گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

گروه کوهنوردی شیراز

گروه کوهنوردی شیراز در زمینه های کوهپیمایی / غارنوردی / صعود قله / و... فعالیت می نماید و از علاقمندان به طبیعت و کوهنوردی نام نویسی می نماید

چوبکاری کردن

چوبکاری نفرمایید ، فلانی مرا چوبکاری می کند ، خودم شرمنده هستم دیگر چوبکاری نفرمایید ، و قس علی هذا .
این عبارت به لحاظ معنی و مفهوم واقعی یعنی کسی را با چوب زدن و به وسیله چوب تنبیه و سیاست کردن است ولی مجازاً کسی را خجل و شرمسار کردن از بسیاری احسان و نیکی ، بیش ازحد معمول و انتظار از کسی پذیرایی و به کسی محبت کردن ، نیکی کردن به آن که نسبت به تو نیکی نکرده است ، وبالاخره با انعام و اکرام کسی را که انعام و اکرام وظیفه او بوده خجل کردن است .

در تمام این موارد طرف مقابل خجلت و شرمساریش را با عبارت بالا به صور و اشکال زیر پاسخ می گوید :

چوبکاری نفرمایید ، فلانی مرا چوبکاری می کند ، خودم شرمنده هستم دیگر چوبکاری نفرمایید ، و قس علی هذا .

چوبکاری همان طوری که در بالا ذکر شده حاکی از سیاست و تنبیه طرف مقابل به وسیله چوب زدن است . این نوع تنبیه و مجازات از قدیمیترین ایام تاریخی بلکه از بدو خلقت بشرکه فقط چوب درختان جنگلی آلت و ابزار کار انسانهای اولیه بوده معمول و متداول بوده است . اطفال خردسال بازیگوش را با چوبهای نازک که به دست و پایشان می زدند تنبیه می کردند .

مردان متاهل همسرانشان را - البته در دوره مردسالاری با چوبهای ضخیم مخصوصاً چوب انار که ضربه هایش دردناک بوده و بدن را متورم و خون آلود می کرده است مجازات می کرده اند .

چوبکاری براثر زمان پیشرفت کرد! و از درون خانه داخل سیاست شده گوشه ای از گوشمالی و مجازات سیاست پیشه گان گناهکار را بر عهده گرفته است . در این مورد اگرگناهکار محکوم به مرگ می شد او را به پشت می خوابانیدند و با چوبهای ضخیم آن قدر به شکمش می نواختند که روده هایش پاره می شد و محکوم بیچاره بر اثر خونریزی داخلی به فجیعترین وضعی جان می داد .

چنانچه محکومیت گناهکار در حد مرگ و اعدام نبود این گونه محکومان را که اکثراً شاهزادگان و امرای ارتش وحکام ولایت بوده اند به طریق چوب زدن و نقره داغ ! کردن ، یعنی جریمه نقدی ، و نفی بلد و تبعید محکوم می کردند تا سایر ماموران دولت تکلیف خود را بدانند و سرجایشان بنشینند .

به طوری که یادآور شد اگرچه چوب زدن از قدیمیترین ایام تاریخی رایج و معمول بود ولی چوبکاری رجال و زعمای قوم فتحعلی شاه قاجار اتفاق افتاد و بخصوص در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بنابرنقشه و تصمیم میرزا تقی خان امیرکبیر شاهزادگان و حکام ولایات و فرماندهان قشون را که در انجام وظایف محوله تهاون و قصور می ورزیدند بدین وسیله چوبکاری و مجازات می کردند تا درس عبرتی برای سایرخدمتگزاران و عمال دولت باشد .

براثر نقشه و تدبیر امیرکبیر تا آنجا که مدارک موجود حکایت می کند علاوه بر حکام ولایات در حدود چهارده تن از عموها و عموزاده های شاه و حتی پسران خاقان مغفور به علت خطاهایی که مرتکب شده بودند چوب خورده جریمه شده اند ولی پس از قتل امیرکبیر این نظم و نسق و سختگیری بلاتفاوت نیز در عصر قاجار با خود او متروک شده است .

به هرصورت در حال حاضر که جزء امثال وحکم در صحبتهایمان می گوییم فلانی مرا چوبکاری می کند از دوره قاجاریه به خصوص در زمان صدارت امیرکبیر که چوبکاری نسبت به تمام مقامات کشور رواج وکمال یافته به یادگار مانده است .

کوه پردیس

اولین خانه دنیا در ایران بنا شد

عجایب کوه پردیس  

یک پژوهشگر و باستان شناس ایرانی که 30 سال درباره عجایب کوه جم یا پردیس در استان بوشهر تحقیق کرده معتقد است این کوه نزدیکترین نقطه زمین به خورشید، نقطه آغازین رشته کوههای زاگرس، اولین خانه دنیا و محل قرارگیری کشتی نوح است!

سالها پیش که کاوش در محوطه های تاریخی به دست باستان شناسان خارجی در ایران انجام می شد، "گیرشمن"، باستان شناس معروف مشهور فرانسوی درباره ایران گفته بود تا آن زمان تنها پنج درصد خاک ایران کاوش شده است اما همین اطلاعات اندک به دست آمده از حجم کمی از خاک ایران نشان دهنده اصالت و کیفیت عالی تکنولوژی در ایران قدیم بوده است و به طور قطع کشفیات تازه بر قدمت آن می افزاید.

در این میان یک پژوهشگر رشته تاریخ برای تهیه تز آکادمیک در مورد آغاز تمدن بشری در مقطع دکترا و اینکه در میان هم دانشگاهی های خود در لندن ثابت کند ایران جزو کشورهای جهان اولی است نه جهان سومی، به بررسی مستندات موجود در کوه پوز پدری استان بوشهر پرداخت چون تصور می کرد که شایعات در این منطقه نباید بدون مبنا باشد.


بدیعه دشتی، پژوهشگر و کارشناس میراث فرهنگی است که چند سال پیش برای اثبات اینکه این منطقه اولین خشکی روی زمین است کارهای تحقیقاتی خود را با استفاده اسناد و مدارک موجود، شروع کرد.

در این راه از کتابخانه های معتبر دانشگاههای دنیا استفاده کرد اما استاد راهنما برای تاریخی که مورد نظر او بود وجود نداشت بنابراین باید به تنهایی تحقیق می کرد. در این بین کتاب اوستا به عنوان یکی از منابع کهن و قابل استناد در تحقیقاتش کمک خوبی بود.

بدیعی تا به حال 70 دوره آموزشی را در رشته های مختلف گذرانده است از پیانو، گیتار و نقاشی گرفته تا باستان شناسی و برنامه نویسی برای کامپیوتر. چون سال 52 جزو صد نفر اولی بود که برای برنامه نویسی کامپیوترهای ایران که به اندازه یک اتاق عظمت داشتند، استخدام شد.

پدری، جم و پردیس نام کوهی شگفت انگیز در بوشهر است

بدیعه دشتی اصالتا جنوبی است و نام فامیلش هم برگرفته از نام دشتستان است او که سالها درباره کوه جم در سی کیلومتری شمال شرق سیراف و سواحل شمالی خلیج فارس تحقیق کرده ، می گوید: محلی ها و ساکنان قدیمی دشتستان بزرگ به کوه جم، پوز یا پدری می گویند چون قله این کوه شبیه پوز است اما در کتاب اوستا از این منطقه به "ور جم کرد" نام برده می شود به همین دلیل نام جم نیز بر آن گذاشته شده است. اما یک پژوهشگر با استفاده از نام "پدری" که نام رسمی کوه و به معنی پارادایس یا بهشت اوستاست، واژه پردیس را برای آن انتخاب کرد به همین دلیل اکنون از واژه پردیس در کل کشور برای اماکن، مناطق حتی نام دختران نیز استفاده می شود.

دشتی کار بررسی تاریخ ایران را از سال 1980 تا کنون آغااز کرده و به این نتیجه رسیده که آغار تمدن بشریت و پیدایش زمین در منطقه ای به نام کوه پوز پدری یا جم در استان بوشهر است.

وی معتقد است که اولین بار نام منطقه بکر"جم" بر روی نقشه باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی به عنوان قدیمی ترین منطقه پارینه سنگی ایران با شماره 26 ثبت شده است.

نسل اول انسان هیچ وقت میمون نبوده است

دشتی معتقد است اینکه برخی می گویند نسل اول انسان شبیه به میمون بوده کاملا اشتباه است و این نظریه هیچ گاه به اثبات نرسیده است چون آثار موجود در کوه جم حاکی از وجود فسیل انسان در هزاران سال پیش است.

وی ادامه داد: در کتاب اوستا آمده است که نژاد آریا یعنی ایرانی در جنوب ایران امروز متولد شده و هرگز از جای مجهولی به جای مجهول دیگری کوچ نکرده است. برخی از افراد به دلایل گوناگون مقاله ها و مطالبی می نویسند و می گویند میمون ها از جایی دیگر به ایران آمده و همان جا زندگی کرده اند و تغییر شکل داده اند و متاسفانه نشریات هم آن را چاپ می کنند. اما همه این چرندیات با ارائه کردن مدرک و فسیل انسان نشان دهنده مردود بودن این نظریه است.

وی گزارش برخی از روزنامه های داخلی را درباره مهاجرت میمون ها به ایران را آرشیو کرده است.

بوشهری نام یک سناتور بوده است

استان بوشهر فعلی تا 50 سال پیش دشتستان بزرگ نام داشت در آن زمان سناتوری به نام باقر بوشهری با استفاده از سمتش و آشناهایی که در مراکز دولتی داشت نام خود را روی استان گذاشت و از آن به بعد دشتستان، بوشهر نام گرفت. حتی سرگذشت تغییر نام این استان در کتاب های تاریخی شهر نیز آمده است.

وی بیان کرد: برای ثبت جهانی شدن این کوه تحقیق کرده ام اما شرط بر این است که در گام نخست ایران باید درخواست جهانی شدن این کوه را بدهد اما مسئولان سازمان میراث فرهنگی با وجود اینکه کشفیات زیادی در این کوه شده است و تاریخی بودن این منطقه نیز برای آنها اثبات شده هنوز اقدامی برای ثبت آن انجام نداده اند.

این محقق ادامه داد: در کنار کوه پردیس تپه های قدیمی نیز وجود دارد که متعلق به دوره جمشید است. اما غاری را که در نزدیکی کوه مشاهده می شود می توان اولین خانه دنیا نامید. بنابراین تحقیق روی این خانه مهاجرت ایرانی ها را کاملا رد می کند.

نزدیک ترین خشکی روی زمین به خورشید

قله این کوه که رفته رفته از ارتفاع آن کاسته شده، نزدیک‌ ترین نقطه کره زمین به خورشید، ‌است، زیرا در نزدیکی خط استوا بلندترین ارتفاع، قله همین کوه‌ است.

بنا به گفته بدیعه دشتی، حتی اورست حدود هزار متر از پوز پدری پائین‌تر است و یک قله مستقل جداگانه محسوب می‌شود.

او معتقد است که رشته کوههای زاگرس از همین کوه آغاز شده است به همین دلیل در اطراف آن می توان اولین دشت مسطح را مشاهده کرد.

دشتی با بیان اینکه فلات ایران دو و نیم میلیون کیلومتر بود اما یک میلیون کیلومتر آن در طول سالها از ایران گرفته شده است ادامه داد:  گسترش دشت های دیگر باعث شد تا آریایی ها برای اینجا نام دشتستان را انتخاب و در همان جا زندگی کنند.


این پژوهشگر مقیم انگلستان گفت: حدود یک کیلومتر از کوه پردیس از جنس سیلیس است. در زمانهای گذشته از این منطقه به عنوان آیینه ای برای دیدن سپاه دشمن در اطراف قله استفاده می شد.

وی گفت: از نظر فنی طبیعتا اثری از آیینه در روی این نقش های سنگین نمی توانسته به جای مانده باشد اما برای اثبات آن، باید گفت منطقه دارای معادن متعدد شیشه و فلزاتی مانند آهن و جیوه بوده و رستنگاه گیاهانی مانند کتیراست که از خشک شدن آن برای ساخت آیینه هم استفاده می شده است. اما جدا از آن، تنها صیقلی بودن این محدوده از کوه در 27 هزار سال پیش به تنهایی می توانست وظیفه یک آیینه را داشته باشد.

جام جهان نمای جمشید

بنا به گفته این پژوهشگر و تاریخ شناس، جام جهان نما کوهستانهای متعدد اطراف کوه جم است که مانند یک قدح وجام عظیم بیننده را از آن همه ابهت و عظمت در خلقت مدهوش می کند. همچنین در لابه لای این کوهستانها نقشهایی پیدا شده است که بر سینه کوهها جاری شده بودند و به گفته سالمندان محلی در قدیم با آیینه پوشیده شده بود این آیینه های کوهین سر جام جم را نشان می دهد.

او گفت: در بالای کوه جم مشرف بر منطقه جم در چندین نقطه تحت زاویه های خاص دیوارهای سنگی صیقل شده در مقیاس های بزرگ وجود دارد که شهروندان کهنسال جم در گفتمان محلی از آن به عنوان چرم آیینه یاد می کنند همچنین بنا به گفته آنها در سالهای بسیار دور آنها با حضور در زیر این چرم آیینه ها قطعات کوچک شیشه های سیاه رنگ می یافتند که صحت این مسئله را تقویت می کند.

به باور دشتی، دستیابی به تعداد زیادی از آثار دوره ساسانی از قبیل قلعه، دیوار دفاعی و جاده ارتباطی در منطقه جم حکایت از آثار جام جهان نما دارد.

خانه های درختی

در دنیا خانه های شگفت انگیز زیاد است این بار خانه های عجیب و غریب را میبینیم که دیدن آنها خالی از لطف نیست از قهوه خانه ای که روی یک درخت است تا خانه درختی های زیبا و باورنکردنی .


















شتر پشت بام

اگر چه عبارت مثلی بالا به همین صورت بر سر زبانهاست ولی با توجه به جریانی که روی داده فکر می کنم به این صورت باید تغییر داده شود آنکه الاغ را به پشت بام برد خودش باید پایین بیاورد و شاید همین واقعه موجب شده باشد که عبارت بالا جزء امثله سائره در آید.
در اوایل سلسله قاجاریه یک نفر پهلوان کشتی از شهر اسلامبول به ایران آمد و در منطقه آذربایجان با هر پهلوان ایرانی که کشتی گرفت همه را مغلوب کرد. در شهر تهران هم مبارز و هماوردی برایش باقی نمانده بود وقصد مراجعت به خاک عثمانی- ترکیه امروز- را داشت که به وی خبر دادند در شهر یزد پهلوان نامداری به نام پهلوان عسگر- اصغر- زندگی می کند که تا کنون کسی نتوانسته پشت او را به خاک رساند.

پهلوان اسلامبولی با خود اندیشید که اگر پشت این پهلوان را به خاک نرساند دور از جوانمردی است که در عالم پهلوانی ادعای قهرمانی کند. پس درنگ و تامل را جایز ندیده راه یزد را در پیش گرفت تا هم دیداری از بلاد مرکزی ایران کرده، ره آورد سفر ایران را تکمیل نماید و هم با پهلوان یزدی که صیت شهرتش همه جا را فرا گرفته دست و پنجه ای نرم کرده باشد.

خلاصه بار سفر بست و پس از چند روز طی مراحل وارد یزد شد و در حضور جمعی کثیر از معاریف و جوانان و ورزشکاران با پهلوان عسگر کشتی گرفت. این کشتی که در آخر به گلاویزی کشیده بود، سرانجام به فتح و غلبه پهلوان عسگر یزدی منتهی گردید و پهلوان اسلامبولی به وطن مالوفش بازگشت.پدر پهلوان عسگر که انتظار چنین فتح و فیروزی را نداشت و هرگز تصور نمی کرد که قدرت و توانایی فرزند برومندش تا به این پایه باشد از فرط سرور و خوشحالی مقرر کرد که بقال سرگذر هر روز مقدار کافی شکر سفید در اختیار فرزندش بگذارد تا شربت کند و به منظور رفع خستگی و ازیاد قدرت بنوشد. زیرا سابقا معمول بود و اخیرا تجارب علمی هم نشان داده است که قهرمانان ورزشی با مصرف کردن شکر به مقدار قابل توجهی انرژی و قدرت بیشتر کسب کنند و با زحمت کمتری پیروز شوند.

باری، دستور پدر تا مدت چند ماه ادامه داشت و کار پهلوان یزدی این بود که همه روزه به سراغ بقال سر گذر برود و مقرری شکر را اخذ نماید.
چون چندی بدین منوال گذشت، روزی بقال سر گذر از دادن شکر امتناع کرد و در مقابل اصرار و پافشاری پهلوان عسگر اظهار داشت که پدرش جیره او را قطع کرده و دیگر حاضر نیست بیش از این پول شکر بدهد. پهلوان عسگر پیش پدر رفت تا او را از این تصمیم باز دارد ولی هر چه بیشتر اصرار و الحاح کرد کمتر نتیجه گرفت. در این موقع فکر بکری به خاطرش رسید و شب هنگام که تمامی اهل خانه در خواب خوش غنوده بودند، به طویله رفت و الاغ مرکوب پدرش را بیرون کشید.

سپس نردبانی از پای طویله به پشت بام خانه گذاشته الاغ را بر دوش گرفت و با قدرت و نیروی شگرف خود به پشت بام برده و افسارش را در گوشه ای میخکوب نمود. بامدادان که اهل خانه بیدار شدند. طویله را خالی و الاغ را بر پشت بام دیدند. پدر پهلوان عسگر چون به جریان قضیه واقف شد در مقام چاره جویی بر آمد و مقصودش این بود که الاغ را به هر وسیله ای که ممکن باشد بدون کمک و یاری فرزند پهلوانش پایین بیاورد.پس چند تن پهلوان نیرومند را به خانه آورد و از آنها استمداد نمود . پهلوانان موصوف هر قدر فعالیت کردند نتوانستند الاغ را از آن بام رفیع به زیر آورند، زیرا تنها راه چاره و علاج این بود که الاغ را بر دوش گیرند و پله پله از نرده بان پائین آیند، در حالی که انجام چنین کاری از عهده آنها خارج بود.هیچ کدام چنان نیروی شگرفی نداشتند که چنین کار خطیری را انجام دهند.

 پس با نهایت یاس و شرمندگی به پدر پهلوان عسگر اطلاع دادند که این کار را از ناحیه هیچ کس در یزد ساخته نیست و آنکه الاغ را به پشت بام برد خودش باید پایین بیاورد . پدر پهلوان عسگر یزدی چون بار دیگر به نیروی خارق العاده فرزند سطبر بازویش واقف گردید او را مورد نوازش قرار داد و مقرری شکر را دوباره برقرار کرد.

مسیر جدید در برج ترانگو

The new Polish route on Great Trango Tower.

برای نمای بزرگتر تصویر روی آن کلیک کنید

دیواره نوردان لهستانی مارک راگانویچ و مارسین تومازوسکی مسیر جدیدی در جبهه شمال غربی برج بزرگ ترانگو ، یکی از بزرگترین دیواره های جهان به نام بوشیدو (+VII-A4 VII)ایجاد کردند . یک خط عمدتن مستقل در سمت راست دیواره که در ارتفاعی مشخص به گرده "عظیم" در جبهه جنوب غربی ، مسیر کردز – وارتون ، سال 2004 ، در ارتفاع سه چهارم جبهه ، متصل می شود.

سبک آنها کپسوله با برقراری چهار کمپ پرتلج بود ، بعد از نصب طناب ثابت تا کمپ اول ، بالای هشت طول، آنها 20 روز روی دیواره سپری کرده و در مجموع 46 طول صعود کردند و صعود خود را در شب در میان طوفان بر فراز جبهه اصلی جنوب غربی به پایان رساندند که هنوز با قله 6250 متری برج بزرگ ترانگو فاصله زیادی داشتند. آخرین روز صعود بیش از 24 ساعت در طوفان برف و سرمای منجمد کننده بسر بردند ، راگانویچ می گوید طناب آنها یخ زده و سفت شده بوده ، برف و تگرگ تمامی تجهیزات آنها را پوشانده بوده  ، زمانیکه به پرتلج خود می رسند کاملن خسته و تحلیل رفته بودند و فقط دو حلقه طناب برای آنها باقی مانده بوده.

لهستانی ها 21 رول و هشت میانی روی مسیر نصب کردند ، راگانویج معتقد است که آنها بیشتر در سمت چپ مسیر کردز-وارتون صعود می کرده اند و سه طول از مسیر آنها را در پی گرفته اند.

کردز- وارتون در سال 2004 یک صعود سبکبار شاخص با حداقل تجهیزات و حداکثر صعود آزاد را با موفقیت انجام  داده بودند ، آنها طناب ثابت نصب نکردند و کیت رولکوبی همراه نبرده بودند ، حدود 2290 متر دیواره عمودی را در عرض چهار روز و نیم صعودکردند.

با تکمیل 17 طول در بالای کارگاههای مرتفع , آنها در مسیری که قبلا" روی آن تلاش شده بود قرار گرفتند ، روی قله جنوب غربی ایستادند و فرودی خطرناک را به پایان رساندند که بیش از 48 ساعت از آن بدون آب آشامیدنی بود.

trango

تصویر از سایت انجمن کوه نوردان لهستان

در ماه آوریل سال 2012 این دو لهستانی مسیری جدید روی جبهه شمالی Polar Sun Spire در جزیره بافین کانادا ایجاد کردند که برجسته ترین دیواره نوردی سال شاخته شد و 24 روز طول کشیده بود.

عکس 76000 دلاری

اینها عکس های منتخب مسابقه ای هستند که درلندن برگزار می شود که قرار است برنده این مسابقه بزرگ جهانی جایزه 76000 دلاری ر ا از آن خود کند .

















خواص گل گاو زبان

یکی از عجایب سلسله کوه های البرز که قله عظیمی چون دماوند دارد، پرورش چندین نوع گیاه دارویی است که اثر درمانی زیادی دارند و منحصراً در دامنه های این کوه به عمل می آیند و در کوه های دیگر اثری از آنها نیست. چندی پیش جراید ایران از یکی از این گیاهان سخن گفته و اثرات سحرآمیز آن را بیان داشتند و نوشتند که کارشناسان خارجی بذر این گیاه را به کشورهای دیگر برده اند، ولی با کوشش فراوان نتوانسته اند آن را به عمل آورند، زیرا این گیاه فقط در زادگاه اولیه خود سبز می شود.

golgavzaban_01

هر چند در کتب قدیم به گل گاوزبان " لسان الثور" می گویند، ولی در واقع نام دیگری ندارد. اسم فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ترکی و غیره هم ندارد، چون در هیچ نقطه ای از زمین جز دامنه کوه های البرز به عمل نمی آید و با گیاه دیگری که در آذربایجان و شهرهای دیگر ایران و کشورهای دیگر می روید و به غلط به گاوزبان مشهور شده است، نسبتی ندارد. برای اینکه این اشتباه که حدود چند قرن است پزشکان و دارو سازان را گمراه کرده است، از بین برود این را "گل گاوزبان" و دیگری را "گیاه گاوزبان" بنامید. این دو گیاه متفاوت هستند، تنها گل هایشان کمی به هم شبیه است، هیچگونه خواص مشترکی ندارند و از نظر منافع طبی با هم متضاد می‌‌باشند. گل های "گل گاوزبان" درشت تر از گل های"گیاه گاوزبان" است.

گیاه گاوزبان به عنوان یکی از غنی‌ترین منابع اسیدهای چرب اصلی بشمار می‌رود بطوریکه از آن به عنوان غنی‌ترین منبع شناخته‌شده برای (Gamma Linoenic Acid (GLA در نزد بشر معرفی شده‌است. گل گاوزبان یک گیاه علفی یک ساله‌است که از اردیبهشت تا شهریور گل می‌دهد.

 

 نحوه استفاده گل گاو زبان


به صورت دم کرده مصرف می‌شود و برخی مقداری فندق هم با آن مصرف می‌کنند.

 

گیاه‌شناسی (گل گاو زبان)


گاوزبان گیاهی است علفی و یکساله که ارتفاع ساقه آن تا ۶۰ سانتیمتر می‌رسد ساقه آن شیاردار و خاردار می‌باشد. برگ‌های این گیاه ساده و پوشیده از تارهای خشن است. گلهای آن به رنگ آبی، سفید و بنفش می‌باشد.

 

گاوزبان احتمالا از شمال آفریقا به نواحی دیگر راه یافته و امروزه در منطقه مدیترانه، نواحی شمال آفریقا و قسمت‌هایی از خاورمیانه می‌روید. گل، برگ و سرشاخه‌های گلدار آن به مصرف دارویی می‌رسد.

 

گاوزبان گیاهی مقاوم به شوری است که قادر به جذب یون‌های سدیم، کلر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم از خاک می‌باشد و می‌توان از این گیاه برای خارج ساختن این یون‌ها از خاک و اصلاح خاک‌های شور و قلیا استفاده کرد.[۲] در ویکی‌پدیای زبان‌های دیگر به ترکیبات سمی و آلکالوئیدی این گیاه هم اشاره شده.

 

خواص داروئی گل‌گاوزبان


بر اساس کتاب قانون بوعلی سینا:(قانون در طب انتشارات صداوسیما صفحه ۲۰۲) مزاج:گرمیش نزدیک به اعتدال است و کمی به سوی گرمی گرایش دارد، در آخر اول رطوبتی دارد. خوزی گفته‌است در آخر دوم سرد و تر است و این نظریه از راستی دور است.

 

۱) گل گاو زبان و برگ‌های آن تصفیه کننده خون است.

 

۲) آرام کننده اعصاب است.

 

۳) عرق آور است.

 

۴) ادرار آور است.

 

۵)کلیه‌ها را تقویت می‌کند.

 

۶) سرماخوردگی را برطرف می‌کند.

 

۷) برای از بین بردن سرفه از دم کرده گل گاو زبان استفاده کنید.

 

۸) در درمان برونشیت موثر است.

 

۹) بی اختیاری دفع ادرار را درمان می‌کند.

 

۱۰) التهاب و ورم کلیه را درمان می‌کند.

 

۱۱) در درمان بیماری سرخک و مخملک مفید است.

 

۱۲) ضماد برگ‌های گاو زبان برای رفع ورم موثر است.

 

۱۳)برگهای گاوز بان را بپزید و مانند اسفناج از آن استفاده کنید.

 

۱۴) برگهای تازه گل گاو زبان دارای مقدر زیادی ویتامین C می‌باشد و در بعضی از کشورها آنرا داخل سالاد می‌ریزند.

 

۱۵)  این گیاه درمان خوبی برای فلاش بک زدن‌های متوالی در زندگیست

بشار مارگون

آبشار مارگون در استان فارس یکی از جاذبه های گردشگری استان میباشد که بسیار مورد توجه است. عکس های بسیار زیبایی از این پدیده طبیعی در ادامه مطلب برای شما انتخاب شده است.
شاید با پرآب ترین و یکی از زیبا ترین آبشارهای ایران آشنا باشید. آبشار مارگون در استان فارس یکی از جاذبه های گردشگری استان میباشد که بسیار مورد توجه است. عکس های بسیار زیبایی از این پدیده طبیعی در ادامه مطلب برای شما انتخاب شده است.





آبشار مارگون نام آبشاری است که در دره‌های غرب شهرستان سپیدان. ارتفاع این آبشار به ۷۰ متر و عرض آن به ۱۰۰ متر می‌رسد.این آبشار در جاده سپیدان به یاسوج و در روستای مارگون واقع شده است. آبشار مارگون بزرگ‌ترین و با شکوه‌ترین آبشارایران است که که از نظر زیبائی و بزرگی و حجم آب خروجی با آبشار شوی رقابت می کند. این آبشار در استان فارس و در کنار روستای مارگون قرار دارد. این روستا از توابع روستای کمهر (Komehr) از شهرستان سپیدان (اردکان سابق) است. سپیدان و مناطق اطراف آن به دلیل کوهستانی بودن و داشتن ارتفاعی بالای ۲۲۰۰ متر آب و هوائی سرد دارد و به گفته شاهدان عینی در مواقعی از زمستان در این آبشار قندیل هائی از یخ تشکیل می شود.

در منطقه باغهای سیب زرد و سرخ فراوان دیده می شود. در بین درختان جنگلی آنجا هم زالزالک و نوعی زرشک دیده می شود.

ساکنان منطقه را «لر»ها و کوچندگان «قشقائی» که بعضی از آنها ساکن شده اند، تشکیل می دهند. یکی از رسوم زیبای روستای مارگون این است که در هنگام جشن ازدواج، عروس و داماد و شرکت کنندگان در جشن با لباسهای زیبای محلی ساعتی را در کنار آبشار به شادمانی می گذرانند.

برای دیدن این آبشار از شهرهای یاسوج و شیراز می‌شود به آنجا رفت که از یاسوج دو راه و از شیراز یک راه وجود داردکه همه آسفالته هستند:
یاسوج – کاکان – مارگون به طول ۶۵ کیلومتر.
یاسوج – سپیدان – مارگون به طول ۱۲۵ کیلومتر.
شیراز – سپیدان – مارگون به طول ۱۳۰ کیلومتر.
راه ماشین رو تا جائی که حدود ۸۰۰ متری آبشار است. ادامه دارد و بقیه راه را باید پیاده رفت که این راه سنگفرش و در نزدیکی آبشار دارای پله‌های سیمانی است. در محوطه ورودی آبشار پارکینگی ساخته شده که عکس آن را در گزارش می توانید ببینید. در اطراف پارکینگ سرویس بهداشتی و محوطه‌های مسطحی ساخته شده که برای اقامت و برپا کردن چادر مناسب است.



در اطراف پارکینگ و در طول راه رسیدن به آبشار سطل زباله نصب شده ولی متاسفانه بعضی از گردشگران زباله‌های بسیاری را در محیط پراکنده اند.







حرکت در راهپیمایی و تنفس

چگونگی حرکت در راهپیمایی های طولانی:


انجمن پزشکی کوهستان ایران: در کوه پیمایی، قدمهای متعادل و آهنگ ثابت و سرعت یکنواخت رکن اساسی می باشند. چنانچه یک روش کوه پیمایی بسیار مهم را خواسته باشیم تعیین کنیم که بر اساس آن سرعت راه پیما تنظیم و انرژی ذخیره و به طور متعادل مصرف گردد آن روش قدم برداشتن توأم با استراحت می باشد. راه پیمایی در کوهستان همراه با صرف انرژی زیاد است لذا پا و ششها احتیاج به یک زمان کوتاه استراحت در خلال حرکت پیدا می کنند.

در قدم آهسته همان طور که در هر گام یک لحظه و مکث وجود دارد، تعداد تنفس می باید با این جریان تطبیق داده شود.

به طور مثال در شرایط معمولی هر سه یا چهار گام یک عمل دم و هر سه یا چهار گام دیگر با عمل بازدم هماهنگ می گردد، در این مثال گامها سریعتر از ریه های شخص عمل می کند و در واقع گامها باید در مکث بوجود آمده استراحت کنند لکن در ارتفاعاتی که هوا رقیق است ریه ها احتیاج به مکث دارند و در ازاء هر دو، سه، یا پنج نفس یک قدم برداشته می شود.
در ارتفاعات بالا کوه نوردان می باید آگاهانه نفس عمیق و سریع و پشت سر هم بکشند در ارتفاعات پایین عضله های پا هستند که احتیاج به زمان بیشتری جهت کسب انرژی دارند. یک عامل مهم در راه پیمایی توأم با استراحت، هماهنگی فکری و روحی می باشد. وقتی که قله همانطور دور و غیرقابل دسترس به نظر می رسد. شخص می باید به این روش اعتماد نماید که مسافتهای باقی مانده را به کندی ولی پیوسته پشت سر بگذارد. در این نوع حرکت گامها می باید آهسته تر از مواقع معمولی برداشته شود، به نحوی که نفس کشیدن مانع صحبت کردن نشود.
                                         
اگر در هنگام حرکت دچار تنگی نفس بشویم و نتوانیم براحتی با دیگران صحبت نماییم می توان نتیجه گرفت که سرعت قدم برداشتن زیاد است. قدم برداشتن آهسته و متعادل، احتیاج به استراحت ثابت و ایستای کمتری پیدا می نماید و بسیار بهتر از قدم برداشتن سریعی است که مستلزم تعداد استراحت بیشتری می باشد یک کوه پیما می باید بدون نیاز به استراحت، لااقل برای مدت یک ساعت راه پیمایی نمودن بتواند بر روی شیبهای تند با هماهنگی قدم برداشته و تنفس خود را کنترل نماید. یک نفر مبتدی نباید بیشتر از ده کیلومتر در روز راه پیمایی نماید مخصوصاً در شرایطی که ارتفاع بیشتر از 1500 متر باشد. در مناطق برفی و قلوه سنگی این مقدار به تناسب کاهش می یابد.

نحوه حرکت در سرازیری:اولین مرحله آمادگی هنگام حرکت در سرازیری این است که داخل پوتین جوراب ضخیم و نرم دیگری پوشیده و با بستن محکم بندکفش از حرکت اضافی پا در پوتین جلوگیری نماییم.

مراحل چهار گانه حرکت در سرازیری:


 1. قدمهای برداشته شده در سرازیری می باید متعادل تر از قدمهایی باشد که تنها تحت تأثیر قوه جاذبه قرار می گیرد و بی اختیار برداشته می شود. 3. در سرازیری است که خراشهای پوستی ایجاد می شود و مفصل زانوها جابجا شده مچ پا می پیچد، لذا سرعت راه پیمایی در سرازیری نباید خیلی بیشتر از سرعت سربالایی باشد. 4. در سرازیری شخص باید گامهای خود را با اختیار و کنترل شده بردارد و به دلیل همین کنترل حرکت است که شخص باید به میزان سرعت خود دقت نماید. معروف است که کامیون با هر دنده ای که در سربالایی می رود حداکثر با یک دنده سبکتر از آن در سرازیری به آن توجه کند و همچنین به استراحت در سرازیری به همان اندازه استراحت در سربالایی اهمیت دهد. تنفس صحیح در کوه
تنفس باید عمیق و به طریقه صحیح صورت گیرد برخلاف آن چه اکثر اشخاص انجام می دهند حجم ششها نباید از طرفین افزایش یابد در اثر این نوع تنفس غلط حجم قفسه سینه افزایش می یابد.
در تنفس صحیح حجم ششها از ناحیه تحتانی افزایش یافته که این امر با افزایش حجم شکم همراه است. این شکل تنفس در ناحیه شکم به صورت ضربان مشخص و روشنی قابل رؤیت می باشد. لذا از نظر راحتی هیچ وقت نباید کمر را محکم با کمربند و مانند آن بست، کمربند می باید در پایین ترین حد ممکن بسته شود، در این روش باید سعی گردد هوای دم به تحتانی قسمت ریه ها هدایت و انباشتگی ریه ها از هوای دم انجام پذیرد.
عمل بازدم بعد از یک مکث چند ثانیه ای و حداقل سه ثانیه به دنبال عمل دم با فشار پرده دیافراگم به قسمت تحتانی ششها به طور کامل با حداکثر تخلیه صورت بگیرد. 2. پا در هر قدم با زانوی شکسته بر روی زمین قرار می گیرد و پاها مرتب و متواتر در کنار یکدیگر حرکت می نمایند. راه پیمایی در سرازیری هیچ کجا به اندازه راه پیمایی در سربالایی مشکل نیست ولی نباید شدت جراحات وارده را در سرازیری نادیده گرفت.
با تشکر از وبلاگ پزشکی کوهنوردی

روستای شهرستانک

اینجا کاخ پائیزه ناصری است روستایی حوالی تهران که اگر یک پائیزتان را در آن سر کنید بدون شک به سلیقه این شاه قاجار آفرین خواهید گفت!
هوا ابری است و خورشید مانند یک گلوله آتش سرخ رو به خاموشی پشت برگ‌های زرد و نارنجی و تنه‌های بلند و باریک درختان ناتوان زبانه می‌کشد. آسمان لحاف مخملی سرمه‌ای‌اش را نرم نرمک به سر می‌کشد و آواز جیرجیرک‌ها به اوج می‌رسد. روی چند تکه سنگ نشسته‌ایم و صورت‌مان با اندک سرمای ملایم پائیزی کاملاً خنک و بی‌حرارت است.

صدای جرق جرق سوختن ذغال‌های خاکستری و قرمز در منقلی که وسط گذاشته‌ایم و بوی مطبوع ذرت‌های کباب شده، حس خوب و دلنشینی است در این آغاز شبانگاه پائیزی در طبیعت دلنشین روستای شهرستانک تهران.


دوستان از موجودات فرازمینی می‌گویند و قصه‌های جن و پری که شنیده‌اند. انگار این دلهره مطبوع! در سکوت شبانه طبیعت زیبای پائیزی برایشان عجیب لذت بخش است. چشم می‌گردانم و به وهم خواستنی و متفاوت طبیعت در آن دوردست‌ها، پشت درخت‌ها و لکه‌های سیاهی که دقیقاً نمی‌دانم چیست نگاه می‌کنم! ذرت‌های داغ را در ظرف پر از آب نمک شور فرو می‌برم. یکی از دوستان پیشنهاد می‌کند بلال‌ها را با لیموی تازه و نمک و کمی فلفل سیاه بخوریم و بلافاصله از کوله‌اش تمام این مخلفات را در می‌آورد...

صدای خنده دوستان و هیاهوی شان به حاشیه می‌رود و کوه خاکستری از پشت آن همه شاخ و برگ در نظرم جان می‌گیرد. به عظمت طبیعت فکر می‌کنم به فضایی که در آن نشسته ام و باد بی‌هیچ مانعی در لابه لای آن پیچ و تاب می‌خورد. به دوری از تمام احجام مصنوعی و کدر شهر و نزدیکی به تمام هندسی‌های نامنظم و شفاف طبیعت. اینجا صمیمیتی دارد که تو را به باستانی‌‌ترین احساس‌های بشری می‌رساند...

وقتی به خودم می‌آیم می‌بینم همه ساکت شده‌اند و زانو به بغل آسمان و درختان را در لفافه‌ای از حریر بنفش شب تماشا می‌کنند. نمی‌دانم هرکدام به چه چیز فکر می‌کنند اما برای من صحنه‌هایی از کارتون‌های زمان بچگی‌ام زنده می‌شود و دوستانی که در دل طبیعت شب گرداگرد یک آتش نشسته‌اند!


حس فوق‌العاده و سرشاری است. اسباب درست کردن یک چای زغالی را هم فراهم می‌کنم. دود مه آلودی از زغال‌ها در هوا می‌خزد، خطی درخشان آسمان را می‌شکافد و لحظاتی بعد صدای غرش ابر‌ها بچه‌ها را از جا می‌پراند. اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد جز قطره‌های ملایم بارانی که تصمیم داریم جدی‌اش نگیریم و در همین فضای بی‌نظیر استکانی چای داغ با هم بنوشیم.

مسیر شهرستانک از جاده کرج ـ چالوس شروع می‌شود که بهترین راه، نرسیده به گچسر از یک مسیر آسفالته است که 8 کیلومتر بعد از طی مسیر به این روستا می‌رسیم. اینجا پر از درختان رنگارنگ پائیزی است انگار که خدا بوم و سه پایه اش را بر این نقطه از زمین گذاشته باشد و بی‌محابا رنگ و زیبایی خلق کند.

راه شهرستانک در نهایت به بن‌بست می‌رسد، اما کوهنوردان راه بلد از قله توچال می‌توانند بعد از طی مسافتی به قله شاه‌نشین شهرستانک برسند و دمی بیاسایند و از همان جا راه خانه را پیش گیرند.

اگر به شهرستانک رفتید حتماً سری هم به کاخ ناصری بزنید. در این کاخ تکه سنگی وجود دارد با نوشته‌هایی که خیلی مفهوم نیست. گویا زمانی که شاه در فضای آزاد کاخش مشغول استراحت بوده است این تکه سنگ از جایی نامعلوم می‌غلتد و می‌آید درست جلوی پای اعلی حضرت متوقف می‌شود. این که شاه با چه تصور و ذوقی توجهش به این تکه سنگ جلب می‌شود را نمی‌دانم اما پس از این اتفاق او دستور می‌دهد که بر تکه سنگ چیز‌هایی حکاکی کنند و به یادگار بگذارند.


پس از قدم زدن در خزان این کاخ زیبا و تاریخی راهی چشمه گله‌گیله می‌شویم. آب زلال چشمه وقتی با نسیم خنک پائیزی همراه می‌شود دیگر دل‌کندن از دیدن آن سخت می‌شود. کمی کنار آب می‌نشینیم و تنها به صدای آن گوش می‌دهیم. هیچ اثری از صدا‌های فالش و ناهنجار شهر نیست و تنها زمزمه مادرانه و آواز قشنگ طبیعت بکر است... صدای شرشر آب و باد که برگ‌های خشک را به هم می‌زند این آرامش به تمام عضلات صورتم انبساط می‌دهد و آنها را به طرز مطبوعی شل می‌کند و از چنگال انقباض‌های عصبی ر‌ها می‌کند.

شهرستانک پر از درختان گردو است. دوستان از شاخه‌های بلند چندتایی گردوی سبز و تازه می‌تکانند و همان جا با چند تکه سنگ می‌شکنیم و مغز خوشمزه آن را در دهان می‌گذاریم.

اینجا برخلاف دیگر نقاط گردشگری کشورمان بازار جلب مسافر‌ها گرم نیست و اثری از مقوا‌هایی که شلخته تکه پاره شده‌اند و از خانه‌های اجاره‌ای و خوراکی‌های محلی خبر می‌دهند دیده نمی‌شود.

نمی‌دانم نظر شما چیست اما من آن را یک حسن قلمداد می‌کنم چون این احساس را در من تداعی نمی‌کند که اینجا مسافری بیشتر نیستم و اگر سر کیسه را شل نکنم جایی در آن ندارم! اینجا من احساس مالکیت می‌کنم احساس مالکیت به گوشه‌ای از سرزمینم که گرچه زادگاهم نیست اما به تمامی مال من است!


وقتی به شهرستانک می‌آیید باید حواستان به این نکته باشد و بدون تجهیزات و با تصور این که آنجا چیزی می‌خریم یا تهیه می‌کنیم راه نیفتید. تمام اقلام خوراکی و چادر مسافرتی و پتوهایتان را با خودتان بیاورید و کمی لباس گرم برای آن‌که بدون نگرانی در پائیز دل انگیز شهرستانک قدم بزنید.

چشمـــه گلــه​گیــــله

چشمه گله گیله در بالا‌ترین نقطه روستای شهرستانک قرار دارد با نیم ساعت پیاده روی از کاخ ناصری می‌توان به این چشمه رسید. چشمه به پر آبی در منطقه معروف است.

راه‌هــای دستـــرســـی

برای رسیدن به شهرستانک بایدمسیری زیبا همراه با مناظر بدیع طبیعت را طی کنیم. این مسیرازامامزاده داود واقع درشمال تهران شروع وبعد ازگذشتن ازدره‌ای که به شمال شرقی امتداد دارد وعبوراز ارتفاع 3600 متری، به دشت چمن مخمل وبعد کاخ ناصرالدین شاه ودر نهایت به شهرستانک می رسد.

علاوه بر این برای دسترسی به شهرستانک، راه آسفالته ۸ کیلومتری نیز وجود دارد که از جاده چالوس، نرسیده به گچسر منشعب شده و به شهرستانک منتهی می‌شود. راه دیگر منتهی به شهرستانک روستای غیر مسکونی ده تنکه در فاصله دو ساعته روستای آهارشم است که از قلعه دختر می‌گذرد. یکی دیگر از راه‌ها نیز از طریق امامزاده شکر آب است.

نخودسیاه

انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می آید همه به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده قرار می گیرند یعنی چیزی از آنها کم و کسر نمی شود و تغییر قیافه هم نمی دهند مگر نخود سیاه که چون به عمل آمد آن را در داخل ظرف آب می ریزن تا خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود.
 هرگاه بخواهند کسی از مطلب و موضوعی آگاه نشود و او را به تدبیر و بهانه بیرون فرستند و یا به قول علامه دهخدا:"پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد." از باب مثال می گویند: "فلانی را به دنبال نخود سیاه فرستادیم." یعنی جایی رفت به این زودیها باز نمی گردد.

اکنون ببینیم نخود سیاه چیست و چه نقشی دارد که به صورت ضرب المثل درآمده است.
به طوری که می دانیم نخود از دانه های نباتی است که چند نوع از آن در ایران و بهترین آنها در قزوین به عمل می آید.

انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می آید همه به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده قرار می گیرند یعنی چیزی از آنها کم و کسر نمی شود و تغییر قیافه هم نمی دهند مگر نخود سیاه که چون به عمل آمد آن را در داخل ظرف آب می ریزن تا خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود.

مقصود این است که در هیچ دکان بقالی و سوپر و فروشگاه نخود سیاه پیدا نمی شود و هیچ کس دنبال نخود سیاه نمی رود، زیرا نخود سیاه به خودی خود قابل استفاده نیست مگر آنکه به شکل و صورت لپه دربیاید و آن گاه مورد بهره برداری واقع شود.

فکر می کنم با تمهید مقدمۀ بالا ادای مطلب شده باشد که اگر کسی را به دنبال نخود سیاه بفرستند در واقع به دنبال چیزی فرستادند که در هیچ دکان و فروشگاهی پیدا نمی شود.

عقرب و مار

مراد از ضرب المثل بالا که غالبا اهل اطلاع و اصطلاح به کار می بردند این است که آدمی گهگاه به چنان سختی و دشواری گرفتار می شود که رنج و مصیبت سهل و ساده تر از مصیبت اولی را فوزی عظیم می داند.
به قول شادروان امیر قلی امینی:" از ترس بدتر به بد، و از ترس شریر تربه شریر پناه می برد." که در این مورد شاهد مثال زیاد است و خواننده این مقاله نظایر آنرا قطعأ شنیده و یا خود لمس کرده است:

لغت غاشیه اصولا به معنی زین پوش اسب آمده چون از اسب سواری پیاده شوند بر زین اسب می پوشانند . و همچنین به معانی مطیع و فرمانبردار و درد بیماری شکم در لغتنامه ها نقل شده است ولی در عبارت مثلی بالا به استناد آیه شریفه" هل اتیک حدیث الغاشیه" از سوره 88 قرآن مجید، معانی آتش و آتش دوزخ و به عبارت اخری قیامت و رستاخیز از آن افاده می شود و با این تعریف و توصیف چنین نتیجه می گیریم که مراد از مار غاشیه همان مار قیامت و رستاخیز، یعنی ماری است که در جهنم به سر می برد تا به فرمان خدای تعالی گناهکاران را عذاب دهد.

در جهنم یا دوزخ مراتب و در جاتی به تناسب شدت و ضعف جرم گناهکاران در نظر گرفته شده است که آنرا هفت طبقه و بیشتر می دانند، از قبیل: حجیم، جهنم،سقر، سعیر، لظی، هاویه، خطمه، سکران، سجین و بالاخره ویل که چاهی عمیق و بی انتهاست و در قعر جهنم قرار دارد. به روایتی طبقه هفتم را تابوت نامیده اند که در این مورد چنین نقل شده است:

" ... از اوصاف جهنم پس از گرزهای آتشین و شعله های مداوم آذر که معصیت کاران پیوسته در آن می سوزند و پس از خاکستر شدن دوباره زنده می شوند یکی هم مراتب و درجات آن است که به گناهکاران بزرگ اختصاص می یابد. از جمله طبقه هفتمین - تابوت- جای مخربین و بدعتگذاران است." در آن عقربی به نام عقرب جراره و ماری به اسم مار غاشیه می باشد که تا هفتصد سر برای او معلوم کرده اند. اما با این همه ، عقربهای آن چنان الیم باشد که جهنمیان از زحمت آنها پناه به مار می آورند..."

آمازون

آمازون، نام جنگل بسیار بزرگی در شمال آمریکای جنوبی است. این منطقهٔ جنگلی که رودخانهٔ آمازون نیز از میان آن می‌گذرد بخش‌هایی از کشورهای برزیل، اکوادور، گویان، کلمبیا، ونزوئلا، بولیوی، پرو و سورینام را در برمی‌گیرد. بیشتر بخش جنگل‌های آمازون در خاک برزیل با ۶۰% و پرو با ۱۳% مساحت کلی جای دارد. جنگل آمازون نامزد قرار گرفتن در فهرست عجایب هفتگانه جدید است.





















فاصله مسافتی چهار جبهه دماوند

هنگام صعود مسیری از یک کوه معمولا به اختلاف ارتفاع دو نقطه توجه می شود که علی رغم مهم بودن آن اطلاع از فاصله مسافتی بین دو نقطه نیز بسیار مهم و در صعود ما تاثیر گذار است. از این رو در این پست سعی شده تا ضمن معرفی پناهگاه ها و مسیرهای معمول صعود در ۴ جبهه دماوند به فاصه مسافتی نقاط مختلف پرداخته شود.

مسیر جنوبی:


e93ae46a9e

نزدیک ترین آبادی: شهر رینه یا شهر پلور.

آغاز کار: دوراهی ۲۴۵۰ متر (در زمستان)-حسینیه ۳۱۲۰ متر(در تابستان)

اختلاف ارتفاع بین نقاط مختلف مسیر جنوبی:

دوراهی  تا حسینیه = ۶۷۰ متر اختلاف ارتفاعی – ۳۵۴۰ متر فاصله مسافتی

حسینیه تا بارگاه   = ۱۱۳۰ متر اختلاف ارتفاعی  - ۳۶۶۰ متر فاصله مسافتی

بارگاه تا قله          = ۱۴۲۱ متر اختلاف ارتفاعی – ۲۱۸۰ متر فاصله مسافتی

کل مسیر (دوراهی تا قله) = ۳۲۲۱ متر اختلاف ارتفاعی و  ۹۳۸۰ متر فاصله مسافتی

 

مسیر غربی:

4ae05306f8

نزدیک ترین آبادی: شهر پلور.

آغاز کار: پارکینگ کوهنوردان ۳۲۵۰ متر

اختلاف ارتفاع بین نقاط مختلف مسیر غربی:

پارکینگ کوهنوردان تا پناهگاه سیمرغ = ۸۵۰ متر اختلاف ارتفاعی - ۳۳۴۰ متر فاصله مسافتی

پناهگاه سیمرغ تا قله  = ۱۵۷۱ متر اختلاف ارتفاعی  - ۲۴۹۰ متر فاصله مسافتی

کل مسیر (پارکینگ کوهنوردان تا قله) = ۲۴۲۱ متر اختلاف ارتفاعی و  ۵۸۳۰ متر فاصله مسافتی

 

مسیر شمالی:

84e30cf439

نزدیک ترین آبادی: روستای میان ده یا روستای ناندل.

آغاز کار: سنگ بزرگ یا گوسفندسرا ۲۹۱۰ متر

اختلاف ارتفاع بین نقاط مختلف مسیر شمالی:

سنگ بزرگ تا جانپناه اول یا ۴۰۰۰ = ۱۱۱۰ متر اختلاف ارتفاعی - ۴۱۴۰ متر فاصله مسافتی

جانپناه اول یا ۴۰۰۰ تا جانپناه دوم یا ۵۰۰۰   = ۶۴۵ متر اختلاف ارتفاعی  - ۱۲۰۰ متر فاصله مسافتی

جانپناه دوم یا ۵۰۰۰ تا قله          = ۱۰۰۶ متر اختلاف ارتفاعی - ۱۶۸۰ متر فاصله مسافتی

کل مسیر (سنگ بزرگ تا قله) = ۲۷۶۱ متر اختلاف ارتفاعی و ۷۰۲۰ متر فاصله مسافتی

 

مسیر شمال شرقی:

928a25a72c

نزدیک ترین آبادی: شهر گزنه.

اختلاف ارتفاع بین نقاط مختلف مسیر غربی:

پناهگاه تخت فریدون تا قله  =  ۱۳۹۱ متر اختلاف ارتفاعی  - ۲۵۳۰ متر فاصله مسافتی

طبیعت زیبای نروژ

مناظـری دیـدنی از زیبـاترین آبـدره طبیعی در نـروژ

مناظـری دیـدنی از زیبـاترین آبـدره طبیعی در نـروژ”>آبدَره یا فیورد (Fjord) شاخابهٔ باریک و ژرفی از دریاست که در خشکی پیش رفته باشد و معمولاً دارای دیواره‌های پرشیب و تندی است. این دیواره‌ها در پی زیر آب رفتن دامنه‌های کوه‌ها یا ادامه فرسایش یخچالی زیاد و عمیق شدن یک دره ساحلی تشکیل یافته ‌است. آبدره زمانی تشکیل می‌شود که یک یخچال طبیعی به دریا رسیده و آب شود. یخچال‌ها معمولاً دره‌های U شکل ویژه خود را پرمی‌کنند. این آب شدن یخچال، دره‌ای پرشیب و باریک برجا میگذارد که آب دریا در آن می‌ریزد. این ریزش دریاچه ای ژرف و باریک پدید می‌آورد (گاه تا ژرفای ۱۳۰۰ متر) که به دریا پیوند دارد.

در این رابطه جا دارد به پدیده آبدره در کرانه‌های نروژ اشاره کرد. از جمله آبدره ی سوگنه که با طولی حدود ۲۰۳ کیلومتر و حداکثر عمق ۱۳۰۰ متر بزرگترین آبدره ی نروژ و دومین آبدره ی بزرگ جهان است. علت نامگذاری این آبدره منطقه ی سنتی و قدیمی سوگنه در نروژ است.

web counter گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

عروس محبوب زاگرس

اگر هوس مسافرت تابستانی وی با هوای پائیزی به سرتان زده، هیچ چیز بهتر از آرامش نمی‌تواند سفر شما را خوش‌تر کند. در بین استان‌‌های مناسب سفر در این روزها، استان چهارمحال و بختیاری گزینه مناسبی است.
 اگر اهل زرق و برق و هتل چند ستاره و دیگر امکانات مجلل هستید، پیشنهادمان را پس می‌گیریم ولی اگر مایل به دیدن ندیده‌‌ها و شنیدن نشنیده‌‌ها و کنکاش در آداب و سنن و فرهنگ ایرانی هستید، بار و بندیل را ببندید و راهی شوید.

شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری مبدأ سفر است و برای اطراق محل مناسبی است. فاصله شهرکرد از اصفهان 90 کیلومتر و فاصله شهرکرد از تهران حدود 470 کیلومتر است. هتل و مهمانسرا هم به قدر کافی دارد و البته کمپ‌‌های مسافرتی هم در چند پارک بزرگ شهر برپا هستند.


آب و هوا هم در این روز‌‌ها اگرچه قابل پیش‌بینی نیست ولی بد هم نیست. در این شهر و اطراف آن سه گویش فارسی، بختیاری و ترکی رواج دارد. علت این که این شهر را شهرکرد نامیده‌اند، زیاد مشخص نیست. در لغت‌نامه دهخدا آمده است که در این محل پاسگاهی جهت تأمین عبور و مرور ساخته شده بود و چون پاسداران این پاسگاه را ایل کردان تشکیل می‌دادند به نام «ده‌کرد» و به مرور شهرکرد موسوم شده است.

شهرکرد از شمال به شهرستان زیبای سامان با باغ‌‌‌های وسیع بادام و انگور و هلو راه دارد که البته در اواخر تابستان برداشت می‌شوند. رودخانه زیبای زاینده‌رود با سایبانی طبیعی از درختان زیبای بید و چنار، پذیرای مهمانان و مسافران مسیر سامان است. آرامگاه دهقانی سامانی، شاعر معروف ایرانی، پل تاریخی زمانخان، مجتمع‌‌های متعدد ویلایی، حمام تاریخی شوشتری و مناظر زیبای حاشیه زاینده‌رود از دیگر جاذبه‌‌های گردشگری سامان هستند.

اگر قصد خرید خشکبار را دارید این منطقه از بهترین‌‌های ایران است. وجود افسانه‌‌های متعدد بین رسم و رسومات مختلف اهالی سامان از ویژگی‌‌های این شهر است که نشانگر قدمت این منطقه است. ازجمله مهم‌‌ترین این افسانه‌‌ها عبارتند از: افسانه زن و مرد، افسانه نعل‌شکن، افسانه کوه شیراز و افسانه علی مکان.

از جنوب شهرکرد هم می‌توانید به شهر‌‌های بروجن، بلداجی، گندمان، شلمزار و اردل راهیابی کنید. هر کدام از این شهر‌‌ها با جاذبه‌‌های مختلف خود می‌توانند یکی دو روز از مسافرت شما را پر کنند. بروجن با ارتفاعی بالغ بر 2200 متر از سطح دریا، از مرتفع‌‌‌ترین شهر‌‌های ایران است.


جاذبه‌‌های طبیعی مانند منطقه حفاظت شده و پارک ملی تنگ صیاد، قلعه دزک، منطقه گردشگری سیاسرد، تالاب بین‌‏المللی چغاخور، تالاب گندمان و دریاچه شلمزار از دیدنی‌‌های این منطقه هستند البته اگر اهل کمی ماجراجویی و سختی سفر هم باشید، ادامه مسیر به سمت لردگان خالی از لطف نیست، آبشار‌‌های زیبای آتشگاه و دره عشق همراه با طبیعتی کم‌نظیر منتظر علاقه‌مندان هستند. البته بهتر است برای دیدن این آبشار‌‌ها در فصل بهار برنامه‌ریزی کنید.

اگر در شهرکرد مستقر شدید، پیشنهاد ما مسیر شهرکرد به کوهرنگ است. کوهرنگ یا چلگرد، شهر جدید و زیبایی است که در فاصله 120 کیلومتری غرب شهرکرد و در منتهی‌الیه غرب استان واقع شده و قله زیبای زردکوه بختیاری که دومین قله بلند زاگرس محسوب می‌شود، در نزدیکی آن است.

در مسیر شهرکرد به کوهرنگ هم می‌توانید از آثار تاریخی و مناظر طبیعی شهرستان فارسان ازجمله «پیرغار» دیدن کنید. کتیبه‌‌های قاجاری پیرغار که لشگرکشی بختیاری‌‌ها به تهران و نقش آنها در انقلاب مشروطیت را شرح داده نیز جالب توجه هستند. غار سراب در نزدیکی روستای دهنو نیز می‌تواند گزینه مناسبی برای ماجراجویان باشد.

پس از عبور از فارسان، کوه سالدرا، روستای ده چشمه و روستای بابا حیدر به شهر کوهرنگ می‌رسید که بی‌اغراق جزو زیبا‌‌ترین مناطق استان محسوب می‌شود و بهتر است برای ماندن یکی دو روزه در این شهر برنامه‌ریزی کنید. آبشار تونل کوهرنگ همچون عروسی تور به سر، از دور به مهمانان این منطقه خوش‌آمد می‌گوید و مطمئن باشید که خواه و ناخواه مهمان یک عروسی بسیار زیبا، سنتی و جذاب خواهید بود. در یکی از سفر‌‌ها در بدو ورود به کوهرنگ، به یک عروسی شاد و مجلل برخوردیم و از دور نظاره‌گر شدیم.

میزبان مجلس صمیمانه جلو آمد و گفت تشریف بیاورید، اینجا همه دعوت هستند. گفتیم غریبه‌ایم و مسافر. گفت غریبه و آشنا نداریم حتی غریبه‌‌ها محترم‌تر هستند. در اینجا مهمان ناخوانده هم نور چشم مجلس است. براستی که چنین بود. شگفت‌زده شدیم از این همه سادگی و خونگرمی عشایر لر. از قرار معلوم چند هتل و مهمانپذیر هم در این شهر کوچک و دوست‌داشتنی پذیرای مهمانان هستند.

آبشار و تونل کوهرنگ نخستین جلوه‌ای است که چشم شما را می‌گیرد! تونل کوهرنگ تونلی است تاریخی که برای انتقال آب رود ماربر (آب کوهرنگ) به زاینده‌رود ساخته شده‌است. نخستین‌بار در سال ۱۰۲۹هجری قمری شاه​عباس، فرمانروای تامه بختیاری را مأمور الحاق آب کارون به زاینده‌رود کرد و در این خصوص گردنه کوهرنگ به چلگرد نیز توسط بختیاری‌‌ها شکافته شد که اکنون به نام کارکنان معروف است.


در ادامه کوه کارکنان، آب آن در یک سراشیبی تند به پائین می‌غلتد که منظره بسیار بدیعی را حاصل کرده و باعث ایجاد آبشار کوهرنگ شده است. اگرچه در اطراف این آبشار، آنطور که باید و شاید، امکانات مناسب گردشگری تعبیه نشده است، ولی خیل عظیم مسافران و مهمانان مخصوصاً در ایام تعطیل، اطراف آن را پر می‌کند.

اگر در سکوت شب، در نزدیکی این محل اقامت داشته باشید، زیبایی لغزش آب از آبشار کوهرنگ می‌تواند بسیار دلنشین و خاطره‌انگیز باشد.

از کوهرنگ به سمت غرب که می‌روید پس از طی پنج کیلومتر در امتداد آب کوهرنگ به روستای «شیخ علی خان» می‌رسید. جلوه شگفت‌انگیز این روستا، آبشاری است که با وقار و زیبایی خاصی گیسوان مرطوب خود را به سوی مهمانان پرتاب می‌کند. بی‌اختیار محو شکوه و جلوه این آبشار خواهید شد. در این محل می‌توانید دوغ محلی، رب انار و شیره خرما و میوه‌‌های بومی تهیه کنید.

چشمه دیمه نیز از دیگر محل‌‌های جذاب اطراف کوهرنگ است. این چشمه در فاصله 10 کیلومتری شمال کوهرنگ و در نزدیکی روستای دیمه واقع شده است. چشمه دیمه سرچشمه اصلی زاینده‌رود قبل از ایجاد تونل کوهرنگ است و از آب آن در افسانه‌‌ها و اشعار لری بسیار یاد شده است.

طبق گزارش‌‌های موجود آب این چشمه از گوارا‌‌ترین و سالم‌‌ترین آب‌‌های شناخته شده ایران است. لاله‌‌های واژگون کوهرنگ یا «اشک مریم» از دیگر جذابیت‌‌های دیمه است که متأسفانه در فصل پائیز نمی‌توانید آن را ببینید... این گل زیبا در کنار صد‌‌ها گل و گیاه دارویی دیگر در فصل بهار و ابتدای تابستان زینت‌بخش ارتفاعات و مراتع کوهستانی این منطقه هستند.

11 دسامبر روز جهانی کوهستان

موضوع روز جهانی کوهستان، ۱۱ دسامبر، در سال ۲۰۱۳ میلادی “کوه ها، کلید آینده ای پایدار” است؛ که با نزدیک شدن به آن سازمان ها و گروه ها در کشورهای مختلف در حال تدارک برنامه های ویژه هستند.

جالب است بدانید روز کوهستان، نوعی جشن دانش آموزی سنتی است؛ که بر اساس تعریف ویکی پدیا، در این روز کلاس‌ها بدون اطلاع قبلی کنسل شده و تمامی دانش آموزران راهی کوهستان می‌شدند. این روز معمولا روزی بسیار زیبا بوده که برگ‌های درختان در آن متنوع‌ترین رنگ‌های پاییزی را دارند. نام گذاری این روز از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۳ در راستای جلب توجه افکار عمومی به این مهم بوده است تا با افزایش دانش بین عام و خاص به نقش مهم کوهستان در زندگی مان آگاه باشیم. باشد که ملت ها و دولت ها در جهت حفظ این منبع ارزشمند حیات بیشتر بکوشند.

 

d31c79f2afa44428251510d065432b2815722ac9

 

تصویری که در بالا مشاهده می کنید به عنوان سمبل این روز انتخاب شده که از سه شکل مثلثی تشکیل شده که در مثلث سمت چپ بر روی قله آن یک الماس آبی را مشاهده می کنید که نماد برف می باشد. مثلث واقع در وسط سمبل دارای یک شکل دایره ای به رنگ نارنجی ست که نشان دهنده منابعی که از دل کوه استخراج می شود؛ و مثلث سومی دارای یک  مثلث کوچک سبز رنگ در سمت راست خود می باشد که نشان دهنده سرسبزی و گیاهانی ست که کوهستان به ما  

می بخشد. کلمه روز جهانی کوهستان نیز به دو رنگ سازمان ملل ثبت شده است. این سمبل بر اساس سمبل سال جهانی کوهستان می باشد.