایه ات را بخوابانی تو بورس یا بری یک ویلا باهاش بخری. برو روی مهمترین دارایی که داری سرمایه گذاری کن...روی خودت.
این
حرفی که می زنم فراتر از سلامت جسمانی ، باید روش زندگی کردن با استرس
کمتر، تعادل داشتن و قانع بودن را یاد بگیری. مثلا اگه بدبین باشی و به
همه چی گیر بدی، زندگی اجتماعی و عاطفی ات تحت تاثیر قرارمیگیرد و بعد یک
مدت سلامتی ات را از دست می دهی (لاغر میشی ، زخم معده ، ریزش مو ، سردرد
یا چیزهای دیگه می گیری). کم کم ورزش و می گذاری کنار به خاطر اینکه حال
ورزش کردن رو نداری و کم کم شکمت بیرون میزنه. زیاد تو جمع نمی ری و تنها
می مانی. ممکن افسرده بشی و سلامت روانی و جسمی ات رو از دست بدی. تعادل
زندگی ات رو حفظ کن و وقت و پول هات را روی سلامتی ات سرمایه گذاری کن.
قدرتت را از تیمت بگیر. ممکن است که بدیهی
به نظر نیاد، اما یه اصل ساده که (1+1>2) هستش. روز صعود به قله در
ارتفاع که داری بالا می روی به نظر میاد که دارید یه فعالیت انفرادی انجام
می دهید؛ تمرکز کردی روی تنفست، روی قدم هات، روی هدفت...روی قله.
با
اینکه آدم های دور و برت بالا نمی کشندت یا بالا هل نمی دن ، اما فقط دیدن
آنها باعث میشه بیشتر از اون چیزی که خودت تنهایی می رفتی بری بالا.
من
بیشتر از 50 صعود انفرادی انجام داده ام. بعضی موقع ها ، خسته می شدم و بر
می گشتم. وقتی با یک تیم هستی، کاسه صبرت دیرتر لبریز میشه و ترس کمتری
داری، تو فقط همراهی می کنی و ادامه میدی .
در مسابقه ماجراجویانه ای که
در پورتو (Puerto Galera) شرکت کرده بودم، تیم من به مدت 32 ساعت درجنگل
گم شد (کل مسابقه سه روز و دوشب بود.) مافقط به راهمان ادامه می دادیم،
مسیر یابی می کردیم، به همدیگه فحش می دادیم، با بارون می جنگیدیم، موقعیت
مکانی مان را حدس می زدیم و کلا کمتر از شش ساعت خوابیده بودیم. بلاهایی که
سرما آمد، اگر سر یکی می آمد که تنها در مسابقه شرکت کرده بود، ممکن بود
از پا درش بیارود. تیم روحیه آدم را بالا می برد و کمک می کند فعالتر
باشید، و از مرزهای خودت فراتر بری.
یک مثال کاربردی، اگر رکورد خودت را نمی توانی بشکنی ، برو با یکی قوی تر از خودت تیم بشو. به عنوان نمونه، اگر تلاش می کنی روزی 15 کیلومتر بدوی، ولی هر چی زور می زنی از 12 کیلومتر بیشتر نمی دوی؛ ازیک دونده قوی بخواهید که بیاد همراهت شود. در مقایسه با زمانی که خودت تنهایی می دویدی و تلاش می کردی، سریعتر به هدفت خواهی رسید.
بیست درصد از کارهایی که ما انجام می دهیم
، موجب هشتاد درصد رضایت در زندگی مان میشه (برگرفته از قانون پارتو
«Pareto» ). در زندگی، تجربه ها و لحظات خارق العاده، یک چیزهایی که به
یادماندنی تر از اکثر کارهایی که زندگی مان را پر کردن، وجود دارند.
در
سفرم به آکونکاگوا (آرژانتین)، بیشتر زمانی را که در کوه بودیم... راحت
بهتون بگم بهمون خیلی بد گذشت. خوردن و خوابیدنمون خیلی سخت بود، باد شدید
دائم بیرون چادر می آمد، در مسیر باد و بوران داشتیم و ارتفاع دائم داشت ما
را ضعیف می کرد. جایزه مشقت هایی که کشیدیم، چند لحظه شاد هم بودند...
نگاه کردن به میلیون ها ستاره در آسمان (بدون ماه)، تصویرش هنوز جلوی
چشمانم هست... نمای دیدنی از بالای قله، من فقط 25 دقیقه بالای قله بودم
(کل صعودمان سه هفته طول کشید) ولی خاطره بودن روی نوک کوه چیزی که تا آخر
عمر با آدم می ماند.
در زندگی مانند کوه، چیزهایی وجود دارد
که به ما را تشویق می کنند که به راهمون ادامه بدهیم. شغل مان، خانواده
مان، شبکه دوستان مان، و حتی ورزش ها و تفریحات معمولی مان. ولی اون بیست
درصد کمی که من اسمش را گذاشتم "اضافه های کوچولو ی زندگی" که به ما احساس
رضایت از زندگی مان را می دهد. اولین باری که عشقت را بوسیدی، اولین باری
که یکی را در آغوشت فشردی ، رمانتیک بودن و یا عاشق بودن می توانند اضافه
های کوچولو باشند. یک رابطه پایدار (داشتن یک شریک در زندگی) بخشی از سیستم
پشتیبانی ما برای ادامه زندگی است و نقش یک همنورد خوب را در صعود داره و
یک اضافه کوچولو نیست.
گاهی عده ای از من می پرسند، چرا من غواصی آموزش
نمی دهم (من یک غواص حرفه ای هستم و می توانم پول خوبی از آموزش غواصی به
جیب بزنم)، من به آنها توضیح دادم که اگر شما به "اضافه های کوچولو" زندگی
تون به چشم شغل نگاه کنید، آنها تبدیل میشوند به بخشی از سیستم پشتیبانی
تان و در نتیجه کمتر باهاشون حال می کنید. نتیجه تبدیل سرگرمی به کار.
در زندگی ات چه اضافه های کوچولویی وجود داره؟
در دادن و گرفتن تعادل داشته باش. اگه
چیزی را دوست داری، کمک کن تا از بین نره و رشد کنه. به دیگران کمک کن تا
آنها هم شادی و رضایت را تجربه کنند. این دنیا ساخته نشده که ما تصاحبش
بکنیم، ساخته شده که ما تجربه اش بکنیم و بعدش تجربیات مان را در اختیار
بقیه بگذاریم. این گنجینه را نگهدار و حفاظتش کنیم.
سفر و کوه پیمایی
در اقصی نقاط جهان، نیمه تاریک کوه هامون و مردمی که اطرافششون زندگی می
کنند را برای من آشکار کرده است. از بین رفتن جنگل ها ، جوامع فقیر و بدبخت
، فرسایش زمین، انواع آلودگی ها و نابودی محیط زیست، همه اینها یاد آور
این است که این گنجینه های طبیعی نیازمند به توجه و کمک دارند.
به
عنوان مثال یک کمک ساده ای که ما می کردیم این بود که در هر صعودمان در
نپال، همیشه از راهنما و آشپز و بابر بومی (شرپا) استفاده می کردیم. این
کار کمک می کنه تا پول به جامعه بومی تزریق بشود و وضعیت زندگی بومی ها
بهتر بشود. کوهنوردان سنتی که از باربر استفاده نمی کنند و خودشان کوله کشی
می کنند، شاید پیش خیال خودشون آدم های خیلی قوی اند، ولی از حیث کمک
کردن به بومی ها آدم های ضعیفی هستند.
هیلاری بهمراه تنزینگ نورگی
فاتح اورست برای شرپاها (بومیان نپال) مدرسه ساخت و امکانات آموزشی ایجاد
کرد ، او دینش را به کوه با این کار ادا کرد.
یه مثال دیگه، در
غواصی، ما از غواصان تازه کار می خواهیم، زمات شیرجه تلاش کنند تا جایی که
می توانند، آسیبی به موجودات دریایی وارد نکنند.
"تعامل بدون تخریب"
این شعار ماست. یک مثال بهتر از دهش (کار خیر) و ادای دین به دریا، وقتی
هست که غواص ها در مورد حفاظت از کوسه ها و نقش آنها برای توازن اکوسیستم
دریایی به مردم اطلاع رساتی می کنند. البته این جلوی آنها را از خوردن سوپ
باله کوسه نمی گیرد؟ جلوی شما را چطور؟
دو چرخه سوارها به خاطر
عشق به ورزش، با دوچرخه سواری توی شهرها به افزایش آگاهی عمومی در مورد
آلودگی هوا کمک می کنند. دوچرخه سواری توی گاز های سمی و ذرات معلق کار
سختی است. عده ای از آنها ماشین را کنار گذاشتند و به جای آن دوچرخه سواری
میکنند.
در
دنیای کوچک خودمون ، نیازی نیست که عاشق طبیعت باشیم تا کمک کنیم. اگر از
زندگیمان لذت می بریم، باید یک ذره دین مان را ادا کنیم. دهش به موسسه ات
خیریه راحت ترین راه است و حتی عوض کردن شیوه زندگی مان برای حفظ محیط زیست
مثلا استفاده از خودرو های کم مصرف ، تفکیک آشغال هایمان ، استفاده از
لامپ های کم مصرف در خانه هایمان ، و خیلی کارهای دیگه دهش های بهتر و
سختری است.
شادی صعود به قله ممکن است توسط سفرنامه ها و عکس ها به
اشتراک گذاشته شود. اما درس هایی که یادگرفتیم اغلب دربین این سفرنامه های
خواندنی و عکس های دیدنی فراموش می شوند. نوشتن در مورد آنها ممکن است به
ما کمک کند تا مقداری از آنها را انتقال بدهیم. اما اگه جواب نداد؛ ما می
بریمتون بالا تا کوه به شما یاد بدهد.
ترجمه و تالیف: خدایار پرتوی | سایت کوهنوردان زرتشتی ایران
«قله اورست بلندترین قله جهان است»، خوب همه این را میدانیم. اما آیا همه چیز درباره این قله به همین یک جمله ختم میشود؟ حتماً چیزهایی هست که درباره این قله نمیدانیم. پس بخوانید از ۱۰ واقعیت درباره قله اورست!
حتی
در کوهستان که به قصد کشیدن یک نفس راحت «اکسیژن خالص» رفتهایم، از شر
عنکبوتها در امان نیستیم. «اوفریس اومنیسوپرستس»، معروف به عنکبوت پرشی
هیمالیا، که در گوشه سنگها و درز صخرههای اورست زندگی میکند، یکی از
معدود مخلوقاتی است که در این حد از ارتفاعات زندگی میکند.این عنکبوت قادر
به خوردن همه حشراتی که قادر به پرواز در آن مناطق هستند میباشد.
کوهنوردان اوفریس را در ارتفاع ۶۷۰۰ متری اورست پیدا کردهاند و به همین
دلیل میتوان گفت که غیر از چند مورد ویژه از پرندگان، اوفریس تنها موجود
زندهای است که در این ارتفاع از سطح زمین زندگی میکند. البته در سال
۱۹۲۴، یک گروه کوهنوردی بریتانیایی نوعی ملخ در اورست کشف کردند که در حال
حاضر نمونه آن در موزه تاریخ طبیعی بریتانیا نگهداری میشود.
اپا
شرپا، کوهنورد نپالی، تاکنون ۲۱ بار بام جهان را فتح کرده است. وی
اولینبار در ماه می ۱۹۹۰ پس از سه صعود ناموفق برای اولین بار قله اورست
را فتح کرد. وی که برای کشف رازهای پنهان اورست، پس از اولین صعود، هرسال
صعود را تکرار کرده و تا سال ۲۰۱۱ تعداد صعود خود را به ۲۱ بار رسانده، با
مشاهده وضعیت قله و تغییر آن طی این سالها، به شدت از عواقب گرم شدن زمین
ابراز نگرانی کرده است. اپا آب شدن برفهای روی قله را باعث سختتر شدن
صعود دانسته و اظهار میکند که با همین آب شدنها، محل زندگی افراد ساکن در
دامنه قله، که خود نیز جزو آنها است، غرق در سیل خواهد شد. ۴ صعود آخر اپا
شرپا همراه با تعدادی آزمایش بر روی قله اورست بود.
فتح
اورست آنطور که به نظر میآید رمانتیک نیست. بر اساس آمار ارائه شده از
صنعت گرشگری در هیمالیا، تعداد صعود کنندگان هرسال روبه افزایش است. در سال
۱۹۸۳ تعداد کسانی که قله اورست را تا آن زمان فتح کردهبودند به ۸ نفر
میرسید، اما در سال ۲۰۱۲، تنها در یک روز ۲۳۴ نفر به این قله صعود کردند.
پس خیلی دور از ذهن نیست که در چنین وضعیتی بین صعود کنندگان مشاجره و یا
حتی نزاع صورت گیرد. در سال ۲۰۱۳ ، کوهنوردانی با نامهای یولی استک، سیمون
مورو و جاناتان گریفیث قصد صعود به اورست را داشتند که در میانه راه،
بومیان هیمالیایی که جزو راهنمایان صعود کنندگان هستند، به دلیل خطرات
احتمالی از صعود بیشتر آنها ممانعت به عمل میآورند. این سه کوهنورد با
راهنمایان صعود درگیر میشوند که البته نهایتاً به دلیل همکاری سایر اعضای
صعود کننده با بومیان هیمالیایی، به کمپ اصلی بازمیگردند. اما جالب
اینجاست که در کمپ اصلی با نیروهای نظامی نپالی مواجه میشوند و به همین
دلیل مجبور به دادن تعهد به عدم تکرار کار خود میدهند.
اگرچه
رشتهکوه هیمالیا ۶۰ میلیون سال پیش شکل گرفته است، اما تاریخ آن قدمتی
بیش از این دارد. ۴۵۰ میلیون سال قبل و زمانی که سنگآهک، قسمتی از
لایههای رسوبی بوده است، اورست در زیر آب قرار داشته است. به مرور زمان،
سنگها به هم نزدیک شده و رشدی معادل سالیانه ۱۱ سانتیمتر را تجربه
میکنند. امروز، شما میتوانید فسیلهایی مربوط به موجودات دریایی را در
قله اورست پیدا کنید. در سال ۱۹۲۴، نوئل اودل با کشف نخستین فسیلهای
موجودات دریایی در اورست، این مسئله را کشف کرد. اولین نمونه سنگهای بام
دنیا را نیز برای اولین بار یک گروه سوییسی در سال ۱۹۵۶ با خود به همراه
آوردند.
ارتفاع
دقیق قله اورست چند متر است؟ این بستگی دارد که شما در چه کشوری زندگی
میکنید. چین ارتفاع اورست را ۸۸۴۴ متر عنوان میکند، درحالی که نپال مدعی
است که ارتفاع اورست ۸۸۴۸ متر است. دلیل ارتفاع کمتر در منابع چین این است
که معیار آنها برای ارتفاع قله، تنها سنگ بوده و مقدار یخ روی قله را جزو
ارتفاع محاسبه نمیکنند. با این حال مجامع بینالمللی، برف روی قله را نیز
جزو ارتفاع آن محاسبه میکنند. در سال ۲۰۱۰ نیز، چین و نپال به این توافق
رسیدند که ارتفاع اورست را همان ۸۸۴۸ متر در نظر بگیرند.
مرتفعترین
قله دنیا در دنیا اورست خوانده میشود ، اما تبتیها به این قله
«قومولانگما» میگویند. این نام به معنی «زندگی الهه مادر» میباشد. اما
اورست فقط این دو نام را ندارد. بهطور مثال، در نپال «ساگارماتا» به معنی
«پیشانی آسمان» نام دارد که این نام پارک ملی نپال است که اورست در آن واقع
شده. اما «اورست» نام خود را از اولین کاشف خود که مردی بریتانیایی به نام
«جرج اورست» بود گرفته است.
صعود
به اورست چیزی حدود چندهزار دلار آب میخورد، اما هر روز به تعداد کسانی
که قصد فتح اورست را دارند افزوده میشود. در سال ۲۰۱۲، رالف دایموویتس،
کوهنورد آلمانی، عکسی را منتشر کرد که در آن صف افراد درحال صعود به اورست
را نشان میداد. البته این صف عریض و الطویلی که رالف آن را به تصویر کشیده
بود، به دلیل اوضاع نامساعد جوی از فتح قله بازماند. ۱۹ می ۲۰۱۲ روزی بود
که افراد صعود کننده به قله باید در صفی ۲ ساعته به انتظار مینشستند. در
این روز بیش از ۲۳۴ نفر خواهان صعود به قله بودند. البته ناگفته نماند که
از این افراد صعود کننده، ۴ نفر به دلیل عدم احتیاط در گذرگاههای
صعبالعبور، جان خود را از دست دادند.
حتماً
عکسهای فراوانی از اورست دیدهاید که زیبایی و شکوه آن را از زوایای
مختلف به نمایش گذاشتهاند. اما روی دیگر این زیبایی و شکوه جایی است که
کوهنوردان زبالههای خود را در کوه رها کردهاند. بر اساس یک آمار تقریبی،
حدود ۵۰ تن زباله رها شده در اورست وجود دارد که هر روز و با صعودهای جدید
بر حجم آن افزوده میشود. در دامنه اورست حجم عظیمی از کپسولهای اکسیژن و
تجهیزات کوهنوردی وجود دارد که صعود کنندگان آنها را در کوه رها کردهاند.
از سوی دیگر، اورست مملو از جنازه صعودکنندگان ناکام است که به دلیل
صعبالعبور بودن آن مناطق، امکان انتقال این اجساد وجود ندارد. حتی در میان
این اجساد، جنازه افرادی که به عنوان راهنمای گروه بودهاند نیز مشاهده
میشود.
البته از سال ۲۰۱۴ دولت نپال قوانینی درباره صعود به اورست وضع کرده که طی
آن افراد صعود کننده، هنگام بازگشت باید حداقل ۸ کیلوگرم زباله را با خود
به پایین قله بیاورند.
ممکن
است اندازهگیری صورت گرفته توسط نپال و چین معیار درستی برای ارتفاع
اورست نباشد. در سال ۱۹۹۴ محققان دریافتند که اورست به طور متوسط سالیانه ۴
میلیمتر رشد می کند. همانطور که صفحههای زمین همچنان درحال حرکت هستند،
اورست نیز به رشد خود ادامه میدهد. در سال ۱۹۹۹ محققان آمریکایی تجهیزاتی
را بر روی اورست نصب کردند که امکان مشاهده این تغییرات را میداد. آنها در
حال گسترش تحقیقات خود هستند تا ثابت کنند که ارتفاع قله اورست درحال حاضر
۸۸۵۰ متر است.
«مائونا
کیا» قله آتشفشان غیرفعال هاوایی، ۴۲۰۵ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. اما
باید بدانید که ۶۰۰۰ متر از این کوه در زیر آب قرار دارد. اگر معیار
اندازهگیری را کف اقیانوس قراردهیم، ارتفاع این قله حدود ۱۰۲۰۳ متر خواهد
بود که حدود ۱۷۰۰ متر از اورست بلندتر است.
بد نیست بدانید که اورست، بلندترین نقطه کره زمین هم نیست. آتشفشان خاموش
«چیمبورازو» در اکوادور ۶۲۶۷ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، اما این معیار
ربطی به بلندترین نقطه جهان ندارد. کره زمین در برخی از مناطق خود دارای
پوسته ضخیمتری است و به همین دلیل اکوادور نسبت به نپال، فاصله بیشتری با
مرکز زمین دارد. اگر از این نقطه نظر به مرتفعترین نقطه زمین نگاه کنیم،
اورست بلندترین نقطه زمین نخواهد بود.
کوه، یکی از بزرگترین منابع سرور و شادی است. کوهستان راهی آسان برای حفظ و ارتقای سلامت روان، پیش روی ما گذاشته است. کوه، شفا بخش است و قدم زدن در آن فشارهای روحی را کم کرده و نگرانیها را از بین میبرد. کوهنوردی باعث انگیزه و میل به زندگی، تقویت اعتماد به نفس و در کل خوش بینی به آینده در انسان میشود. کوهنوردی و قدم زدن در طبیعت به شما انرژی میدهد تا احساس آرامش کنید و از سر زندگی و شادابی خود لذت ببرید و با هرآنچه که در زندگی به ویژه در محیط کارتان روی میدهد، به آسانی برخورد نمایید.تحقیقات نشان داده است افرادی که فعالیت ورزشی مانندکوهنوردی را به طور منظم و مرتب انجام میدهند، دارای احساس خشنودی بیشتر، اعتماد به نفس و برداشت بهتری از خویش هستند.
کوهنوردان عموماً افرادی خوش اخلاق و شاداب و مهربان هستند، زیرا مسمومیت ناشی از هوای آلوده شهر با تنفس عمیق هوای کوهستان، از خون زایل میشود وتمام سلولهای بدن با جریان سریع خون پر اکسیژن، شسته و شاداب شده بع علاوه موجب رفع رخوت و سستی از جسم و روح میگردد. در حین کوهنوردی هورمونهایی مانند آندروفینها و سروتونیندر خون افزایش یافته و با اثرات ضد درد خود قادرند در فرد کوهنورد نشاط و نیرو ایجاد کنند.
کوهنوردی منظم و مرتب آندورفینها را که باعث احساسات مثبت درمامی میشود در خون وارد میکند. این ماده خاصیت آرامب بخشی دارد. کوهنوردیهای طولانی مدت و مداوم موجب تحریک مغز برای تولید هورمنهایی به نام آندورفین میشود و موجب قطع درد و ایجاد حالت شادابی درافراد میگردند و به او کمک میکند تا خود را از تنشها و نگرانیها و اضطرابها رها سازد.
انجام کوهنوردی آرام و طولانی به طور منظم ومرتب در پایان هرهفته میتواند درعرض چندهفته حال شما را بسیار بهبود بخشد. گاهی مواقع حتی نگاه کوتاهی به طبیعت (کوهستان، جنگل، باغ) فشار زندگی روزمره را در وجود شما از بین میبرد. در یک مقاله در نشریه بینالمللی ایکتایمز (مورخ 24 سپتامبر2010) بیان شد که تحقیقات نشان میدهد صحنههای آرامبخش، از طریق ایجاد تغییراتی در جریان و گردش خون، موجب آرامش در مغز میشوند. عبور از ارتفاعات و صعود از صخرهها به قلل مرتفع، دیوارههای سنگی و کوههای پربرف و یخ، موجب خونسردی و مهارت و همچنین نرمش و سرعت انجام در کارهای معمول زندگی میشود و از خمودگی و افسردگی و پیری زودرس، جلوگیری میکند. بهعلاوه قدم زدن در میان گلها، لالهها و سبزههای خوش بو، مشاهده پرندگان و جانداران ظریف و زیبا و تماشای مناظر دیدنی و دست نخورده طبیعی، باعث آرامش روح انسان میگردد.
با طی مسافت و صعود آرام به کوه، در اثر ترشح هورمونها و آنزیمها ذوق و اشتیاق حرکت بیشتر شده، به اصطلاح بدن گرم گردیده و حرکت آسانتر میشود. دانشمندان ژاپنی به این نتیجه رسیدهاند که احساس ما ناشی از دیدن خورشید، بوی عطر درختان و شنیدن صدای آب میتواند تاثیری آرام بخش داشته باشد. بسیاری از روانپزشکان بر این نکته تاکید کردهاند که ارتباط آدمی با طبیعت، نتایج و اثرات بسیار مفیدی برای او به همراه خواهد داشت وقطع ارتباط با طبیعت انسان را ازبسیاری خوشیها محروم میسازد. همزمان در زندگی احساس کردیم و وضع جسمی یا روحی خوبی نداریم به طبیعت پناه ببریم تا آرامش خود را بازیابیم. صداهای طبیعت صداهایی شفا بخش هستند، پس بکوشیم براساس برنامهای منظم در زندگی روزمره زمانی را در طبیعت و از جمله کوهسپری کنیم یا کوهنوردی منظم و مرتب، تیشه به ریشه استرس بزنیم.
یکی از بهترین راههای ساده و سالم ایجاد آرامش و برطرف کردن استرس، کمک گرفتن از طبیعت است. زندگی در طبیعت، برای ذهن و جسممان مزایای بسیاری در پیدارد، در نتیجه آلودگی و عوامل فشار روحی را متوازن میکند. طبیعت مرهم بسار خوبی برای ذهنهای دردمند است. ویلیام وردزورت میگوید: طبیعت هیچگاه به قلبی که او را دوست دارد، خیانت نمیکند. وقتی ما در احاطه طبیعت (گیاهان و کوهستان) قرار میگیریم، بسیار مسرورتر هستیم، از روست که بیشتر مردم در تعطیلات به مناطق کوهستانی یا کنار دریا میروند تا استراحت کنند، بیاسایند و سرحال شوند. از خدا به خاطر همه نعمتهایش سپاسگزاری کنیم. شهر شلوغ، با آلودگی بیش از اندازه و تراکم وسایل نقلیه، مشکلات زیادی به بار میآورند.
فعالیت ورزشی و از جمله کوهنوردی را با زندگیتان گره بزنیم تا قادر شویم، از فواید آرامش لذت فراوان ببرید. فراموش نکنیم کوهنوردی آرام و مناسب، یک آرامش دهنده عمومی و عامل موثری در پیشگیری از بروز ناراحتیهای روحی است. مطالعات انجام شد در افراد میانسال نشان داده است که افرادی که کوه پیمایی و پیاده روی منظم و مداوم را شیوه زندگی خود قرار دادهاند کمتر دچار اضطراب و فشارهای روحی، افسردگی، و خستگی میشوند. کوهنوردی یکی از بهترین راهها برای کنترل فشار روحی است.
کوهنوردی صرف نظر از سرعت گامها، بهطور طبیعی میزان استرس(فشار روحی) را کم میکند. کوه پیمایی آرام و طولانی به طور قابل توجهی در مقابله با استرس نقش فراوان دارد.
بالا رفتن میزان آمار و ارقام افسردگی در شهرهای بزرگ ارتباط مستقیمی ار دور بودن انسان از طبیعت دارد.طبیعت، موجب ایجاد آرامش، شادی و نشاط می شود و بر رفتارها و احساسات انسان تاثیر مثبت میگذارد. آزمایشهای متعدد روانپزشکی نشان داده است کسانی که فعالیتهای ورزشی منظم و مرتب ماننده پیادهروی، کوهنوردی، دویدن آرام انجام میدهند کمتر به افسردگی دچار میشوند.
ورزش های هوازی از جمله کوهپیمایی، پیادهروی، دوچرخهسواری، دویدن، حرکات نرمشی، از جمله ورزشهای بسیار موثر در درمان طبیعی افسردگی به شمار میآیند. هنگامی که فرد فعالیتهای کوهنوردی و سنگ نوردی را با پشتکار و علاقه انجام میدهند این امر موجب رهایی او از احساس ناکامی ودلسردی می شود.
ورزشهایی مانند پیاده روی، کوه پیمایی، دویدن آرام و شنا کردن میتوانند کمک کننده در داشتن خواب آرام و نیروبخش باشد.انجام تمرینهای ورزشی منظم و مرتب مانند کوهنوردی و پیادهروی به تنظیم ریتمهای طبیعی بدن و نیز آرامش اعصاب کمک میکند برای رفع خستگی جسمانی حاصل از کار زیاد، با کوهنوردی آرام و طولانی احساس آرامش خواهیم نمود. همچنین درهای جزیی را که مانعی برای خواب خوش است، برطرف خواهند ساخت.
در تقویت اعتماد به نفس وخوشبینی بیشتر، پیش قدم شویم.
تحرک تمان اندامهای بدن در هنگام کوه نوردی، حیات بخش است وبه سلولهای بدن نشاط و جان میدهد.کوهنوردی باعث انگیزه و میل به زندگی، تقویت اعتماد به نفس و درکل خوش بینی به آینده در انسان میشود. تحقیقات نشان داده است افرادی که فعالیت ورزشی مانند کوهنوردی را به طور منظم و مرتب انجام میدهند، دارای احساس خشنودی بیشتر، اعتماد به نفس بالایی داریم، دهم ما در آرامش است و یکی از موثرترین راهها برای آرام کردن ذهن، آشتی با کوه است. وقتی با طبیعت خلوت میکنیم، برای تماشای پرندگان وقت میگذاریم و از بوی خوش گلها لذت میبریم، ذهن مان کاملاً میآساید و احساس میکنیم سرور و شادی صرف بروجودمان حاکم است.تحقیقات اخیر در ژاپن نشان داده است که ایمنی بدن ما با بودن در فضای سبز قویتر میشود.
اگر در محیطهای شهری زندگی میکنید:
- با کوه پیمایی و کوهنوردی منظم و مرتب ، طراوت تازگی و شاداب بودن را تجربه کنید. رفتن به کوه ، آرامش خوبی را برای شما به همراه خواهدداشت، بنابراین، این کار بهعنوان یکی از اهداف خود قرار دهید،
- بارفتن به کوه، از فضای زیبای آن لذت ببرید. قدم زدن در گوشهای دنج از کوهستان، آرامش و گستردگی اراده بیشتر را بازیابید.
- بهتراست برنامه هفتگی خود را طوری تنظیم کنید که بتوانید چندساعتی بیرون از خانه به تماشای طبیعت و کوهستان بروید. کوشش کنید انجام برنامه کوهنوردی هفتگی را به صورت عادت انجام دهید.
- اطلاعاتی درباره کوههای اطرافتان به دست آورید و در برنامه خود، رفتن به کوهستان را بگنجانید.
- از خانه بیرون بروید و یک سری به کوهستان بزنید. بیرون رفتن از فضایی که زندگی میکنید و قدر پیادهروی طبیع و کوهنوردی زیر نورآفتاب میتواند شما را از فشا رو تنش خارج کرده و انرژی لازم برای شروع دوباره را به شما بدهد. هر نوع فعالیت فیزکی موجب آزاد سازی هورمونهای آندروفین و سرتونین در بدن میشود. این هورمن ها واکنش شیمیایی طبیعی بدن هستند که کمک می کنند شما دوباره احیا شوید و باعث آرامش و افزایش تمرکز و حافظه می شوند.
- هروقت فرصت داشتید که کوهنوردی کنید.
- بهتر است به جای مصرف خودسرانه داروهای عصبی یا خوابآور، هر روز یا در پایان هفته مدتی از وقت خود را به کوه پیمایی یا قدم زدن در طبیعت بپردازید.
ترجمه و تدوین: وحید عرفانی
بیماری
ارتفاع 85%-%25 از مسافران به ارتفاعات بالا را بسته به میزان صعود،
ارتفاع محل سکونت، آسیبپذیری فردی و سایر عوامل خطرساز گرفتار میسازد.
کوهگرفتگی حاد(acute mountain sickness) ، شایعترین تظاهر بیماری ارتفاع
است و به صورت تیپیک در عرض 12-6 ساعت پس از ارتفاع گرفتن، منجر به سردرد و
بیحالی میشود.
این وضعیت ممکن است دربرخی از افراد به سمت ادم
مغزی ناشی از ارتفاع بالا(high-altitude cerebral edema) پیشرفت کند. علامت
آغاز این وضعیت، تشدید علایم کوهگرفتگی حاد، پیشرفت به آتاکسی و درنهایت،
کما و مرگ در صورت عدم درمان است. ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا شایع نیست
ولی شایعترین علت مرگ ناشی از بیماری ارتفاع محسوب میشود. این بیماری
ممکن است در افرادی که از سایر جهات سالم هستند، رخ دهد و به سرعت به سمت
سرفه، تنگی نفس و خلط کفآلود پیشرفت کند. صعود آهسته، مهمترین اقدام برای
پیشگیری از شروع بیماری ارتفاع است. در صورتی که انجام این کار ممکن نباشد
یا علایم علیرغم صعود آهسته رخ دهند، میتوان از استازولامید یا
دگزامتازون برای پیشگیری یا درمان کوهگرفتگی حاد استفاده کرد. پایین آمدن
از کوه برای تمام افراد دچار ادم مغزی یا ریوی ناشی از ارتفاع بالا، الزامی
است. مبتلایان به بیماری ریوی یا کرونری پایدار ممکن است بتوانند به
ارتفاعات بالا سفر کنند ولی در معرض خطر تشدید این بیماریها هستند.
استفاده از درمان دارویی برای این بیماران، منطقی به نظر میرسد.
بیماری ارتفاع در افرادی که به نواحی
مرتفع (2500 متر یا بالاتر) مسافرت میکنند، بسیار شایع است. تقریبا 25% از
مسافران به مناطق مناسب اسکی در کلرادو، 50% از مسافران هیمالیا و نزدیک
به 85% از کسانی که مستقیما بر فراز منطقه قله اورست پرواز میکنند، علایم
کوهگرفتگی حاد را گزارش میدهند. شیوع ادم مغزی و ریوی ناشی از ارتفاع
بالا که انواع شدیدتر بیماری ارتفاع هستند، کمتراز کوهگرفتگی حاد است و
حدودا 4%-0.1% برآورد میشود. عوامل خطرساز بیماری ارتفاع شامل صعود سریع،
فعالیت فیزیکی شدید، سن کم، زندگی در مناطق کمارتفاع و سابقه بیماری
ارتفاع است. صعود سریع، مهمترین- و قابل تعدیلترین- عامل خطرساز است.
توصیههای مربوط به کاهش خطر بیماری ارتفاع در جدول 1 فهرست شدهاند.
تعاریف
مورد توافق برای کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی و ریوی ناشی از ارتفاع بالا در
سمپوزیوم بینالمللی هیپوکسی(International Hypoxia Symposium) معروف به
کنفرانس دریاچه لوئیز(. Lake Louise Conference) انجام شد (جدول 2).
ابزارهای نمرهدهی بر مبنای این معیارها میتواند برای راهنماهای سفر و
پزشکان مفید باشد.
توصیههای کلیدی برای طبابت |
|
ردهبندی شواهد |
توصیه بالینی |
C |
صعود آهسته، موثرترین روش برای پیشگیری از بیماری ارتفاع است. |
B |
داروهای موجود برای پیشگیری و درمان کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا شامل استازولامید و دگزامتازون است. |
C |
پایین آمدن از کوه برای افراد دچار ادم مغزی یا ریوی ناشی از ارتفاع بالا، اجباری است. در صورتی که پایین آمدن ممکن نباشد، اکسیژن مکمل، استراحت و قرارگیری در یک اتاقک سیار اکسیژن پرفشار میتواند وضعیت بیماران را پایدار کند. |
B |
پروفیلاکسی با سالمترول، نیفدیپین، دگزامتازون یا مهارکنندههای فسفودی استراز-5 تادالافیل، سیلدنافیل) ممکن است از بروز ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا بکاهد. |
C |
نارسایی احتقانی قلب جبراننشده، بیماری انسدادی مزمن ریه شدید و پرفشاری خون ریوی، کنترااندیکاسیونهای مواجهه با ارتفاع هستند. |
C |
محدود کردن فعالیت در ارتفاعات بالا در مبتلایان به بیماری پایدار شریان کرونر ضروری نیست. |
A:شواهدبیمارمحورقطعی با کیفیت مطلوب؛ B: شواهد بیمارمحورغیرقطعی یا باکیفیت محدود؛ C: اجماع،شواهدبیماریمحور، طبابت رایج، عقیده صاحبنظران یا مجموعه موارد بالینی. |
جدول 1. توصیههایی برای تطابق با ارتفاعات بالا |
|
با وجود این که پاتوفیزیولوژی کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا کاملا مشخص نشده است، شواهد کنونی حاکی از این است که هیپوکسمی هیپوباریک، برخلاف پاسخ معمول که به صورت دیورز بارز در کوهنوردان غیرمبتلاست، منجر به احتباس نسبی مایع در این بیماران میشود. این مساله باعث ادم مغزی مختصری میگردد که در افراد دچار کوهگرفتگی حاد متوسط تا شدید و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا روی میدهد. میانجیهای پیشنهادشده برای چنین واکنشی شامل عامل رشد اندوتلیال عروقی(1)، نیتریک اکسید سنتاز(2) و برادیکینین هستند.
علایم کوهگرفتگی حاد و ادم اولیه مغزی ناشی از ارتفاع بالا شامل سردرد و حداقل یکی از موارد زیر است: بیاشتهایی، تهوع و استفراغ، گیجی یا احساس سبکی سر، دشواری در خواب و خستگی یا ضعف. این علایم به سادگی با یک بیماری ویروسی اشتباه گرفته میشوند. با این وجود، معیارهای کلیدی عبارتند از افزایش اخیر ارتفاع و (هرچند به طور ویژه ذکر نشده) عدم وجود دیگر علل برای چنین علایمی. علایم بیماری حاد کوهستان به صورت تیپیک در عرض 12-6 ساعت پس از افزایش ارتفاع رخ میدهند و محدوده آنها از علایم خفیف با بهبود خودبهخودی (به ویژه در ارتفاعات کمتر از 3500 متر) تا علایم شدید همراه با پیشرفت به سمت ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا متغیر است. ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا، یک کوهگرفتگی حاد مرحله نهایی قلمداد میشود و به معنای آتاکسی (که با آزمون قدم برداشتن «پاشنه به پنجه»(3) ارزیابی میشود) یا تغییر در وضعیت ذهنی در فردی است که به کوهگرفتگی حاد مبتلا شده است. ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا در عرض چند ساعت، از آتاکسی خفیف به سمت کما و مرگ پیشرفت میکند.
مقبولترین روش برای پیشگیری از
کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا، پایین آمدن آهسته است. با
وجود این، بسیاری از کوهنوردان با انجام این توصیه مشکل دارند. قانون کلی
برای افرادی که در ارتفاعات بلندتر از3000 متر قرار دارند این است که در
ارتفاعی بیشتر از 600-300 متر نسبت به شب گذشته نخوابند.
استازولامید
که یک مهارکننده کربنیک انهیدراز است را میتوان برای پروفیلاکسی به کار
برد؛ این دارو باید حداقل یک روز پیش از صعود آغاز شود و تا زمان تطابق با
بالاترین ارتفاع خواب ادامه یابد (جدول 3). با وجود این که یک مرور
نظاممند در سال 2001 مشخص کرد که دوزهای پایین این دارو موثر نیستند،
یافتههای مطالعات جدیدتر به نفع استفاده از دوز mg 125 دو بار در روز برای
پروفیلاکسی است. عوارض جانبی ممکن است شامل پارستزی (شایع)، دیورز خفیف و
اجتناب از مصرف نوشیدنیهای گازدار به دلیل مهار کربنیک انهیدراز بزاقی
باشد. استازولامید در افراد دچار آلرژی نسبت به عوامل سولفا، کنترااندیکه
است.
دگزامتازون نیز برای پروفیلاکسی و درمان کوهگرفتگی حاد به
عنوان داروی خط دوم اثربخش است ولی کمکی به تطابق نمیکند و بنابراین زمانی
که مصرف آن قطع شود، ممکن است منجر به کوهگرفتگی حاد برگشتی (rebound)
شود. یک مطالعه کوچک نشان داده که تئوفیلین با دوز پایین نیز برای پیشگیری
از کوهگرفتگی حاد موثر است.
درمان ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا در
صورت امکان با پایین آمدن فوری آغاز میشود. کم کردن ارتفاع به میزان300
متر شاید تمام آن چیزی باشد که مورد نیاز است. در صورتی که امکان پایین
آمدن وجود نداشته باشد (مثلا به دلیل شرایط آب و هوایی) باید از اکسیژن
کمکی استفاده کرد و بیمار تا زمانی که امکان پایین آمدن فراهم شود، در یک
اتاقک سیار اکسیژن پرفشار قرار گیرد. اتاقکهای سیار اکسیژن پرفشار، نسبتا
سبک هستند و گروههای نجات در ارتفاعات بالا معمولا این اتاقکها را به
همراه دارند. از این اتاقکها میتوان در سفر گروههای بزرگ استفاده کرد و
معمولا در ایستگاههای نجات هم در دسترس قرار دارند. همچنین باید تا زمان
امکانپذیر شدن کاهش ارتفاع و بهبود علایم از دگزامتازون استفاده کرد.
جینکو
(Ginkgo) به منظور پروفیلاکسی و درمان کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از
ارتفاع بالا مورد مطالعه قرار گرفته است ولی نتایج آن متغیر بودهاند لذا
استفاده از آن توصیه نمیشود. با وجود اینکه پایین آمدن و درمان در مورد
افراد دچار موارد خفیف کوهگرفتگی حاد ضرورتی ندارد، بیماران دچار بیماری
متوسط تا شدید را باید مشابه ادم مغزی اولیه ناشی از ارتفاع بالا مورد
درمان قرار داد.
جدول 2. معیارهای کنفرانس دریاچه لوئیز برای بیماری ارتفاع
|
|
وضعیت |
معیار* |
کوهگرفتگی حاد |
سردرد و حداقل یکی ازعلایم زیر: خستگی یا ضعف؛ گیجی یا احساس سبکی در سر؛ علایم گوارشی (تهوع یا استفراغ، بیاشتهایی)؛ دشواری در خوابیدن |
ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا |
تغییر در وضعیت ذهنی یا آتاکسی در فرد دچار کوهگرفتگی حاد، یا تغییر در وضعیت ذهنی و آتاکسی در فرد فاقد کوهگرفتگی حاد |
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا |
حداقل دو مورد از علایم زیر: تنگی نفس حین استراحت، سرفه، ضعف یا کاهش کارکرد فعالیتی، احساس فشار یا احتقان در قفسه سینه و حداقل دو مورد از نشانههای زیر: کراکل یا ویز در حداقل یکی از ریهها، سیانوز مرکزی، تاکیپنه، تاکیکاردی |
*--- نشانهها و علایم باید در صورت افزایش اخیر در ارتفاع رخ داده باشند. |
پاتوفیزیولوژی ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا به خوبی شناخته نشده است ولی تصور میشود که مکانیسم اولیه، انقباض شدید عروق ریوی ناشی از هیپوکسی باشد که منجر به افزایش فشار مویرگی ریوی میشود. افزایش فشار مویرگی ریه باعث تخریب مکانیکی مویرگهای ریه و نشت بدون التهاب مایع به فضاهای میانبافتی و آلوئولی میشود. فراهمی محدود اکسید نیتریک ممکن است فشار شریانی ریه را افزایش دهد و اختلال انتقال سدیم و آب درون ریه نیز میتواند نقشی در این پاتوفیزیولوژی داشته باشد.
بروز ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالادر کوهنوردان تطابق نیافته در ارتفاع 4600 متری تقریبا 4 است. عوامل خطرساز ایجاد ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا مشابه کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا و شامل آسیبپذیری فردی، سابقه بیماری ارتفاع و فعالیت فیزیکی شدید است. کوهگرفتگی حاد، پیششرط ایجاد ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا نیست.
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا معمولا شبهنگام و تقریبا 4-1 روز پس از صعود سریع به ارتفاعات بالای 2400 متر رخ میدهد. افراد مبتلا ممکن است در ابتدا خستگی، ضعف، تنگی نفس، کاهش تحمل فعالیت و تاخیر در رفع خستگی پس از فعالیت را گزارش کنند. نشانههای فیزیکی شامل خلط کفآلود همراه با سرفه، سیانوز، رال، کاهش اشباع اکسیژن، تاکیپنه و تاکیکاردی است. وقتی شک بالینی به ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا وجود داشته باشد، کاهش اشباع اکسیژن (که با پالس اکسیمتر سیار که عموما در اردوگاههای پشتیبانی موجود است، اندازهگیری میشود) میتواند تشخیص را تایید کند. در صورت دسترسی، در رادیوگرافی قفسه سینه ارتشاحات تکهای غیرمتقارن در قسمتهای مختلف ریه دیده میشود.
جدول 3. داروهای موجود برای پیشگیری و درمان بیماری ارتفاع |
||
دارو |
اندیکاسیون |
دوز معمول |
استازولامید |
پیشگیری و درمان کوهگرفتگی حاد (درمان خط اول)* |
mg 125 دو بار در روز (پروفیلاکسی)mg 250 دو بار در روز (درمان) |
دگزامتازون |
پیشگیری از کوهگرفتگی حاد†درمان کوهگرفتگی حاد†پیشگیری از ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا †درمان ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا †‡ |
mg 4 هر 12-6 ساعتmg 4 هر 6 ساعتmg 4 هر 6 ساعتmg8، سپسmg4 هر 6 ساعت |
نیفدیپین |
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا † |
mg 20 هر 12-8 ساعت |
سالمترول |
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا † |
gµ 125 هر 12 ساعت |
سیلدنافیل |
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا † |
mg 20 هر 8-6 ساعت |
تادالافیل |
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا † |
mg 10 هر 12 ساعت |
* --- اندیکاسیون مورد تایید اداره نظارت بر غذا و داروی ایالات متحده (FDA)† --- اندیکاسیون تاییدنشده توسط FDA‡--- پایین آمدن اجباری است. |
جدول 4. بیماریهای مزمن تحت تاثیر مواجهه با ارتفاع
|
|
بیماری |
توصیه |
آریتمیها |
آستانه پایینتری برای افزایش بروز آریتمیها در ارتفاعات بالا وجود دارد؛ اکسیژن کمکی فراهم کنید و فعالیت را محدود سازید. |
آسم |
به نظر نمیرسد تشدید آن مرتبط با ارتفاع باشد؛ درمان معمول را ادامه دهید. |
بیماری انسدادی مزمن ریه |
خطر، وابسته به شدت بیماری است؛ پالساکسیمتری انجام دهید و اکسیژن کمکی را به میزان نیاز تنظیم کنید.بیماران مبتلا به بیماری شدید نباید به ارتفاعات بالا سفر کنند. |
نارسایی احتقانی قلب |
خطر رفتن به وضعیت عدم جبران به شدت بیماری، سطح فعالیت و میزان بالارفتن وابسته است؛ ممکن است به افزایش اکسیژن کمکی نیاز باشد.بیماران علامتدار باید در مورد هر گونه تغییری در ارتفاع، محتاط باشند؛ بیماران دچار نارسایی احتقانی قلب جبراننشده نباید به مناطق مرتفع سفر کنند. |
بیماری شریان کرونر |
ارزیابی فردی ضروری است؛ پروفیلاکسی دارویی مناسب را انجام دهید (نظیر دگزامتازون یا استازولامید)؛ انجام آزمون ورزش را پیش از صعود مدنظر داشته باشید.بیماران باید تطابق جوی را به خوبی انجام دهند و نیز باید قادر به شناسایی علایم آنژین، کوهگرفتگی حاد، ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا باشند. |
پرفشاری خون |
افزایش خفیف و گذرا در فشار خون انتظار میرود که نیازی به درمان ندارد؛ کنترل فشار خون را در سطح دریا انجام دهید وتمام داروها را ادامه بدهید. |
پرفشاری خون ریوی |
سفر به مناطق مرتفع برای افراد مبتلا به پرفشاری خون ریوی به دلیل محیط هیپوکسیک و خطر ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا کنترااندیکه است؛ در صورتی که سفر ضروری باشد، بلوکرهای کانال کلسیم، ایزوپروترنول و اکسیژن کمکی میتواند کمککننده باشد. |
بیماری سلول داسیشکل |
سفر به مناطق مرتفع به دلیل افزایش بروز انفارکت طحال و بحران سلول داسیشکل، کنترااندیکه است. |
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا علت اصلی
مرگ ناشی از بیماری ارتفاع محسوب میشود؛ ولی با صعود محتاطانه، قابل
پیشگیری و با تشخیص و درمان زودرس، قابل برگشت است. کارآزماییهای
تصادفیشده کوچک نشان دادهاند که مصرف پروفیلاکتیک دگزامتازون، نیفدیپین،
سالمترول و مهارکنندههای فسفو دی استراز-5 (تادالافیل یا سیلدنافیل) در
صورتی که یک روز پیش از صعود آغاز شوند، از میزان بروز ادم ریوی ناشی از
ارتفاع بالا در افراد دارای سابقه این بیماری میکاهند؛ ولی استازولامید
این گونه نیست. هیچ گونه مطالعه مقایسهای که نشانگر برتری یکی از این
داروهای پروفیلاکسی نسبت به دیگری باشد، وجود ندارد.
گزارشهای
موردی به صورتی ثابت نشان دادهاند که اکسیژن کمکی، استراحت نسبی و پایین
آمدن منجر به بهبود در افراد مبتلا به ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا
میشود. پایین آمدن فوری، درمان انتخابی است. از اکسیژن کمکی باید در صورت
وجود استفاده شود و شبیهسازی پایین آمدن، با قرار دادن بیمار در اتاقک
سیار اکسیژن پرفشار میتواند به صورت موقتی مفید باشد. در شرایطی که پایین
آمدن امکانپذیر نیست، شواهد محدودی حاکی از این هستند که درمان با
استازولامید، استراحت در بستر، نیفدیپین، اکسیژن کمکی، سالمترول یا
مهارکنندههای فسفودی استراز-5 ممکن است بتوانند اشباع اکسیژن و ادم ریه را
بهبود بخشند. شواهد محکمی وجود ندارد که داروها بیش از پایین آمدن در
بهبود پیامدها یا تسهیل رفع ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا موثر باشند.
در ارتفاعات بالا سرفه خشک در فقدان دیگر
علایم ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا، شایع است و ممکن است آن قدر شدید باشد
که منجر به ناراحتی بسیار زیاد یا شکستگی دنده شود. علت برونشیت و سرفه
ناشی از ارتفاع بالا، احتمالا چندعاملی و شامل ترکیبی از تحریک مژکها و
مخاط تنفسی، آبریزش بینی منجر به تنفس دهانی، انقباض برونشها، عفونت مجاری
تنفسی و مقادیر اندک ادم ریه است. تنفس از طریق ماسک صورت یا مکیدن آب
نبات برای تخفیف سرفه، توصیه میشود.
ادم محیطی که ندرتا نشانگر
بیماری قابل توجهی است نیز در ارتفاعات بالا دیده میشود. این وضعیت معمولا
گذراست، با پایین آمدن رفع میشود و در صورت نیاز با دیورتیکها کنترل
میگردد.
رتینوپاتی ناشی از ارتفاع بالا یک بیماری شایع و معمولا
خوشخیم است که تصور میشود به دلیل افزایش جریان خون شبکیه در واکنش به
وضعیت هیپوکسی در ارتفاعات بالاتر از 5000 متر ایجاد شود. این مشکل با وجود
اینکه معمولا فاقد علامت است، میتواند با سایر بیماریهای ناشی از ارتفاع
همراه باشد و بروز کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی و ریوی ناشی از ارتفاع زیاد
را پیشگویی کند. کراتیت ماورای بنفش(1) (کوری برف) که از آسیب اپیتلیال
قرنیه در اثر مواجهه با پرتوهای ماورای بنفش ناشی میشود، یک وضعیت شایع
دیگر در ارتفاعات بالاست که ممکن است ناتوانکننده باشد. استفاده از
عینکهای آفتابی محافظتکننده در برابر اشعه ماورای بنفش با شیشههای بزرگ و
صفحههای کناری هنگام مسافرت در شرایط برفی در ارتفاعات بالا توصیه
میشود. درمان معطوف به کاهش درد و پیشگیری از عفونت حین ترمیم اپیتلیوم
قرنیه است. داروهای مطرح، ضدالتهابهای غیراستروییدی و دیگر مسکنها،
آنتیبیوتیکهای چشمی و سیکلوپلژیکهای موضعی راشامل میشود. داروهای
ضدالتهاب غیراستروییدی چشمی، ضددردهای موثری برای خراشهای قرنیه هستند و
با فرایند التیام، تداخلی ایجاد نمیکنند. در صورتی که از لنز تماسی
استفاده میشود باید آنها را برداشت و چشم درگیر را معمولا باید بست.
کوهنوردانی که تحت کراتوتومی رادیال(1) قرار گرفتهاند در خطر شیفت انکساری
شدید و ناگهانی قرار دارند؛ با وجوداین، به نظر نمیرسد افرادی که
کراتکتومی انکسار نوری(2) انجام دادهاند، در معرض این خطر باشند.
هر چه ارتفاع افزایش یابد و اشباع اکسیژن
شریانی کم شود، احتمال بدتر شدن بیماریهای طبی مزمن وجود دارد. بنابراین
برخی از بیماریها (نظیر پرفشاری خون ریوی، بیماری انسدادی مزمن ریه،
نارسایی احتقانی قلب کنترلنشده) کنترااندیکاسیونهای صعود به ارتفاعات
بالا هستند (جدول 4). این بیماریها به استثنای بیماری انسدادی مزمن ریه،
خطر کوهگرفتگی حاد را افزایش نمیدهند.
تغییر در فشار بارومتریک بر
افراد مبتلا به پرفشاری خون، بیماری شریان کرونر و آریتمی تاثیر میگذارد.
علیرغم فشار اضافی که ارتفاعات بالا بر سیستم قلبی- عروقی تحمیل میکند،
محدود کردن فعالیت در بیماران دچار بیماری پایدار شریان کرونر منطقی نیست.
کوهگرفتگی حاد، ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا و ادم ریوی ناشی از ارتفاع
بالا میتوانند ناپایداری قلبی- عروقی را تشدید کنند؛ آگاه کردن بیماران
نسبت به نشانههای هشداردهنده این وضعیتها حایز اهمیت است. تطابق مناسب و
پروفیلاکسی متناسب توصیه میشود.
بیماران مبتلا به کمخونی سلول
داسیشکل در معرض افزایش خطر انفارکت طحال و عوارض بحران سلول داسیشکل در
ارتفاعات1500 متری و بالاتر قرار دارند. درمان کمخونی سلول داسیشکل با
رفتن به ارتفاع تغییری نمیکند و اکسیژن کمکی باید همواره در دسترس این
افراد باشد.
دیابت به ویژه دیابت نوع 1، چالشی منحصربهفرد پیش روی
پزشکی است که با بیمار در مورد مسافرت به ارتفاعات بالا مشاوره میکند. با
وجود اینکه خطر بیماری ارتفاع در کوهنوردان دیابتی افزایش نمییابد، آنها
باید از مشکلات احتمالی در زمینه کنترل قند خون که ممکن است به دلیل حضور
در یک منطقه دوردست– و غالبا بسیار سرد- پیچیدهتر گردد، آگاه باشند.
دستگاههای سنجش گلوکز معمولا در ارتفاعات بالا یا در محیطهای سرد به خوبی
کار نمیکنند.
نشریه نوین پزشکی www.npjm.org | شماره 492 / 15 دی 89
ترجمه: دکترنسیم عرفانی
به هفت قله که بلندترین قلههای هفت قاره روی کره زمین هستند، اصطلاحا هفت قله، (Seven Summits)یا « قلل هفتگانه » گفته میشود.
در خصوص این چالش نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ از سوی ریچارد باس لیست هفت قله ارائه شد و مسنر نیز بعد از او با کمی تغییر لیست دوم از این قله ها را تهیه کرده است. در حال حاضر لیست مسنر بیشتر مورد توجه کوهنوردان است.
اگرچه صعود به بلندترین قلل قاره های جهان جزو برترین فعالیتهای کوهنوردی به شمار نمی آید ، اما فعالیتی است که توانسته طی سالهای اخیر ماجراجویان و گردشگران زیادی را که عمدتا در عرصه کوهنوردی فنی جایی ندارند به سوی خود جلب نماید. در حالی که تا کنون 29 نفرتوانستن بر فراز چهارده قله بالای هشت هزار متر دنیا بایستند اما آمار فاتحان هفت قله بیش از یکصد نفر می رسد که نامدارانی چون مسنر وپارک یانگ کره ایی هشتمین فاتح هشت هزارمتری و نخستین فاتح گراند اسلم (صعود به ۱۴ قله هشت هزارمتری و پیمایش قطب شمال و جنوب را گراند اسلم کوهنوردی میگویند) هم به چشم می خورد.
فهرست قلل 7 گانه (به ترتیب ارتفاع)
|
|||||||
ردیف |
لیست باس |
لیست مسنر |
قله |
ارتفاع ( متر) |
فاره |
کشور |
اولین صعود موفق |
1 |
✔ |
✔ |
8848 متر |
آسیا |
نپال / چین |
1953 |
|
2 |
✔ |
✔ |
آکونکاگوا |
6962 متر |
آمریکای جنوبی |
آرژانتین |
1897 |
3 |
✔ |
✔ |
دنالی(مک کینلی) |
6195 متر |
آمریکای شمالی |
آلاسکا |
1913 |
4 |
✔ |
✔ |
کلیمانجارو |
5963 متر |
آفریقا |
تانزانیا |
1889 |
5 |
✔ |
✔ |
البروس |
5633 متر |
اروپا |
روسیه |
1874 |
6 |
✔ |
✔ |
کوه وینسون |
4897 متر |
قطب جنوب |
ندارد |
1966 |
7 |
|
✔ |
هرم کارستنز |
4884 متر |
اقیانوسیه |
اندونزی |
1962 |
✔ |
|
کوسیوسکو |
2228 متر |
اقیانوسیه |
استرالیا |
1840 |
با آغاز دهه نود صعود به این قلل روند چشمگیری را به خود گرفت و تا کنون حدود یکصدو بیست نفر به این موفقیت نائل آمده اند. بیشتر بر جنبه تجاری کوهنوردی تاکید بر ذات لذت بخش کوهنوردی!
قله اورست (Everest) با ارتفاع 8848 متر واقع در کشورهای نپال و چین نه تنها مرتغع ترین قله آسیا بلکه مرتفع ترین قله ی جهان می باشد.ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی در سال 1953 موفق شد برای اولین بار از بلندترین نقطه ی زمین نظاره گر هستی باشد.
آکونکاگوا Aconcagua ) ) با
ارتفاع 6962 متر در مرز شیلی در کشور آرژانتین نه تنها مرتفع ترین قله ی
آند و آمریکای جنوبی، بلکه بلندترین نقطه در خارج قاره آسیا به شمار می
آید. ماتیاس زوبریگن(Mathias Zurbriggen) در
سال 1897 برای اولین بار این قله را صعود کرد. برای رسیدن به قله مسیرهای
متفاوتی وجود دارد. از مسیر نرمال آن بدون نیاز به کرامپون بعد از حدود هفت
ساعت به قله خواهید رسید. ارتفاع،سرما و بادهای شدید جان کوهنوردان را در
این کوه به شدت تهدید می کند اما اساسا دست کم گرفتن این قله دلیل اصلی
صدمات جدی و مرگ در مسیر نرمال صعود است.
دنالی ( Denali) یا مک کینلی (McKinley)با
ارتفاع 6194 متر در قلب آلاسکا مرتفع ترین قله آمریکای شمالی می باشد.این
کوه سردترین کوه جهان به شمار می آید و در عین زیبایی بسیار خطرناک است.
سرما و موقعیت جغرافیایی این قله باعث شده تا صعود آن بسیار سنگین تر از
قله های همانند و هم ارتفاعش در هیمالیا باشد. چهار کوهنورد در هفت ژوئن
1913 برای اولین بار دنالی را صعود کردند.
کلیمانجارو( kilimhnjaro) با
ارتفاع 5895 متر بلندترین قله آفریقا می باشد. این قله در یکی از زیباترین
مکان های روی کره زمین در نزدیکی مرز کنیا و داخل خاک تانزانیا قرار دارد.
کلیمانجارو قله ای فنی نیست و هر کوهنورد در وضعیتی متوسط و با مقداری صبر
و اندکی دلار می تواند آن را صعود کند. میر(Meyer) و لودویک پورشلر (Purtscheller)اولین کوهنوردان غربی بودند که در سال 1889 این قله را صعود کردند.
اکثریت کوهنوردان قله البروس (ELBRUS) با ارتفاع
5642 متر در روسیه در خاک اروپا قرار دارد و بلندترین قله اروپا به شمار
می آید. لیست های باس و مسنر نیز هر دو این گفته را تایید می کنند.
آلبروس دارای دو قله می باشد، قله ی اصلی در طرف غرب با ارتفاع 5642 متر و قله ی فرعی با 21 متر اختلاف ارتفاع نسبت به قله ی اصلی در طرف شرق قرار دارد. صعود این قله دشوار نیست و تا ارتفاع 3500 متری را نیز تراموا وجود دارد. در سال 1868 برای اولین بار قله ی فرعی صعود شد و شش سال بعد کوهنوردان بر فراز قله ی اصلی ایستادند. اختلاف نظردر تعیین مرز آسیا و اروپا باعث شده که در معرفی بام اروپا اختلافاتی به وجود آید.عده ای قله ی 4810 متری مون بلان(Mont Blanc) از قلل رشته کوه آلپ در مرز کشورهای فرانسه و ایتالیا را مرتفع ترین قله قاره سبز می دانند.اما .
و اما در تعیین بلندترین کوه قاره اروپا اختلاف نظر بین دو کوه البروس (روسیه) و مون بلان (فرانسه)وجود دارد. عده ای البروس را از قلل هفتگانه دانسته و عده ای کمی مون بلان را از قلل هفتگانه می دانند!
قله ی هرم کارستنز یا ( carstensz pyramid) پونچاک جایا( Puncak Jaya) با
ارتفاع 4884 متر اگر چه از نظر تقسیمات سیاسی داخل خاک کشور اندونزی قرار
دارد اما از نظر زمین شناسی جزء فلات قاره استرالیا می باشد و همین باعث
شده تا مسنر برخلاف لیست "باس" این قله را به عنوان بلندترین قله ی
اقیانوسیه معرفی کند. باس در لیست خود قله "کوزیوسکو" (Kosciuszko) با ارتفاع 2228 متر را بلندترین قله ی قاره استرالیا می داند.
قله
ی مرموز پیرامید با دیواره ها و صخره های تیز درمیان جنگل های انبوه منطقه
"پاپوآی" را می توان فنی ترین قله در میان هفت قله به حساب آورد که به
دلیل بی ثباتی سیاسی تا به حال تعداد معدودی از کوهنوردان آن را صعود کرده
اند.به خاطر نزدیک بودن این کوه به خط استوا تقریبا در تمامی فصول سال در
آن بارندگی وجود دارد و بادهای شدید کوهنوردان را در هنگام صعود به شدت تحت
فشار قرار می دهد . در نزدیکی قله نیز همیشه باید انتظار کولاک شدید را
داشت.چهار کوهنورد در سال 1962 برای اولین بار آن را صعود کردند.
امروزه صعود کنندگان قلل هفتگانه ترجیح میدهند هر دو قله این منطقه را صعود نمایند تا شک و شبهه ای بوجود.
کوه وینسون ( Vinson) متر ارتفاع 4897 متر با 21 کیلومتر طول و 13 کیلومتر عرض در انتهای زمین و در قطب جنوب می باشد. این قله در سال 1957 توسط آمریکایی ها کشف شد و در سال 1966 یک گروه مرکب از باشگاه کوهنوردی آمریکا و بنیاد ملی علوم برای اولین بار آن را صعود کردند.
کوهنورد دارابی بر اثر سقوط از کوه جان سپرد:
انجمن پزشکی کوهستان ایران: یکی از کوهنوردان زبُده و با تجربه شهرستان داراب به نام حاج جواد شهسوار که به اتفاق چند نفر از دوستان خود به کوه های اطراف روستای مروارید از توابع کوهستانی این شهرستان رفته بود در حین برگشت از مسیر کوه و سقوط کرد و جان سپرد.
عبدالمهدی جابری دبیر هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی شهرستان داراب طی گفتگویی با خبر نگار ما به تشریح و چگونگی این رویداد تلخ و ناگوار پرداخت و گفت : شادروان حاج جواد شهسوار به اتفاق دو نفر از دوستان خود با وسیله نقلیه شخصی برای صعود به ارتفاعات بلند چمن مروارید عازم این منطقه می شوند و پس از پارک کردن اتومبیل ها خود و اُتراق در پای کوه حرکت خود را برای صعود به بلندترین نقطه این ارتفاعات آغاز می کنند،
پس از چند ساعت کوهپیمایی و دست یابی به بلندترین نقطه کوه و کمی استراحت راه برگشت را در پیش می گیرند. دبیر هیئت ورزش کوهنوردی شهرستان داراب با بیان این مطلب که یکی از قوانین کوهنوردی رعایت نکات ایمنی همچون تک روی نکردن و جدا نشدن از همنوردان است افزود : زنده یاد جواد شهسواردر حین برگشت از قله و مسیر کوهنوردی از دوستان خود جدا می شود و مسیردیگری برای پائین آمدن از کوه انتخاب می کند که دو دوست همنوردش به او هشدار می دهند ولی او ضمن توجه نکردن به حرف های دوستان خود به آنها می گوید اگر شما زودتر از من به پائین رسیدید منتظر من هم باشید ولی همنوردان او پس از رسیدن به پائین قله هر جه منتظر می مانند می بینند از همنوردشان خبری نیست و سرانجام به جستجویی او می پردازند که یکی از اهالی همان منطقه که شاهد سقوط این کوهنورد خوش اخلاق دارابی بوده این خبر را به اطلاع جستجو گران می رساند.
عبدالمهدی جابری در ادامه این گفتگو به خبرنگار ما گفت : به محض این که همنوردان شادروان شهسوار این خبر ناگوار و تلخ را طی تماس تلفنی به دکتر اسماعیل ثابت فرد رئیس هیأت کوهنوردی داراب و بنده دادند ، اینجانب به همراه تعدادی از نیروهای امدادی هلال احمر و گروهی از کوهنوردان این شهرستان به محل حادثه حرکت کردیم و پیکر این کوهنورد که بر اثر برخورد سرش به سنگ جان به جان آفرین تسلیم نموده بود را به پائین کوه هدایت کردیم. دبیر هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی داراب در پایان افزود: این ضایعه تلخ و ناگوار را به خانواده های حاج جواد شهسوار و جامعه ورزش کوهنوردی و کارکنان بانک های ملی این شهرستان تسلیت می گویم. زنده یاد حاج جواد شهسوار یکی از کارمندان صدیق و توانمند بانک ملی شهرستان داراب بود.
انجمن پزشکی کوهستان ایران
همانطور که میدانید میان بشر و آتش پیوندی قدیمی وجود دارد و هر انسانی باید بداند که چگونه آتش درست کند. درست کردن آتش بدون داشتن کبریت نیز یک مهارت ضروری و نجاتدهنده است. شما هرگز نمیدانید در چه زمان و چه موقعیتی مجبور خواهید شد که بدون داشتن کبریت آتش درست کنید. ممکن است هواپیمای تک موتورهی شما مجبور به فرود اضطراری شود، یا به پیکنیک رفتهاید و کوله پشتی خود را جا گذاشتهاید یا حتی در شرایط بسیار بدی نظیر این هستید که هوا طوفانی یا دارای رطوبت شدید است که علنا کبریتها را بدون استفاده میکند. اما به هرحال اگر شما در این شرایط قرار بگیرید یا خیر مهم نیست، این خیلی خوب است که شما مهارت درست کردن آتش بدون کبریت را در هر زمان و هر مکانی داشته باشید. پس برای اطلاع از روشهای تهیه آتش بدون کبریت با ما همراه باشید:
این روش یکی از سختترین راههای درست کردن آتش بدون کبریت است. روشهای مختلفی وجود دارد که شما میتوانید از طریق اصطکاک آتش درست کنید، اما نکتهی مهم در این روشها نوع چوب مورد استفاده برای تخته آتش و برای تکه چوب باریک و بلندی (البته سخت) است که روی تخته آتش میچرخانید، تا از اصطکاک ایجاد شده میان آنها آتش درست کنید. اگر اصطکاک میان آن دو به اندازهی کافی باشد، خاکسترداغ ایجاد میشود که میتوانید از آن برای درست کردن آتش استفاده کنید. سروکوهی، صنوبر، درخت بید، درخت سرو، چوب گردو بهترین نمونهها برای تخته آتش و چوب باریک هستند
البته قبل از آنکه از چوب برای درست کردن آتش استفاده کنید مطمئن شوید که خشک است.
روش مته دستی یکی از اولین روشهای درست کردن آتش است. یک راه قدیمی و البته سخت، که تمام چیزی که برای آن نیاز دارید چوب، دستانی خستگیناپذیر و موادی است که به راحتی آتش بگیرند.
ابتدا مقداری خارو خاشاک، برگ و پوست درختان یا علف خشک جمعآوری کنید، در واقع چیزهایی که به راحتی آتش میگیرند.
یک شکاف v شکل روی تخته آتش خود ایجاد کرده و کمی آنرا گود کنید. برگ یا علف خشک را در زیر این شکاف قراردهید. این کار برای این است که از طریق اصطکاک ایجاد شده بین چوب باریک و بلندمان تخته آتش، خاکستر داغ تولید کنید.
چوب باریک و سخت خود را در شکاف قراردهید. طول آن حداقل باید ۲۵ سانتی متر و قطرش ۲ سانتی متر باشد تا بتوانید بهراحتی در این روش از آن استفاده کنید. با این چوب به تخته زیری فشار بیاورید و آنرا بین دستانتان بچرخانید. این کار را با سرعت ادامه دهید تا چیزی شبیه به خاکستر داغ ایجاد شود. زمانی که این خاکسترداغ و درخشان را مشاهده کردید، تکهای کوچکی از آن را جدا کرده و به برگهای خشک، پوست درختان و چیزهایی از قبیل که برای درست کردن آتش آماده کرده بودید منتقل کنید.
تخته آتش خود را آماده کنید، یک شیار روی آن ایجاد کرده ( این شیار مسیر حرکت چوب باریک و بلند شما خواهد بود)، سپس چوب باریک را درآن قرار دهید و به سمت بالا و پایین بکشید. در انتهای تخته آتش خود نیز همان برگ خشک و چیزهایی از این قبیل را قراردهید. دراثر کشیدن چوب باریک روی تخته خاکسترداغی ایجاد میشود. زمانی که کمی از این خاکستر را مشاهده کردید به آرامی در آنها بدمید تا آتش شما شکل گیرد.
روش مته کمانی یکی از کارآمدترین روشهای درست کردن آتش از طریق اصطکاک است، زیرا دراین روش شما میتوانید درطول انجام آن سرعت و فشار لازم برای درست کردن آتش را حفظ کنید. وسایل مورد نیاز برای این کار علاوه بر تخته آتش و چوب باریک و بلند، یک کمان و یک تکه سنگ یا چوب کوچک است.
این تکه سنگ یا چوب کوچک برای ایجاد فشار روی انتهای چوب باریک ما است، البته اگر از چوب استفاده میکنید سعی کنید نمونهای را انتخاب کنید که از چوب باریک و بلندتان سختتر باشد. و اینکه اگر چوبی با عصاره درخت باشد انتخاب مناسبی است زیرا سبب میشود که حرکت بین تکه چوب کوچک و چوب باریک و بلندتان راحتتر شود.
ساختن کمان: طول این کمان باید اندازهی بازوی شما باشد. یک تکه چوب قابل انعطاف که کمی هم منحنی شکل است را پیدا کنید. بند مورد استفاده در کمان میتواند از هرچیزی باشد بند کفش، طناب یا چیزی شبیه به اینها. فقط چیزی را انتخاب کنید که پاره نشود. سپس آنرا به دوسر چوب خود ببندید. کمان شما آماده است.
تخته آتش خود را آماده کنید، یک گودی بهشکل v درآن ایجاد کنید، و در زیرآن برگهای خشک یا علف یا خاروخاشاک خود را قراردهید. چوب باریک و بلند خود را در وسط طناب کمان (زه کمان) قراردهید و طناب را به دور آن بپیچید. اکنون یک سمت چوب باریک خود را در شیار قرار دهید و تکه سنگ را روی سر دیگر آن گذاشته و فشار دهید. حال کمان را به سمت جلو و عقب بکشید، شما در واقع یک دریل مکانیکی ابتدایی ساختهاید. در این حالت باید چوب بلند و باریک شما به سرعت حرکت کند. حرکت خود را تا جایی ادامه دهید که یک خاکستر داغ نمایان شود. سپس این خاکستر را به محل درست کردن آتش خود( مشتی از پوست یا برگ درختان یا چوبهایی که برای درست کردن آتش اصلی جمعآوری کردید) منتقل کنید و باآرامی در آن بدمید تا آتش درست شود.
این روش نیز قدیمی است . ایدهی بسیار خوبی است که همیشه هنگام رفتن به پیک نیک یک سنگ چخماق و فولاد همراه داشته باشید. کبریتها ممکن است در اثر رطوبت کاملا بدون استفاده شوند اما با زدن فولاد به یک سنگ چخماق خوب میتوانید برای درست کردن آتش جرقه ایجاد کنید.
حتی اگر در شرایطی بودید که سنگ چخماق و فولاد نداشتید میتوانید از کوارتز (سنگ شنی محتوی کوارتز) و فولاد چاقوی جیبی استفاده کنید. همچنین شما به کمی زغال که از پارچه درست شده نیاز دارید. این زغال جرقه را میگیرد و بدون آتش گرفتن میسوزد. اگر زغال پارچه نداشتید. یک تکه گیاه قارچی یا گیاه توس نیز مناسب است.
تکه سنگ را بین انگشت شصت و اشاره خود بگیرید، مطمئن شوید در حدود ۴ تا ۵ سانتیمتر از لبه آن پیدا باشد. زغال پارچه را نیز بین شصت و سنگ قرار دهید. اکنون با استفاده از فولادی که دارید مثلا انتهای چاقوی جیبی خود چندین بار به سنگ ضربه بزنید تا جرقه ایجاد شده و به زغال پارچه منتقل و درخشان شود، سپس این زغال را میان موادی که برای درست کردن آتش آماده کرده بودید قرار دهید. به آرامی در آن بدمید تا شعله ور شود.
روشهای درست کردن آتش با استفاده از عدسی به مراتب آسانتر از روشهای اصطکاکی هستند که در ادامه تعدادی را برایتان بیان میکنیم:
برای درست کردن آتش در این روش تمام چیزی که نیاز دارید یک نوع عدسی است، برای متمرکز کردن نورخورشید در یک نقطه. ذرهبین، شیشه عینک و لنز دوربین شکاری همگی مناسب هستند. اگر کمی آب هم به این شیشهها اضافه کنید، میتوانید پرتو نور را افزایش دهید. گوشهی عدسی را به منظور متمرکزکردن نورخورشید در یک نقطه در مقابل آن بگیرید، و برگ خشک و خار و خاشاک را در زیر همین نقطه قرار دهید. شما به زودی یک آتش خواهید داشت.
تنها ایراد این روش این است که فقط زمانی کاربرد دارد که شما نورخورشید دارید. در هوای ابری و در هنگام شب هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.
اما علاوه بر این روش معمول، ۳ روش غیر معمولی و شاید عجیب را در ادامه برایتان توضیح خواهیم داد:
با پرکردن بادکنک بوسیلهی آب میتوانید این وسیلهی معمولی را به یک عدسی تولید آتش تبدیل کنید.
بادکنک را از آب پرکرده و سر آن را محکم ببندید. البته تا حد امکان بادکنک به فرم دایره باشد، همچنین از باد کردن بیش از حد آن بپرهیزید که سبب انحراف نقطهی کانونی اشعهی خورشید میشود ( درواقع فاصلهی کانونی افزایش مییابد و در محل مورد نظر شما ایجاد نمیشود). بادکنک را به داخل فشار دهید تا به شکلی برسید که یک دایره از نور برای شما ایجاد کند. البته مدنظر داشته باشید که بادکنک دارای فاصله کانونی کوتاهتری نسبت به عدسی است پس آنها را خیلی دورتر از مواد اشتعالزای خود نگیرید ۳ تا ۴ سانتیمتر کافی است.
درست کردن آتش از یخ فقط در حد آزمایشات و تئوریهای کلیشهای مدرسه نیست، بلکه شما میتوانید از یخ آتش درست کنید. تمام چیزی که نیاز دارید یک تکه یخ به فرم عدسی است. این روش برای پیک نیکهای زمستانی مناسب است.
برای انجام آن شما به یک یخ شفاف و تمیز نیاز دارید، اگر تکه یخ شما تیره یا دارای ناخالصیهایی باشد برای این روش مناسب نیست. بهترین راه برای تهیه یک تکه یخ شفاف و تمیز این است که یک کاسه، فنجان یا ظرفی ساخته شده از فویل را ازآب تمیز دریاچه یا چشمه یا برف آب شده پر کنید و اجازه دهید تا یخ بزند. البته برای این روش یخ شما باید حداقل ۴ سانتیمتر ضخامت داشته باشد. پس از آماده شدن یخ باچاقو آنرا به فرم عدسی دربیاورید. به خاطر داشته باشید عدسیها درمرکز دارای ضخامت بیشتری نسبت به لبهها هستند.
بعد ازفرم دادن یخ آن را با دستان خود جلا دهید، حرارت دستها برای صاف شدن سطح یخ مناسب هستند. سپس لبه یخ خود را در مقابل نورخورشید بگیرید، یخ مانند عدسی عمل می کند و نور در یک نقطه متمرکز کرده و سبب ایجاد آتش در برگ هایی می شود که در زیر آن هستند.
تمامی چیزی که در این روش نیاز دارید یک قوطی نوشابه و یک تخته شکلات و یک روز آفتابی است. بستهی شکلات را باز کرده و به ته قوطی نوشابه بمالید. شکلات مانند جلادهنده عمل کرده و ته قوطی را مانند آینه درخشان میکند. اگر شکلات به همراه ندارید خمیردندان نیز همین کار را میکند.
پس از جلا دادن انتهای قوطی، چیزی که شما دارید که آینه سهمی شکل است که نورخورشید با برخورد به آن منعکس می شود و شما باید در مسیر انعکاس آن مقداری برگ خشک یا چیزی شبیه به این را بگیرید، پس از چند ثانیه شما یه شعله آتش خواهید داشت.
البته شاید اینکه شما در یک ناکجاآباد یا در یک شرایط اضطراری یک قوطی نوشابه و یک بسته شکلات داشته باشید کمی دور از ذهن باشد، اما به هرحال روش جالبی است.
مانند روش قوطی نوشابه تصور اینکه شما در موقعیتی کبریت ندارید اما سیم طرفشویی و باتری همراهتان است کمی دشوار است، با این وجود دانستن این روش نیز جالب و شاید هم کارآمد باشد.
شما به سیم ظرفشویی با حدود ۱۳ سانتی متر درازا و یک و نیم سانتی متر عرض نیاز دارید. سیم را در یک دست گرفته و باتری را در دست دیگر خود قرار دهید ( باتری ۹ ولتی مناسبتر است)، سر دارای contacts آنرا به سیم ظرفشویی بمالید. سیم شروع به درخشان شدن و سوختن میکند سپس به آرامی در آن بدمید. این مشعل را به برگهای خشک، چوبها و مواداشتعالزای خود منتقل کنید. اما به یاد داشته باشید که شعلهی ایجاد شده از سیم ظرفشویی خیلی زود خاموش میشود پس زمان را از دست ندهید.
کوهها بخشهایی از پوستهی زمین هستند که نسبت به مناطق اطراف خود مرتفعترند. شکلگیری و تکامل کوهها انواع مختلف دارد اما عموما کوهها از برخورد و لغزش لایههای زمین به وجود میآیند. در این مقاله برای آشنایی بیشتر به انواع آنها اشاره میکنیم. با ما همراه باشید.
اکثر کوهها هنگام لغزش آرام صفحات تکنونیکی ایجاد میشوند، برخی از آنها نتیجهی فرسایش و برخی نتیجهی آتشفشانها هستند. در این مقاله در مورد چگونگی بهوجود آمدن کوهها بحث و فرآیند شکلگیری آنها را بررسی میکنیم.
کوهها نوعی از اشکال مختلف زمیناند و ارتفاع بیشتری نسبت به مناطق اطراف دارند. ارتفاع آنها از ۶۰۰ متر بیشتر و بلندتر از تپهها هستند. بلندترین کوه جهان در آسیا واقع شده و بلندترین رشتهکوهها در اقیانوس اطلس قرار دارند. جالب است بدانید که برخی از مرتفعترین کوهها در عمق اقیانوسها قرار گرفتهاند.
کوهها، نشاندهندهی شرایط آبوهوایی در قلههای خود هستند. به عنوان مثال، در یک کوه مرتفع شرایط آبوهوایی از دامنه تا قلهی آن متفاوت است. در مقایسه با پایهی کوه، قلهی آن سردتر است و حتی ممکن است پوشیده از برف باشد. علاوه بر این در قلهی کوهها اکسیژن کمتری وجود داشته و اشعهی خورشید تأثیر بیشتری دارد. به همین دلیل گونههای مختلفی از گیاهان و جانوران در یک کوه زندگی میکنند. جنگلهای دو طرف کوه، جنگل آلپ نامیده میشوند.
تخمین زده میشود که آب نیمی از جمعیت جهان به این شکل به زمین وابسته است. در واقع رودخانههای بزرگ جهان از کوهها تغذیه میکنند. بسیاری از کوهها دارای دریاچههای یخیاند که به علت آب شدن یخچالهای طبیعی ساخته شدهاند. با این حال همهی کوهها دارای پوشش گیاهی نیستند و برخی از آنها خشک و بیثمرند. شما میتوانید کوههای جوان را به خاطر داشتن یک تنگه (درهی عمیق) تشخیص دهید. با این مقدمهی کوتاه میتوانید بفهمید که کوهها چگونه شکل میگیرند.
بلندیهای روی زمین که در اطراف آن زمینهای پست وجود دارند، کوه مینامیم. آنها اساسا از سنگ ساخته شدهاند. با توجه به فرآیند شکلگیری کوه، بیرونیترین لایهی زمین و یا پوستهی زمین از شش صفحهی تکنونیکی ساخته شده است. هرگاه این صفحهها حرکت کنند و با هم برخورد کنند، مناطق وسیع زمین ارتقا پیدا میکنند و در نتیجه به کوههای مرتفع تبدیل میشوند. بسته به فرآیندهای زمینشناسی کوهها دارای ۵ نوع متفاوت هستند.
کوههای FOLD رایجترین کوهها هستند. آنها در اثر برخورد دو صفحه که باعث تا شدن پوستهی زمین میشوند، به وجود میآیند. این تا شدن، دامنهی کوهها را در هر دو طرف به وجود میآورند که به آن تاقدیس – جایی که هر دو طرف به سمت یک نقطه صعود میکنند – میگویند. هیمالیا در آسیا، کوههای راکی در شمال آمریکا و کوههای آلپ در اروپا از این دسته کوهها هستند.
کوههای گسلدار زمانی ایجاد میشوند که سنگهای پوستهی زمین در امتداد گسلها پیش بروند. کوههای گسلدار دو نوع هستند: کوههای شیبدار و کوههای مرتفع. در نوع اول دو طرف کوه دارای شیب است در حالی که در نوع دوم کوه کج است و یک سمت شیب ملایم و سمت دیگر شیب تندی دارد. رشتهکوههای نوادا و کوههای تئون در شمال آمریکا نمونههایی از این نوع کوهها هستند.
کوههای گنبدی به دلیل بالا آمدن ماگمای داغ از گوشته بالا میآیند و لایههای رسوبی پوستهی زمین را میپوشانند. در این روند ماگما فوران نمیکند، اما سرد و سفت میشود و در آخر هستهی کوه را شکل میدهد. این کوهها به خاطر شکل ظاهریشان به این نام شکل گرفتهاند. کوههای ناواهو در یوتا و کوه آدیروندک در نیویورک از این قبیل هستند.
همانطور که از اسمشان پیداست، کوههای آتشفشانی به دلیل فورانهای آتشفشانی به وجود آمدهاند. در این کوهها، گدازهها به سطح زمین میرسند و سرد و سخت میشوند و این کوهها را تشکیل میدهند. در بسیاری از موارد، مواد آتشفشانی به دلیل فشار زیاد تا ارتفاع زیادی بالا میرود. کوه فوجی در ژاپن و کوه اتنا در اروپا، از کوههای معروف آتشفشانی هستند.
کوههای مسطح به دلیل فرسایش در طول زمان به وجود میآیند. رودخانههای جاری نقش عمدهای را در شکلگیری این کوهها به عهده دارند. معمولا رشتهکوههای برابری را شکل میدهند. کوه کتاسکیل در نیویورک یک نمونه از کوههای مسطح است.
علاوه بر این کوههای دیگری هم از فعالیتهای دیگر زمین تشکیل شدهاند. گرچه رشتهکوههای راکی در شمال آمریکا به کوههای fold معروفاند اما در همان محدوده کوههای گنبدی و گسلدار هم دیده میشوند. در طبیعت فرآیندهای یخبندان، فرسایش خاک، هوازدگی شیمیایی و مکانیکی مدام در حال تکرار است که نقش عمدهای را در شکلگیری کوهها ایفا میکنند.
با آغاز فصل سرما و بارش باران و البته برف در ارتفاعات، این سوال مطرح میشود که آیا صعود به کوهها و ارتفاعات در این فصل اقدامی پرمخاطره است یا خیر؟
رئیس فدراسیون کوهنوردی در اینباره میگوید:
در صورت در نظر گرفتن نکات مربوط به صعود ایمن، میتوان در فصل سرما نیز یک صعود خوب و البته مطمئن داشت ولی بدون در نظر گرفتن پیشبینیهای لازم، کوهنوردان مطمئن باشند در این فصل برای صعود با یک محیط خطرناک روبرو هستند که میتواند به آنها آسیبهای جدی وارد کند.
رضا زارعی با اشاره به مخاطرات صعود در فصل سرما اظهار کرد:
صعود کردن در فصل سرما آن هم توسط افرادی که تجربه بالایی در کوهنوردی ندارند، بیشتر شبیه به ماجراجویی است و میتواند سبب ایجاد حوادثی گاه غیرقابلجبران برای آنها شود.
او با اشاره به وضعیت کوهها در فصول سرما ادامه داد:
افرادی که به صعود در فصل سرما اقدام میکنند، باید بدانند با یک محیط وحشی و خطرناک در کوه روبرو هستند و اگر تمامی موارد ایمنی را رعایت نکنند، قطعا با مشکل مواجه میشوند.
رئیس فدراسیون کوهنوردی با اشاره به مهمترین مواردی که باید برای صعود در فصل سرما در نظر گرفت، گفت:
آموزش، آگاهی و شناخت نسبت به محیط، جزو مهمترین مواردی است که باید کوهنوردان برای صعود در فصل سرما در نظر بگیرند.
زارعی با برشمردن نکات ضروری هنگام کوهنوردی خاطرنشان کرد:
افرادی که اقدام به صعود در این فصل میکنند، باید حتما از مسیرهای پرتردد عبور کنند و دست به صعود انفرادی نزنند. همچنین در این فصل داشتن پوشاک مناسب و گرم، غذای کافی، اعلام مسیر و مقصد صعود به خانواده و پناهگاهها جزو دیگر مواردی است که پیش از صعود به کوه باید آنها را مدنظر قرار داد.
او همچنین به یک قانون مهم در کوهنوردی اشاره کرد و گفت:
قانونی در کوهنوردی به نام “قانون ساعت ۱۴” وجود دارد که هر کوهنوردی باید راس ساعت ۱۴ به سمت مبدا حرکت خود باز گردد، زیرا در غیر این صورت احتمال گم کردن مسیر بسیار زیاد است.
رئیس فدراسیون کوهنوردی اضافه کرد:
شرایط صعود در فصل زمستان با در نظر گرفتن پیشبینیهای مناسبراحت بوده ولی بدون در نظر گرفتن امکانات لازم و البته نکات مهم پیش از صعود، قطعا، کوهنوردی در این فصل مشکلآفرین خواهد بود.